عواملی نظیر فقر، بیکاری، نبود امنیت شغلی و از دست رفتن الگوهای قاعدهمند زندگی اجتماعی بخشهایی از جامعه را به لب پرتگاه تعارضهای اجتماعی میبرد و همین خود معبری میشود تا انحراف اجتماعی در صورت بالا رفتن آمار جرائمی نظیر سرقت خود را نشان دهد.
برای هر جامعهای فزونی گرفتن روند نابهنجاریهای معطوف به جرم تهدید محسوسی است که ثبات و نظم اجتماعی را میتواند دستخوش تلاطمات خود کند. البته نباید و نمیتوان از جرم انتظاری دیگری غیر از این داشت. چرا که نگاه جامعه شناسانه هم جرم را اختلال در نظم اجتماعی از طریق دست بردن به شیوههایی یا ترک گونههای دیگری از عمل میداند.
پدیدار سرقت هم گونهای از همین اعمال است که نتیجه تاثیرات مخربش برای زندگی جمعی آدمیان چیزی جز گرفتار شدن در گرداب اختلال و نابسامانی نخواهد بود. شدت گرفتن ارتکاب به چنین جرمی در جامعه با لطمات روحی و جسمی و مالی قابل تصوری که بر دوش شهروندان میگذارد ضرورت صرف هزینه برای تجهیز توان تشکیلاتی نیروهای انتظامی را هم گریز ناپذیر میکند.
هرچه هست، اما عواملی نظیر فقر، بیکاری، نبود امنیت شغلی و از دست رفتن الگوهای قاعدهمند زندگی اجتماعی بخشهایی از جامعه را به لب پرتگاه تعارضهای اجتماعی میبرد و همین خود معبری میشود تا انحراف اجتماعی در صورت بالا رفتن آمار جرائمی نظیر سرقت خود را نشان دهد. چه آنکه پژوهشگران هم بر تاثیر نابرابری درآمدی، تورم، بیکاری و عواملی از این دست بر گسترش بزهکاریها در عرصه عمومی تاکید دارند.
علیرضا ناصری نژاد جانشین پلیس پیشگیری پایتخت هم وقتی در برابر پرسش میزان در خصوص چرایی سیر صعودی روند سرقت در کشورمان قرار میگیرد همین باور را روی دایره میریزد: تصوری که من دارم عواملی نظیر فقر، بیکاری و تنگدستی به صعودی شدن جرائم مربوط به سرقت دامن میزند. یعنی مشکلات معیشتی و اقتصادی یکی از عواملی است که تاثیر مستقیمی روی بالا رفتن حجم سرقتها میگذارد.
وقتی هم که قرار باشد متغیرهایی نظیر فقر و مشکلات مالی نقش اصلی را در بالا رفتن آمار سرقتها ایفا کنند پس نقاط فرودست شهر تهران باید نسبت به دیگر مناطق شهر با جرایم بیشتری مواجه باشند. ناصری نژاد، اما چشم انداز وسیع تری را میبیند: به طور عمده اتفاقی که درباره وقوع جرایم در شهر تهران رخ میدهد به این صورت نیست که نقاط فرودست شهری به دلیل وجود فقر و مشکلات معیشتی با جرم و بزه کاری بیشتری مواجه باشند. چون معمولا مجرمانی که در مناطق ارزانتر تهران یا مناطق حاشیهای شهر زندگی میکنند برای سرقت به مناطق برخوردارتر میروند. پس این طور نیست که تصور شود در محل زندگی این مجرمان شاهد سرقت بیشتری باشیم. این به آن معناست که جرایمی مثل سرقت در مناطق مختلف شهر تهران توزیع شده است.
از جانشین پلیس پیشگیری پایتخت درباره اقدامات پلیس پیشگیری برای شناسایی حجم سرقت در نقاط مختلف شهر میپرسیم. او رصدهای ریزبینانه پلیس را یادآوری میکند: ما همواره پایشهای مربوط به این مساله را انجام میدهیم. بر این اساس باید بگویم دامنه سرقت در نقاط مختلف تهران حالت متغیر دارد و این طور نیست که تصور شود مثلا بیشترین سرقت مربوط به یک محله ثابت در تهران است. اما همواره پایشهای مربوط به موضوع میزان سرقتها در نقاط مختلف شهر انجام میگیرد. البته با توجه به آن اتفاقاتی هم که در یک منطقه رخ میدهد نوع پوشش انتظامی هم تغییر میکند. مثلا ممکن است در یکی از محلات حجم سرقت از منازل بالا باشد. در آن محله طرحهای مرتبط با سرقت منزل توسط پلیس انجام و اجرایی میشود. یا در محله دیگری آمار مربوط به سرقت خودرو بالا رفته طرحهای مربوط به سرقت خودرو اجرایی میشود.
اما چه عواملی به افزایش یا کاهش جرایم مربوط به سرقت در مناطق مختلف شهری تهران دامن میزند؟ ناصری نژاد پای خود شهروندان را به میان میکشد: بنا به تصور من شهروندان نقش مهمی در پیشگیری از وقوع سرقت دارند. اگر بخواهم برای روشن شدن این بحث مثالی بزنم باید به محلاتی اشاره کنم که بافت قدیمی دارند و خانههای ویلایی در آنجا بیشتر به چشم میخورد. اگر مردم آن محله به امن کردن خانه هایشان توجه کنند و نسبت به اقدامات پیشگیرانهای که توسط خود شهروندان اجرا میشود جدیت بیشتری نشان داده شود به طور طبیعی شاهد کاهش حجم سرقت در آن محله خواهیم بود. یا در منطقهای که بافت خانهها به گونهای است که تعداد پارکینگهای کمتری برای ساختمانهای مسکونی و آپارتمانها در نظر گرفته شده و مردم بیشتر خودروهایشان را در کنار خیابانها پارک میکنند آمار مربوط به سرقت خودرو و لوازم خودرو سیر صعودی خواهد داشت.
برای هر جامعهای فزونی گرفتن روند نابهنجاریهای معطوف به جرم تهدید محسوسی است که ثبات و نظم اجتماعی را میتواند دستخوش تلاطمات خود کند. البته نباید و نمیتوان از جرم انتظاری دیگری غیر از این داشت. چرا که نگاه جامعه شناسانه هم جرم را اختلال در نظم اجتماعی از طریق دست بردن به شیوههایی یا ترک گونههای دیگری از عمل میداند.
پدیدار سرقت هم گونهای از همین اعمال است که نتیجه تاثیرات مخربش برای زندگی جمعی آدمیان چیزی جز گرفتار شدن در گرداب اختلال و نابسامانی نخواهد بود. شدت گرفتن ارتکاب به چنین جرمی در جامعه با لطمات روحی و جسمی و مالی قابل تصوری که بر دوش شهروندان میگذارد ضرورت صرف هزینه برای تجهیز توان تشکیلاتی نیروهای انتظامی را هم گریز ناپذیر میکند.
هرچه هست، اما عواملی نظیر فقر، بیکاری، نبود امنیت شغلی و از دست رفتن الگوهای قاعدهمند زندگی اجتماعی بخشهایی از جامعه را به لب پرتگاه تعارضهای اجتماعی میبرد و همین خود معبری میشود تا انحراف اجتماعی در صورت بالا رفتن آمار جرائمی نظیر سرقت خود را نشان دهد. چه آنکه پژوهشگران هم بر تاثیر نابرابری درآمدی، تورم، بیکاری و عواملی از این دست بر گسترش بزهکاریها در عرصه عمومی تاکید دارند.
علیرضا ناصری نژاد جانشین پلیس پیشگیری پایتخت هم وقتی در برابر پرسش میزان در خصوص چرایی سیر صعودی روند سرقت در کشورمان قرار میگیرد همین باور را روی دایره میریزد: تصوری که من دارم عواملی نظیر فقر، بیکاری و تنگدستی به صعودی شدن جرائم مربوط به سرقت دامن میزند. یعنی مشکلات معیشتی و اقتصادی یکی از عواملی است که تاثیر مستقیمی روی بالا رفتن حجم سرقتها میگذارد.
وقتی هم که قرار باشد متغیرهایی نظیر فقر و مشکلات مالی نقش اصلی را در بالا رفتن آمار سرقتها ایفا کنند پس نقاط فرودست شهر تهران باید نسبت به دیگر مناطق شهر با جرایم بیشتری مواجه باشند. ناصری نژاد، اما چشم انداز وسیع تری را میبیند: به طور عمده اتفاقی که درباره وقوع جرایم در شهر تهران رخ میدهد به این صورت نیست که نقاط فرودست شهری به دلیل وجود فقر و مشکلات معیشتی با جرم و بزه کاری بیشتری مواجه باشند. چون معمولا مجرمانی که در مناطق ارزانتر تهران یا مناطق حاشیهای شهر زندگی میکنند برای سرقت به مناطق برخوردارتر میروند. پس این طور نیست که تصور شود در محل زندگی این مجرمان شاهد سرقت بیشتری باشیم. این به آن معناست که جرایمی مثل سرقت در مناطق مختلف شهر تهران توزیع شده است.
از جانشین پلیس پیشگیری پایتخت درباره اقدامات پلیس پیشگیری برای شناسایی حجم سرقت در نقاط مختلف شهر میپرسیم. او رصدهای ریزبینانه پلیس را یادآوری میکند: ما همواره پایشهای مربوط به این مساله را انجام میدهیم. بر این اساس باید بگویم دامنه سرقت در نقاط مختلف تهران حالت متغیر دارد و این طور نیست که تصور شود مثلا بیشترین سرقت مربوط به یک محله ثابت در تهران است. اما همواره پایشهای مربوط به موضوع میزان سرقتها در نقاط مختلف شهر انجام میگیرد. البته با توجه به آن اتفاقاتی هم که در یک منطقه رخ میدهد نوع پوشش انتظامی هم تغییر میکند. مثلا ممکن است در یکی از محلات حجم سرقت از منازل بالا باشد. در آن محله طرحهای مرتبط با سرقت منزل توسط پلیس انجام و اجرایی میشود. یا در محله دیگری آمار مربوط به سرقت خودرو بالا رفته طرحهای مربوط به سرقت خودرو اجرایی میشود.
اما چه عواملی به افزایش یا کاهش جرایم مربوط به سرقت در مناطق مختلف شهری تهران دامن میزند؟ ناصری نژاد پای خود شهروندان را به میان میکشد: بنا به تصور من شهروندان نقش مهمی در پیشگیری از وقوع سرقت دارند. اگر بخواهم برای روشن شدن این بحث مثالی بزنم باید به محلاتی اشاره کنم که بافت قدیمی دارند و خانههای ویلایی در آنجا بیشتر به چشم میخورد. اگر مردم آن محله به امن کردن خانه هایشان توجه کنند و نسبت به اقدامات پیشگیرانهای که توسط خود شهروندان اجرا میشود جدیت بیشتری نشان داده شود به طور طبیعی شاهد کاهش حجم سرقت در آن محله خواهیم بود. یا در منطقهای که بافت خانهها به گونهای است که تعداد پارکینگهای کمتری برای ساختمانهای مسکونی و آپارتمانها در نظر گرفته شده و مردم بیشتر خودروهایشان را در کنار خیابانها پارک میکنند آمار مربوط به سرقت خودرو و لوازم خودرو سیر صعودی خواهد داشت.