«چه کسي ميتواند با فشار به مديرعامل، امير قلعه نويي را از استقلال کنار بگذارد؟»،،«چه کسي ميتواند بالاتر از رئيس فدراسيون مربي تيم ملي را انتخاب کند؟»، «چه کسي اين توانايي را دارد که بالاتر از رئيس مجمع، مديرعامل را به استقلال تحميل کند؟». اين سوالاتي بود که بعد از خواندن مصاحبههاي روزگذشته به وجودآمد.مصاحبههايي از امير قلعهنويي (سرمربي سابق استقلال)علي نظري جويباري (سرپرست سابق استقلال) و امير واعظ آشتياني (مديرعامل استقلال) که همگي به يک فرد جوان اشاره کردند. امير قلعهنويي مشاورجوان را دليل اصلي خروجش از استقلال ميداند واينکه اين مشاور ميخواسته او را حذف کند،نظري جويباري اين جوان را متهم کرده که در مديرعامل شدن واعظ آشتياني در استقلال نقش داشته،دست آخر هم واعظ آشتياني ادعا کرده بود که مشاور جوان همان کسي است که در سرمربيشدن قلعه نويي نقش داشته است. چنين مصاحبههايي سبب شد که چند سوال به وجود بيايد و البته در پايان يک سوال بزرگ تر؛اين جوان مشاور همه کاره کيست؟ جواب شما محمودرضا بابايي است.
متولد 1362 و جزو عجيبترين خبرنگاران ورزشي است. شايد استفاده از کلمه خبرنگار هم چندان براي او مناسب نباشد.بابايي در چند سال گذشه مسووليت بخش ورزشي سايت تبيان را برعهده داشته اما آنچه در مورد استقلال و تيم ملي گفته شده نشان ميدهد او يکي از موثرترين افرادي است که در ورزش ايران در سايه مانده است.دوستان محمود بابايي ميگويند او با اکثر مديران ورزشي جدا از درگيريهاي مديريتي روابط بسيار خوبي داشته است. پس اگر او در فدراسيون روابط حسنهاي با رئيس داشت همزمان روابطش باسازمان تريبت بدني را حفظ کرد و حتي پس از اتفاقاتي که منجر به تعليق فوتبال ايران هم شد روابطش با هر دو طرف را در حد مطلوبي نگه داشت.او البته يک شب از هر ماه رمضان را ميزبان افطاري است که معمولا آدمهاي مهم ورزش در آن شرکت ميکنند.حتي اتفاقات مهمي هم در ميهماني او رخ داده که يکي از مهم ترين آنها آشتي دادن علي فتحالله زاده و امير قلعه نويي بوده.
پسرک موبوري که سرش را روي شانه اميرقلعه نويي گذاشته بود شايد عجيب ترين قسمت از تمرين اول تيم ملي بود. امير قلعهنويي تازه به عنوان سرمربي تيم ملي انتخاب شده بود و اولين تمرين را از روي نيمکتي در قسمت شرقي کمپ تيم ملي، دنبال ميکرد. خبرنگاران يک به يک به نيمکت نزديک ميشدند و تلاش داشتند که با سرمربي تيم ملي ارتباط برقرار کنند. اما رابطه عجيب پسر موبور و چشم زاغ با قلعهنويي همه را متعجب ميکرد. او سرش را روي شانه قلعه نويي گذاشته و با مربي بد اخم و سابق استقلال ميگفت و ميخنديد. کاري که ديگران جراتش را نداشتند، البته همه خبرنگاران پسرک را ميشناختند: «محمودرضا بابايي» پچ پچها همان موقع هم وجود داشت که سرمربي استقلال به کمک اين پسر سرمربي تيم ملي شده اما نه کسي مدرکي داشت و نه کسي اين ماجرا را باور ميکرد.اما بعد ازاين همه مدت واعظ آشتياني است که گفته: «همين مشاوران و فرد جوان مورد اشاره قلعهنويي، كسي است كه خود قلعهنويي سرمربيگرياش در تيم ملي و برخي مسائل ديگر را مديون اوست و خودش يكي از مشاوران قلعهنويي است.» حرفهاي واعظ آشتياني اشاره به شايعات همان دوره دارد.شايعاتي عجيب و غريب که خبر ميدادند امير قلعه نويي نه تنها اولين انتخاب، جلسه خردجمعي نبوده که دومين و سومين انتخابش هم نبوده.اگر چه جوابهاي سرمربي استقلال هم به نوعي همه چيز را تکذيب ميکند: «ضمنا آقاي کيومرثهاشمي انساني نيست که بخواهد بنابر توصيه و تلاش يک جوان بنده را در راس تيم ملي قرار دهد. آقاي واعظ با اينگونه حرف زدن تصميمات مسوولان ورزشي کشورمان را زير سوال ميبرد و به تمام افرادي که با خرد جمعي بنده را به تيم ملي رساندند، توهين ميکند.» خروج بابايي از سايت تبيان ظاهرا همزمان بوده با ورود او به وزارت صنايع و معادن.حالا اينکه او چطور موفق به اين کار شده مهم نيست اما گويا بابايي در آن زمان مسوول دفتر واعظ آشتياني در وزارت صنايع بوده و واعظ كه همزمان هم در وزارتخانه بوده و هم در فدراسيون دوچرخه سواري روابط خوبي با او داشت.شايد به همين دليل روابط نزديك هم باشد كه نظري جويباري سرپرست سابق استقلال به خبرگزاري فارس ميگويد: «اين آقا واعظ را مديرعامل استقلال كرده.»
اما شواهد گوياي آن است كه پس از آمدن واعظ و بهدنبال بابايي به استقلال نزديكي اين مشاور جوان به مديرعامل براي سرمربي تيم گران تمام شده است. به گفته نزديكان سرمربي، امير قلعهنويي دوستاني در نزديکي استقلال داشت که محمودرضا بابايي آنها را حذف کرد و در تمام مدت حضورش در کنار واعظ آشتياني تلاش کرد که قدرت سرمربي را کاهش دهد.چنين رفتاري سبب شد که قلعه نويي هيچ وقت نتواند با رفتار دوست سابق خود کنار بيايد وبراي ماندن در استقلال شرط کنار گذاشتن محمودرضا بابايي را بگذارد.اما به هرحال زور مشاور بيشتر بود و قلعه نويي رفتني شد.
باور کردن اينکه يک پسر 26 ساله در تصميمهاي بزرگ ورزش ايران نقش دارد کار مشکلي است اما تاسف بار ميشود اگر همه شايعات و اتهاماتي که قلعه نويي و واعظ آشتياني و نظري جويباري به محمودرضا بابايي ميزنند، درست باشد.مخصوصا كه هيچ كدام از مسوولان فدراسيون وقت،اقدام به تكذيب حرفهاي زده شده نكردهاند.