اتحادیه اروپا اخیرا با ارسال پیامی خصوصی به تهران هشدار داده است در صورت تداوم روند کاهش تعهدات ایران ذیل برجام، این اتحادیه چارهای جز خروج از توافق مذکور همزمان با گام چهارم در کاهش تعهدات هستهای ایران نخواهد داشت. با توجه به اینکه آلمان، فرانسه و انگلستان پیش از این با انتشار بیانیه ای مشترک، جمهوری اسلامی ایران را عامل حمله به تاسیسات نفتی آرامکوی عربستان سعودی معرفی کردند و در ادامه خواستار انجام مذاکرات طولانی مدت با تهران در خصوص مسائلی مانند توان موشکی و دیپلماسی منطقه ای شدند، آیا میتوان در مجموع به این نتیجه رسید که اکنون اروپاییها با این دست مواضع رسما فکر خروج از برجام هستند؟ اگر این تغییر موضع وجود دارد، دلایل آن ناشی از چیست؟
اکنون تغییر مواضع اروپایی ها در قبال برجام کاملا مشهود است و این مسئله بسیار طبیعی است، چراکه فشارهای ناشی تحولات اخیر که به سود آنها نیست لاجرم اروپا را به سمت تغییر موضع کشانده است. پیرو این نکته جمهوری اسلامی ایران در هفته ها و ماه های اخیر فشارهای جدی را در دو بعد پی گرفته است؛ اولین بعد از این فشارها به قدرت گیری متحدین منطقهای تهران در قالب محور مقاومت باز می گردد. یقینا در سایه این قدرت گیری شاهد افزایش فشار به برخی کشورهای عربی منطقه و به تبع آن فشار بر کشورهای فرامنطقهای همسو با آنها از آمریکا تا اروپا هستیم. در بعد دیگر جمهوری اسلامی ایران با پیشبرد گام های خود در قالب کاهش تعهدات برجامی توانسته فشارهای لازم را بر اعضای باقیمانده در برجام به ویژه سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلستان و حتی ایالات متحده آمریکا که از توافق هستهای خارج شده است، وارد کند. از این رو به هر میزان که جمهوری اسلامی ایران در هر کدام از این ابعاد فشارهای خود را افزایش دهد، طبیعی است که به تبع آن سطح تنش و تخاصم بالاتر خواهد رفت؛ هرچند که آغاز کننده این شرایط، به خصوص در حوزه برجام، ابتدا به ساکن خروج دونالد ترامپ از توافق هستهای و بعد از آن بدعهدی های اروپا در عمل به تعهداتشان بود که ایران را به سمت عملیاتی کردن گام های کاهش تعهدات برجامی و فشار بر آنها برد.
پس مادامی که اروپایی ها همسویی و همگرایی خود را با آمریکا در تعهد برجام داشته باشند، جمهوری اسلامی ایران باید فشارهای خود را در هر دو بعد افزایش دهد تا با این مقابله به مثل، توازن قوا شکل گیرد. بنابراین هرچه این تقابل افزایش پیدا کند، ادبیات و مواضع طرفین قدری خصمانه تر خواهد بود و هر کدام از طرفین دست به تهدید علیه طرف مقابل خواهد زد. در سایه این نکات ما اکنون در این شرایط به سر می بریم. بنابراین اروپایی ها نیز برای مقابله با فشارهای جمهوری اسلامی ایران، هم در مناسبات منطقهای و هم در حوزه برجامی سعی کرده اند ادبیاتی خصمانه تر را در قالب محکوم کردن ایران در حمله به تاسیسات نفتی آرامکو و تهدید به خروج از برجام همزمان با اجرایی شدن گام چهارم به کار ببرند و به تبع آن شاهد تغییر مواضع آلمان، فرانسه و انگلستان در قبال ایران و برجام هستیم.
آیا تهدید اروپاییها عملی خواهد شد و یا در حد یک بلوف سیاسی باقی خواهد ماند؟
این که اروپایی ها همزمان با عملیاتی شدن گام چهارم ایران در کاهش تعهدات برجامی چه اقدامی را انجام خواهند داد، حداقل برای من روشن و قطعی نیست. البته چنان که اشاره داشتید میتوان سناریوهای متعددی برای این مسئله مطرح کرد. اما هنوز برای اظهار نظر قطعی زود است، به خصوصکه هنوز برنامه ها و اولویت های جمهوری اسلامی ایران در گام چهارم کاهش تعهدات برجامی روشن و مشخص نیست. از این رو کماکان شرایط دارای ابهام و پیچیدگی های خاص خود است. البته در این میان نوع عملکرد طرف های باقی مانده در برجام به خصوص آلمان، فرانسه و انگلستان در مدت زمان منتهی به عملیاتی شدن گام چهارم نیز می تواند در شدت و ضعف اقدامات و انتخاب های ایران در گام پیش رو موثر باشد. چون یقینا در یک ماه باقی مانده تا گام چهارم به هر میزان که ما شاهد بدعهدی، مواضع خصمانه تر و درشت گویی بیشتر از طرفهای اروپایی باشیم، جمهوری اسلامی ایران طبعاً گام چهارم را با شدت عمل بیشتر و قاطعیت پررنگ تری بر خواهد داشت.