مردان دولت یازدهم در حالی برای ادامه حیات در قوه مجریه برای چهار سال آینده در حال تلاش هستند که معدن کاران گلستانی زیرآوار بیتوجهی مسئولان ماندند و از دست رفتند.
سال ۹۵ در کنار خوشیهایش، خاطرات تلخی را هم در حافظه تاریخی ملت ایران به جای گذاشت. از حادثه برخورد دو قطار در ایستگاه هفتخوان سمنان بگیرید تا خسارت برف به باغات پرتقال شمال و مشکلات مردم خوزستان در برخورد با ریزگردها و فروریختن ساختمان پلاسکو. اما گویا سال ۹۶ از همان ابتدا سر ناسازگاری گذاشته است. خبر تصادف زنجیرهای در آزادراه مشهد باغچه و تصادف اتوبوس در جاده تهران - قم و انفجار معدن زمستان یورت در استان گلستان، هر کدام به گونهای دل مردم را آزرد. خانوادههایی که داغدار شدند و ملتی که به سوگ قهرمانان گمنام سرزمینش نشست. اما هر کدام از این وقایع، با مدیریت میتوانست سنگینی غم را کاهش دهد؛ هرچند برخی مسئولان با بیتوجهی غمی بر دل داغداران میافزودند. مانند سخن ماندگار عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی دولت یازدهم که در برابر ابراز نگرانی مردم از آمار تلفات حادثه قطار سمنان که خدا را به خاطر بیمه بودن مسافران آسیب دیده شکرگزار بود.
تدبیر سیاسی برای دستگاه مقصر
این حادثه صبح پنجم آذر رخ داد و در آن ۴۷ نفر از هموطنان جان خود را از دست دادند و آمار مصدومان حادثه هم به بیش از ۱۰۰ نفر رسید، در نهایت مقصر اصلی آن نه سیستم معیوب "ای.تی.سی" در محور تهران - مشهد که متصدی مرکز کنترل این محور در ایستگاه شاهرود شناخته شد.
اکبر ترکان که مامور کمیته ویژه بررسی این حادثه بود، ۸ روز پس از واقعه مقصر اصلی این حادثه را اعلام کرد و همه چیز به گردن متصدی این پست گره خورد. هرچند محسن پورسیدآقایی مدیرعامل راهآهن جمهوری اسلامی ایران از سمت خود کنارهگیری کرد، این استعفا در حقیقت روشی برای فرار از پاسخگویی به مردم تلقی شد و برخی رسانهها وی را قربانی وزیر راه عنوان کردند و همه اینها در حالی توسط دولتیها شکل گرفت که متخصصان اعلام کردند خطاهای مکرر سیستم کنترل «ای.تی.سی» موجب بیاعتمادی اپراتورهای راهآهن در این محور به هشدارهای آن بوده است.
حضور دیرهنگام پای ویرانههای پلاسکو
مردان دولت تدبیر و امید از این تدبیر خود، یعنی فرافکنی و فرار رو به جلو در دیگر حوادث رخ داده در چند ماه اخیر بهره بردند. این رفتار در حادثه آتشسوزی پلاسکو هم مشهود بود. حضور دیرهنگام دولتیها پای ویرانههای این ساختمان گلایههای بسیاری را برانگیخته بود. هرچند پس از این حضور هم، دولتمردان هیچ عذری بر دوش خود متصور نشدند و کوتاهیها را متوجه شهرداری تهران ساختند. این سخنان در حالی بیان میشد که شهردار تهران بیتوجه به جایگاه و مسئولیت، کلاه ایمنی برسر گذاشت و همراه امدادگران وارد ساختمان شد.
آواربرداری این ساختمان ۹ روز طول کشید و طی آن هزار و ۷۰۰ کامیون حدود ۲۰هزار تن نخاله ساختمانی را از آوارهای پلاسکو برداشتند. اقدامی جهادی که تنها با دستان مدیران جهادی و تلاش آتشنشانان و امدادگران میسر بود. هرچند هر از گاهی تصاویر وزرای دولت یازدهم و همچنین رئیسجمهور منتشر میشد که در حال بازدید از روند آواربرداری و کشف پیکر آتشنشانان و مردم بودند.
در نهایت معاون امنیتی استاندار تهران عامل آتش سوزی را سهلانگاری انسانی عنوان کرد. هرچند ایمن نبودن این ساختمان هم در گزارشها مورد اشاره واقع شده بود. شورای شهر تهران از محمدباقر قالیباف، شهردار توضیح خواست و همه اتهامات به سمت شهرداری تهران گسیل شد که چرا به موقع نسبت به ایمن سازی این ساختمان اقدام نشده است.
قالیباف در جلسات متعدد گزارشهای متعددی از ارائه هشدار به مدیران ساختمان پلاسکو ارائه داد و نشان داد که شهرداری تهران وظیفه خود را در این زمینه به درستی انجام داده است.
وعدههای تکراری، قولهای بیعمل
رفتار دولت در برخورد با ریزگردها در خوزستان هم محل توجه است. زمستان سال گذشته بود که همزمان شدن مه صبحگاهی و گرد و غبار باعث شد گرد و غبار به سیستم برقرسانی استان آسیبهای جدی وارد کند. قطعیهای مکرر برق در این استان و به خصوص مناطق پرجمعیت خسارتهای زیادی به خانوادههای خوزستانی وارد کرد. تعطیلی مدارس، دانشگاهها و ادارات هم بخش دیگری از خسارتهای بیتدبیری در مقابله با ریزگردها بود.
تقریبا حدود یک دهه از حضور این میهمان ناخوانده در شهرهای مختلف کشور و به ویژه اهواز میگذرد. اینکه ریزگردها منشأ خارجی دارند یا داخلی، بحثهای متعددی را برمی انگیزد. اما بیشک بخش مهمی از این پدیده، آن هم در نقاط مختلف کشور نه از دشتهای در حال خشک شدن در عراق است، که از تالابهای داخل ایران که براثر خشکسالی و عدم مدیریت مصرف آب، خشک شده است.
ریزگردها اغلب در تابستان برای مردم دردسر ایجاد میکردند؛ اما همدستی آنها با مه صبحگاهی در زمستان گذشته خوزستانیها را به دردسر انداخت. دردسری که دولتیها از آن بهرهبرداری کردند. در اولین روز قطعی سراسری برق در استان، حمیدرضا چیتچیان، وزیر نیرو و به نمایندگی از دولت در این استان حضور یافت و ماحصل سفر یک روزه وی، اختصاص اعتبار ۱۰۰ میلیارد تومانی برای عایقبندی سیستمهای برق رسانی استان بود.
اما رئیسجمهور که یکی از وعدههای انتخاباتیاش در سال ۹۲ به مردم خوزستان این بود که دیگر آب در این استان قطع نخواهد شد، اوایل اسفند ۹۵ در خوزستان حضور یافت و ضمن بازدید از کانونهای ریزگردها، به مردم وعده داد: دیگر آب اهواز قطع نمیشود.
به دلیل اینکه سیستمهای آبرسانی در شهرهای خوزستان از برق تغذیه میشوند، همزمان با قطعی برق، آب هم از خانهها رخت برمیبندد و مشکل را برای خانوادهها و مردم این مناطق سختتر و پیچیدهتر میکند.
براساس مصوبه دولت درخصوص بحران خوزستان، بنا بود قبض برق ماههایی که مردم با مشکل مواجه بودند، از مردم این استان دریافت نشود. اما پس از گذشت مدتی رسانههای محلی در استان اعلام کردند، قبض برق برای مشترکان خوزستان صادر شده و هیچ تخفیف یا بخشودگی در آن اعمال نشده است.
دولت یازدهم در روزهای پایانی بهمن و روزهای آغازین اسفند ۹۵، تعدادی از اعضای کابینه را به خوزستان فرستاد تا مشکلات را از نزدیک حل کنند. وزیر نیرو و وزیر جهاد کشاورزی مأمور رسیدگی به اوضاع خوزستان شدند. با این حال با توجه به ریشه زیست محیطی مشکل خوزستان، معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست در خوزستان حضور نیافت و کار را به حجتی، وزیر کشاورزی سپرد تا به کاشت درخت در کانونهای ریزگردها و همچنین اعطای وام به کشاورزان خوزستانی برای کاشت گیاه در بیابانهای خوزستان، معضل این استان را حل و فصل کند.
الگوی رفتاری دولت در این ماجرا، فرافکنی نبود؛ چون خود دولت هدف انتقادات قرار میگرفت و این بار نه شهرداریها و نه هیچ نهاد و ارگانی نبود که تقصیر را به گردن بگیرد. اما رفتار دولت در این ماجرا وعدههای بیسرانجام بود. همانطور که روحانی در سال ۹۲ به مردم وعده داد آب اهواز دیگر قطع نمیشود، در سال ۹۵ هم به مردم این استان وعده داد، آب اهواز دیگر قطع نمیشود. این وعده رئیسجمهور بر این اساس بود که سیستم آبرسانی در استان به گونهای مجهز شود که دیگر با قطعی برق در سطح استان، مردم با قطعی آب هم مواجه نشوند. در حالیکه هنوز گزارشهایی از این استان به گوش میرسد که برق و به تبع آن آب در اهواز و برخی نقاط دیگر استان قطع شده است.
معدنکاران زیر آوار بیتوجهی مسئولان
حادثه انفجار معدن یورت زمستان در استان گلستان هم، رفتار دولتیها را در توجه به مردم نشان میدهد. این حادثه زمانی رخ داد که علاوه بر رئیسجمهور، اعضای کابینه هم سرگرم انتخابات بودند. حادثه صبح روز چهارشنبه سیزدهم اردیبهشت رخ داد اما اولین اخبار از حضور وزرا و مسئولان دولتی در صحنه این حادثه مربوط به پنجشنبه، چهاردهم اردیبهشت است. جلسه ستاد بحران با حضور علی ربیعی، وزیر کار و محمدرضا نعمتزاده، وزیر صنعت، معدن و تجارت عصر پنجشنبه تشکیل شد.
با توجه به الگوی رفتاری دولت در مدیریت بحران حوادث اخیر که تلاش کرده با بهرهبرداری سیاسی از آنها کوتاهیهای خود را حداقلی نشان دهد و از طرف دیگر یا نهادها و ارگانهای غیردولتی را مقصر جلوه کند و یا وعده حل مشکلات دهد اما برای اجرایی شدن آن بخشنامهای به ارگان مربوطه ارسال نکند. انتظار میرود در حادثه معدن یورت بیش از آنکه حقوق کارگران مورد توجه قرار گیرد، بهرهبرداری از این اتفاق رخ دهد.
علی جمشیدی - نسیمآنلاین