شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۰ - ۲۲:۰۱
کد مطلب : 118959

پایان یک سلطه!

این مرثیه دردناک را منتخبان شوراهای اسلامی شهروروستا درسراسر کشور بخوانندکه گروهی ازاسلافشان در چهار سال گذشته...
این مرثیه دردناک را منتخبان شوراهای اسلامی شهروروستا درسراسر کشور بخوانندکه گروهی ازاسلافشان در چهار سال گذشته برکنار ویا رد صلاحیت شده اند واین روزها کودکانی ناتوان و به ظاهر بزرگ شده به نام شهروکلانشهر را که تعداد قابل توجهی ازآنهااین سالها را در برهوت گذرانده اند.تحویل می گیرند که باید همگی از نوساخته وپرداخته شوندتا تراژدی این روزهای وزارت نیرو در امرآب وبرق تکرار نشود! وضمنا"آنچه بنام شهرداروشورای اسلامی شهردرآن حضور داشته اند کسانی بودند که خدمت به شهروندوبخصوص پایین ترین قشر آن را با سینماتوگراف عوضی گرفته تا همه فصول را به تبلیغات وبزرگ نمایی از خود وامور روبنایی سپری کنند ! از پایتخت بگذریم که حرفش نگفتنی و وصفش نشنیدنی است زیرا کپی ناقص الخلقه ای از وزارت امور خارجه است که همه کارهای جاری در آن را با چشم سیاسی بنگرند و صندلی شهردار را نردبان ترقی فرض کنند که البته این امر متعلق به زمانی بود که می توانستند خاک را به طلا تبدیل وبرای رسیدن به آن صندلی های کزایی پول پاشی کنند! شاعر می گوید «وای به وقتی که بگندد نمک» زیرا شورای اسلامی آن در واپسین جلسات وپس ازایجاد مدینه فاضله ای بنام تهران بزرگ این بفکرافتاده اند تا مجوز ورود سگ ها را هم به پارک های شهر صادر نمایند! که بتوانند آب خوری های آن را که برای آدم ها نصب شده لیس بزنندوعلاوه برهتک بهداشت فلسفه نجاست را هم زیرسوال برده باشند! این اتفاق در روزهای پایانی یک دوره چهار ساله نهادی می افتد که منحصر به فرد نیست زیرا تعجیل دارند تا قبل از تحویل شهر به منتخبان جدیداسامی بعضی از خیابان ها راهم به همین سرعت عوض کنند تا نام های معتبرواصیل وشناخته شده آن ها حذف وبافلسفه ورود سک به پارک ها وفق داشته ونوعی لاکچری جدید باشد! زیرا صاحبان این حیوانات معمولا" کسانی هستند که ازقماش سلبریتی ها بوده ویابا آنها نسبت سببی و نسبی دارند! که این روزها باید چراغ بدست گرفت و بدنبال اعضا انجمن شهر هایی در دهه چهل شمسی گشت که نه تنها حقوق ومزایا نمی گرفتند و در ساختمانهای اداری ومسکونی آنچنانی کار وزندگی نمی کردند وتوقع پاداش ورفتن به سفر های ماموریتی آنهم به خارج از کشور تحت عنوان دیدار با خواهرخوانده ها را نداشتند بلکه از جیب مبارک برای نوسازی وبهسازی شهر بهره می بردند و بمنظور کسب اعتبار ودریافت مساعدت های دیگران گامهای بلند بر می داشتندو از کوپن خود هزینه می کردند! اما زهی تاسف که همه چیزرنگ باخته تا بعضی ازاعضا این شوراها علی الخصوص در چهارسال سپری شده همه عقده های خود را بر سر شهر وشهروندی که مسئول حمایت وارتقاء آن هستند خالی کنند ودر این لحظات قفل هایی به در بزنند که توسط کلید های ره آورد سالهای ۱۳۹۲ و۱۳۹۶ هم گشوده نشدند! اگرچه هرآنچه بود گذشت اما روزها ودقایق پایانی آن سخت ترمی گذرد که شاهدیم چگونه برای بجا ماندن نام ونشان خود به زرق وبرق هرچه بیشتر شهر ها می پردازندغافل ازاینکه زیر ساخت ها همچنان مخروبه هستند ومشت نمونه خروار تا نشان دهند ده ها هزار میلیارد بدهی وزارت نیرو بابت آنچه در این سالها وبخصوص پایان آن نام افتتاح وره آورد صنعت آب وبرق بر آن گذاشته شده سرابی بیش نبوده است که این روزها مردم نه آب کافی دارند ونه برق مستمر! که این افتتاح های نمایشی همانند سالن ورزشی اسکواچ بیرجند است که سال قبل درهمین ایام توسط وزیر ورزش وجوان رونامیی شد اما چون قابل استفاده نبودهنوز در هایش به روی علاقمندان همچنان بسته است درحالیکه تلاش متولیان همه دستگاهها در بخش دولتی وخصولتی وبخصوص شهرداری ها د ردقایق نود اینست تا ضمن خانه تکانی ورایزنی برای کاریابی جهت مدیران ارشد ومیانی که تاریخ مصرفشان تمام شده را غسل تعمید دهند و به نوعی ظاهر سازی ها بپردارند تا به واسطه آن شاید بتوانند افکار جامعه وشهروندان را تا حدودی به سوی خودجلب نمایند زیرا آنچه به جامانده صندوق های خالی ودیون وصف بی حسابی است که میراثی شوم برای آیندگان خواهد بودو انشا الله پس از تنفیذ وتایید دولت جدید به واکاوی مستند هر یک خواهیم پرداخت تا شفاف تر ارائه گردد! بیلبورهادرگوشه وکنار شهر سر به فلک کشیده وصفحات روزنامه های محلی پر است از اعداد و ارقام وتصاویر کسانیکه شادی کنان مشغول رونمایی وافتتاح های پیاپی در روزهای یک شنبه هستند که هرکدام ماه هاست از آغازبه کارشان می گذرد ویا همچون رصد خانه ملی هنوز آینه ندارند اما صوری رونمایی می شوند! اینجا اصفهان است یا همان کلان شهری که خاطرات تخریب محلات وهویت سنتی آن توسط شهرداری وبا همکاری و سکوت میراث فرهنگی درهمین سالهای اخیر و ایجاد چند خیابان جدیدکه قیمت پلاک های باقی مانده در اطراف سر بفلک بکشداما خانه های تاریخی آن در زیر خروار ها خاک مدفون گردند! البته نمی توان شورای اسلامی شهر را در اینباره مقصر دانست زیرا اعضاء آن همگی محترم وقابل تکریم هستند اما باعنایت به اینکه دستشان از خزانه شهر کوتاه وخرما همچنان بر نخل بوده است در تمامی این سالها به نحوی با گروه بهم پیچیده ارگان شهرداری مدارا وتعامل نموده تانتوانند نقش ترمزی را برای حذف بعضی از هزینه های تشریفاتی در دوران حصر اقتصادی وافت در آمد های خدمات شهری بازی کنند که نمونه آنها بزرگنمایی پیاپی پانزده خواهر خواندگی های آب سوی مرزها است که اگر جهت اصفهان و اصفهانی آبی تحت عنوان اعزام توریست بمنظور رونق بازار نداشته اند اما در مقاطعی گذرنامه هایی از این سوی آبی ها را به مهر شینگین مزین نمود ه اندتا نان به حساب آید! حالا نوبت به اداره کل ارتباطات وروابط بین الملل شهرداری اصفهان می رسد تا پس از گذشت چهار سال دندان روی جگر گذاشتن وصبوری و تعامل . درافتتاح های رنگ ولعابی پایش را روی پوسته خربزه ها گذاشته وناخواسته به این وادی لیز بخورد تا ازغافله صوری ها جانماند! که پس از طرح تقلیدی وناموفق شهروند دیپلمات زمان برگزاری مراسم روایت اصفهان فرا می رسد تا ۱۰ فیلم بزبان اصلی داستان تابلو هایی باشند که عجولانه در این باره تهیه وتنظیم شده تا در آخرین یک شنبه تیرماه از آن رونمایی شود وجزیی از افتتاح های زنجیره به حساب آیدو مدیر کل ارتباطات و روابط بین الملل شهرداری را مجاب به گذاشتن پستی در این باره نمایدواینگونه بنویسند« امروز از ده فیلم تولید شده در اداره کل ارتباطات واموربین الملل # شهرداری اصفهان برای معرفی موثر # اصفهان رونمایی می کنیم- ۱۰ فیلم به ۱۰ زبان اصلی ومهم دنیا #- اصفهان دوست داشتنی مارا به جهانیان معرفی می کند. به امید روزهای بدون# کرونا وحضور گردشگران در اصفهان زیبا»! وبازهم در آرزوی روزی برای مردم این کلان شهر که شورای اسلامی ششم در انتخاب شهردار شهری چون اصفهان دقت بالاتری داشته باشد و چشم ها را بردست های دراز وام خواهان ببندتا مجبور نباشند در آخرین روزها ضمن انجام هزینه های نمایشی . کلان شهر را مملو از پلاکارتها ..بنرها و بیلبوردهای سپاسگزاری ازسوی افراد حقوقی وحقیقی برای عوامل با هزینه از جیب این ارگان نمایند که باز هم جمله ناقص چرا....با.... پاک ..... شود در ذهن ها تداعی وتکرارگردد؟! که آنقدر ظرفیت تشخیص داشته باشند تا ارگان حساس شهرداری را که مسئول حفظ وتامین زیر ساخت های آسایش جامعه مدنیتی یک شهر است با سازمانهای سینمایی . تربیت بدنی. بازرگانی. میراث فرهنگی . امور خارجه وغیر اشتباه نگیرند و وظایف اصلی خود را که تامین نظافت وبهداشت وفضای سبزشهر با کوچه وخیابان های آب وجارو کشیده است به حال خود رها نشود وزمانیکه با اینگونه نقد های سازنده روبرو می گردندبه جای تایید وتشکر دم از منطق نزنندکه اینجا کلاس درس تئوری نیست بلکه جایگاه جارو بدست بودن سمبولیک می باشد تا روح نظافت برای حفظ بهداشت به جامعه القا شود! که پست گذاشتن ها دردی را دوا نمی کنند!

نویسنده: حسن روانشید
https://siasatrooz.ir/vdcaman6o49n6o1.k5k4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی