دوشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۹ - ۲۲:۱۳
کد مطلب : 114692
«چالش قانون» گزارشهای پژوهشی پژوهشکده شورای نگهبان را معرفی، نقد و بررسی (۹۳) میکند

تحليل مبانی اصل هفدهم قانون اساسی

اشاره: پژوهشکده شورای نگهبان، بازوی تحقیقاتی شورای نگهبان در انجام وظایفی است که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر عهده این شورا قرار داده است. گزارش های پژوهشی یکی از مجموعه آثار علمی منتشر شده از سوی این پژوهشکده است که توسط گروه های علمی پژوهشی شاغل در آن انجام شده است. گزارش های پژوهشی معمولا به مفاهیم پایه مرتبط با وظایف شورای نگهبان می پردازد. «چالش قانون» ضمن اعلام آمادگی برای انعکاس متن جوابیه پژوهشکده شورای نگهبان، پیشاپیش از حسن توجه و پیشنهادات سازنده اندیشمندان و نخبگان سپاسگزاری می کند. این نوشتار به معرفی، نقد و بررسی گزارش پژوهشی تحليل مبانی نظام جمهوری اسلامی ايران: تحليل مبانی اصل هفدهم قانون اساسی می پردازد که هم اکنون از نظر خوانندگان گرامی می گذرد:

اصل هفدهم قانون اساسی
مبداء تاریخ رسمی کشور، هجرت پیامبر اسلام است و تاریخ هجری شمسی و هجری قمری هر دو معتبر است اما مبنای کار ادارات دولتی هجری شمسی است. تعطیل رسمی هفتگی روز جمعه است.

معرفی گزارش
شناسنامه گزارش
عنوان گزارش: تحليل مباني نظام جمهوري اسلامي ايران: تحليل مباني اصل هفدهم قانون اساسي
مولف: آيت الله عباس كعبي
تحقيق و تنقيح: محسن ابوالحسني
ويراستار تخصصي: علي بهادري جهرمي
دفتر: مطالعات نظام سازي اسلامي
شماره مسلسل: ۱۳۹۴۰۱۵۹
تاريخ انتشار: ۲۲/۱۰/۱۳۹۴
تعداد صفحات: ۱۵ صفحه
ناشر: پژوهشکده شورای نگهبان
منبع: درگاه الکترونیک پژوهشکده شورای نگهبان
در مقدمه گزارش اینگونه آمده است: فصل دوم قانون اساسی که در پی بیان بعضی از مسائل شکلی حاکم بر نظام جمهوری اسلامی است، پس از بیان زبان و خط رسمی کشور و جایگاه زبان عربی در اصول پانزدهم
و شانزدهم، اصل هفدهم را به تاریخ و تعطیلی رسمی کشور اختصاص داده است. هر کشوری تقویم رسمی داشته و مناسبت خاصی را به عنوان مبدا تاریخ رسمی خود بر می گزیند. امروزه در دنیا در کنار صدها گاه شماری محلی که گسترش زیادی ندارد، اکثر کشورهای جهان از تقویم میلادی که تقویم بین المللی به شمار می رود، استفاده میکنند که در آن مبدا تاریخ، میلاد حضرت عیسی مسیح است. در بسیاری از کشورهای اسلامی علاوه بر تاریخ میلادی، از تاریخ هجری نیز استفاده می شود و از جمله در کشورهای ایران، افغانستان و عربستان سعودی، تاریخ رسمی کشور بر اساس تاریخ هجری است. مبدا تاریخ هجری، هجرت پیامبر اسلام در سال سیزدهم بعثت از مکه به مدینه است. تقویم ها در کشورهای دنیا به غیر از این که از نظر مبدا تاریخ رسمی با یکدیگر اختلاف دارند، در مبنای محاسبه نیز دارای تفاوت هستند. در تقویم هایی هم چون هجری قمری، مبنای محاسبه تقویم، حرکت ماه و در تقویم های شمسی هم چون هجری شمسی مبنای محاسبه، حرکت خورشید است. در این اصل، مبدا تاریخ رسمی جمهوری اسلامی ایران، هجرت پیامبر اسلام قرار داده شده است و تاریخ هجری شمسی و قمری، به صورت توامان معتبر شده است؛ هر چند با تاکید بیشتری بر هجری شمسی، مبنای کار ادارات دولتی بر این تقویم قرار داده شده است. به علاوه، روز جمعه نیز به عنوان تعطیلی رسمی کشور قرار داده شده است.
در مبحث اول گزارش با عنوان بررسی مبانی فقهی انتخاب تاریخ رسمی جمهوری اسلامی ایران اینگونه آمده است: همان گونه که در مقدمه مورد اشاره قرار گرفت، مبدا تاریخ رسمی کشور هجرت پیامبر اکرم قرار داده شده است و ضمن اعلام تاریخ هجری خورشیدی به عنوان مبنای کار ادارات دولتی، تاریخ های هجری شمسی و هجری قمری به صورت توأمان در کشور معتبر شمرده شده اند. در دو گفتار آتی به شرح و بسط این دو موضوع خواهیم پرداخت. سابقه انتخاب هجرت به عنوان مبدا تاریخ اسلامی به صدر اسلام بر می گردد. در میان مورخان درباره این که اولین بار چه کسی هجرت پیامبر اکرم از مکه به مدینه را که در ربیع الاول سال سیزدهم بعثت رخ داد، مبدا تاریخ در اسلام قرار داد، اختلاف نظر وجود دارد. بعضی از مورخان معتقدند در سال هفدهم هجری خلیفه دوم به دلایلی به این نتیجه رسید که یک مبدا برای تاریخ اسلام قرار دهد. در نهایت از میان نظرات مختلف صحابه از تولد پیامبر اکرم یا بعثت ایشان و ... با مشورت حضرت علی هجرت پیامبر از مکه به مدینه مبدا تاریخ قرار گرفت. طبق نظر دیگری که به صواب نزدیک تر است، وضع مبدا تاریخ در دوران اسلامی در دوران حیات پیامبر و توسط خود ایشان انجام شده است و آنچه در دوران خلیفه دوم انجام شد، تنها انتخاب ماه محرم به عنوان ماه اول سال قمری بوده است. بنابر این نظر، پیامبر اکرم هجرت را مبدا تاریخ در اسلام قرار دادند. پیامبر به دلایل مختلفی از مکه به مدینه هجرت فرمودند تا با تشکیل حکومت اقدام به گسترش و ابلاغ اسلام نمایند. بدین معنا هجرت را می توان نقطه آغاز تحول در تاریخ بشریت برای تشکیل حکومت بر پایه اسلام دانست. پس تاریخ هجری تاریخ حکومت اسلام نیز تلقی میگردد که توسط پیامبر اکرم وضع شده است. شاید یکی از اهداف ایشان از وضع این تاریخ آن بوده که با این کار تاریخ های با مبدا دوران جاهلیت و هر چیزی که نشانه هایی از آن دوران دارد را برچیده و نشانه های اسلامی را جایگزین آنها نمایند. اگر با این دید به موضوع نگریسته شود، اقدام نظام جمهوری اسلامی ایران در انتخاب مبدا تاریخ حکومت اسلامی به عنوان مبدا تاریخ رسمی، اقدامی در خور تحسین و شایسته خواهد بود. بررسی همه جانبه انتخاب هجرت به عنوان مبدا تاریخ در دوران اسلامی گویای این نکته است که نمی توان انتخاب مبدا هجرت برای تاریخ در دوران اسلامی را تشریعی از سوی شارع مقدس دانست؛ به این معنا که همه مسلمانان در همه حکومت ها تا قیامت مکلف به استفاده از مبدا تاریخ هجری برای همه تعاملات در نظام های سیاسی خود باشند. با این وجود و بنا بر مطالب فوق، اگر چه از نظر شرعی حکومت لزوما نبایستی اقدام به انتخاب چنین مبنایی نماید، اما به دلایلی که در ادامه بیان خواهد شد، تبعیت از این مبدا تاریخی دارای اولویت جدی خواهد بود که قانون اساسی هم به همین منوال عمل نموده و این مبنا را به درستی برگزیده است. دلیل اولی که در انتخاب مبدا تاریخ هجری میتوان قابل توجه دانست، تأسی به سیره پیامبر اکرم و تبعیت از الگوی عملی ایشان است؛ چنان که ایشان به عنوان الگوی حسنه در قرآن به همه مسلمانان معرفی شده اند. تبعیت از پیامبر در انتخاب مبدا تاریخ رسمی مورد استفاده در حکومت، هم از این باب که تبعیت از سنت ایشان در حکومت اسلامی است، شایسته بوده و هم از این جهت که این اقدام در حفظ ریشه های تاریخی اسلامی موثر است، عامل مؤید دیگری بر این اولویت خواهد بود. یکی دیگر از دلایلی که برای این اقدام می توان برشمرد، نقشی است که عواملی همچون تاریخ رسمی در هویت سازی برای جامعه ایفا می کند. همه مواردی که در فصل دوم قانون اساسی به آنها اشاره شده است، اعم از خط و زبان و تاریخ و پرچم، از عواملی هستند که در

هویت یک جامعه موثر بوده و گوشه ای از این هویت را تشکیل می دهند. انتخاب تاریخ رسمی بر اساس اسلام و اتفاقاتی که در دوران اسلامی افتاده است، گویای ماهیت حکومتی است که داعیه دار حکومت اسلامی است. همان گونه که پیامبر اکرم با وضع این قانون در پی این بوده اند که تاریخ جاهلیت را از سطح جامعه پاک کنند و نشانه ای از نشانه های جاهلیت در جامعه اسلامی باقی نماند، انتخاب تاریخ هجرت پیامبر به عنوان تاریخ رسمی نیز نشان دهنده عقبه ای است که حکومت اسلامی از آن نشات گرفته و دنباله روی آن خواهد بود. این فلسفه انتخاب باعث می شود تاریخ هجری نیز خود به عنوان یکی از نمادهای اسلامی، در زمره شعائر اسلامی به حساب آید و نیز رسمیت بخشیدن به مبدا غیر از تاریخ هجرت، تلاشی برای تضعیف اسلام تلقی گردد. بر همین اساس تغییر تاریخ هجری به تاریخ شاهنشاهی در سال ۱۳۵۵ با اعتراض جدی علما رو به رو شده و امام خمینی استعمال آن را برای عموم حرام اعلام کردند ، چرا که تاریخ جدید مقدمه ای برای محو اسلام تلقی می شد. پس در مجموع می توان گفت که برای انتخاب مبدا هجری برای تاریخ رسمی در نظام جمهوری اسلامی ایران، تشریعی از جانب خداوند صورت نگرفته است که الزامی به پذیرش آن باشد، ولی به دلایلی که ذکر شد، همچون تأسی به الگوی پیامبر اکرم و هویت سازی که از این طریق صورت می گیرد و تبدیل شدن تاریخ هجری به عنوان یکی از شعائر اسلامی در جامعه، انتخاب هجرت پیامبر اکرم به عنوان مبدا تاریخ در کشورمان اقدامی شایسته و دقیق بوده است. اصل هفدهم قانون اساسی اگر چه تاریخ هجری شمسی را مبنای کار ادارات دولتی معرفی می نماید، اما هر دو تاریخ هجری شمسی و قمری را معتبر می شمارد. نکته اول در این باره این است که همان گونه که در گفتار قبل بیان شد، تشریعی از جانب خداوند برای مبدا تاریخ رسمی وجود ندارد و از این رو بنا بر مصالح و اولویت هایی که وجود داشته، این اقدام صورت گرفته است. حال که اصل هجری یا غیر هجری بودن تاریخ رسمی کشور تشریعی نیست، پس به طریق اولی درباره این که هجری شمسی یا قمری یا هر دو آنها در جامعه معتبر باشند نیز نمی توان در شرع به دنبال پاسخ گشت و قانون گذاران اساسی کشورمان به دلایلی که از آنها صحبت شد، هر دو تاریخ شمسی و قمری را در جامعه معتبر دانسته اند. علت اعتبار هجری شمسی در جامعه و مبنا قرار دادن آن برای فعالیت های دولتی را باید رواج آن در جامعه دانست. قانون گذاران اساسی کشورمان از آنجا که در جامعه، در سال های گذشته، تاریخ هجری شمسی رواج داشته است، برای تسهیل کار مردم، این تقویم را به عنوان مبنای عملکرد قرار دادند. اما از آن جا که تقویم هجری قمری نیز در موارد متعددی در روند فعالیت های جاری جامعه تاثیر گذار است، این تقویم نیز به رسمیت شناخته می شود. تاثیر تقویم قمری را در موارد متعددی می توان مشاهده نمود. از یک سو، تقریبا نیمی از تعطیلی های رسمی کشور، بر اساس مناسبت هایی است که بر اساس تقویم قمری رخ داده اند و هر سال به خاطر اختلاف تقویم هجری شمسی و قمری، جایگاه آنها در تقویم شمسی تغییر می یابند. پس چنانچه تقویم هجری قمری اعتبار نداشته باشد، تکلیف این مناسبت های مذهبی در تقویم رسمی کشور نامشخص خواهد بود. از سوی دیگر وجود احکام و هنجارهایی نظیر روزه داری و یا تغلیظ دیه در موارد خاص ، باعث می شود تا نیاز به تقویم هجری قمری در کنار تقویم هجری شمسی در زندگی عادی مردم و تکالیف دستگاه های دولتی، هم چنان احساس شود و بتوان به صراحت از اقدام قانونگذاران اساسی کشورمان در اعتبار توامان تقویم های هجری شمسی و قمری دفاع نمود.

ارزیابی بخش های گزارش
الف) عنوان
- آیا عنوان گزارش بیان گر اهمیت موضوع آن است؟ بله
- آیا محتوای گزارش در راستای بحث و بررسی پیرامون عنوان تهیه و ارائه شده است؟ خیر
- آیا نام دست اندرکاران تهیه و انتشار گزارش بطور کامل شامل نام و نام خانوادگی، رتبه علمی، محل کار و نشانی پست الکترونیک در گزارش قید شده است؟ خیر
الف) چکیده
- آیا چکیده دقیقا آینه تمام نمای مطالعه است؟ گزارش فاقد چکیده است.
- اگر چکیده به تنهایی مورد بررسی قرار گیرد، آیا به اندازه کافی خلاصه و چکیده کل مقاله است؟ گزارش فاقد چکیده است.
- آیا چکیده گزارش دارای بخش واژگان کلیدی است؟ گزارش فاقد چکیده است.
ب) فهرست
- آیا گزارش دارای فهرست اجمالی و تفصیلی است؟ گزارش دارای فهرست اجمالی است.
- آیا جدول ها، نمودارها و تصاویر دارای فهرست جداگانه اند؟ خیر
- آیا گزارش دارای فهرست اعلام و اشخاص، مکان ها و ... است؟ خیر
پ) مقدمه
- آیا مقدمه، توجیه منطقی از مطالعه و یا هدف از مقاله (بیانی از مشکل موجود و بررسی متون) را شامل می شود؟ خیر
- آیا اهداف مطالعه به وضوح شرح داده شده است؟ خیر
- آیا از واژگان کلیدی و اصطلاحات مهم گزارش تعاریف مشخص ارائه شده است؟ خیر
- آیا پیشینه تاریخی بحث مورد نظر در منابع معتبر داخلی و خارجی در گزارش مطرح شده است؟ خیر
ت) روش کار
- آیا از روش های معتبر و قابل اعتماد استفاده شده است؟ روش گزارش توصیفی و اقتباسی است.
- آیا روش های انتخاب شده توسط نویسندگان قادر به پاسخ به سوالات تحقیق می باشد؟ خیر
- آیا روش های مورد استفاده به وضوح شرح داده شده اند؟ خیر
- اگر یک مطالعه تحقیقاتی مشابه توسط محققین دیگری انجام شود، می تواند همین نتایج را در پی داشته باشد؟ خیر
ث) یافته ها
- آیا یافته ها به خوبی سازماندهی شده است؟ خیر
- آیا نتایج به وضوح شرح داده شده است؟ خیر
- آیا روش های آماری مناسب انتخاب شده است؟ گزارش فاقد روش آماری است.
- راستی آزمایی نتایج گزارش از طریق کدام آزمون انجام شده است؟ گزارش فاقد روش آماری است.
- آیا نتایج گزارش از روایی و پایایی قابل قبول برخوردار است؟ گزارش فاقد روش آماری است.
ج) بحث
- آیا نتایج مهم به اختصار بیان شده است؟ خیر
- آیا نویسندگان مشخصا بیان کرده اند که فرضیه آنها در این مطالعه ثابت شده یا نه؟ خیر
- آیا یافته های این مطالعه با مطالعات مشابه پیشین در این زمینه مقایسه شده است؟ خیر
- آیا محدودیت های مطالعه ذکر شده است؟ خیر
- آیا برای انجام پژوهش های بعدی پیشنهاداتی ارائه شده است؟ خیر
چ) جدول ها، نمودارها و تصاویر
- آیا مدل مفهومی گزارش در قالب شکل ارائه شده است؟ خیر
- آیا جدول ها، نمودارها و شکل ها ویژگی های کلیدی مطالعه را نشان می دهند؟ گزارش فاقد جدول ها، نمودارها و شکل ها است.
- آیا تصاویر، جدول ها و نمودارها شفاف و قابل فهم هستند و دارای بالانویس و زیرنویس مناسب می باشند؟ گزارش فاقد جدول ها، نمودارها و شکل ها است.
ح) پیوست ها
- آیا پیوست های گزارش حاوی اطلاعات مفید است؟ گزارش فاقد پیوست است.
- آیا پیوست ها به کسب آگاهی بیشتر در مخاطبان کمک می کند؟ گزارش فاقد پیوست است.
- آیا پیوست ها حاوی فرم ها و اسناد مرتبط با گزارش است؟ گزارش فاقد پیوست است.

خ) منابع
- آیا منابع کافی برای اهداف این مطالعه در جامعه وجود دارد؟ بله
- آیا سبک نوشتن منابع منطبق با دستورالعمل های علمی است؟ بله
- آیا منابع مهم و کلیدی به روز بوده اند و با دقت گزارش شده اند؟ خیر
- شیوه ارائه مستندات و ارجاعات در گزارش چگونه است؟ بصورت پاورقی
- آیا گزارش منابعی برای مطالعه بیشتر مخاطبان ارائه کرده است؟ خیر
- آیا گزارش از منابع بین بخشی و بین رشته ای داخلی و خارجی معتبر استفاده کرده است؟ خیر

ارزیابی محتوایی گزارش
الف) سامان مندی
- آیا گزارش یک کل سامان مند را تشکیل می دهد؟ خیر
- آیا گزارش برای ساماندهی محتوایی خود مدل مفهومی ارائه کرده است؟ خیر
- آیا گزارش دارای فرضیه یا فرضیه هایی با سوالات مشخص است؟ خیر
- آیا عناوین موجود در گزارش دارای انسجام و هماهنگی است؟ خیر
- آیا بسط و توضیح مطالب در هر پاراگراف، بخش، فصل و ... در گزارش انجام شده است؟ خیر
- آیا در پایان هر فصل، بخش و ... مؤلف به جمع بندی مطالب پرداخته است؟ خیر
- آیا گزارش دارای بخش نتیجه گیری یا جمع بندی نهایی است؟ بله
ب) نوآوری
- آیا محتوای گزارش دارای سطح خاصی از نوآوری در نظریه پردازی و اندیشه ورزی است؟ خیر
- آیا گزارش مدعی صورت بندی جدید از مبانی نظری قدیمی است؟ خیر
- آیا در گزارش توانایی های نوین فناورانه وجود دارد؟ خیر
- آیا گزارش مدعی ارائه محصولات یا خدمات جدید است؟ خیر
- آیا محتوای گزارش دارای توانایی خاص در ایجاد یا گسترش گفتمان اجتماعی را دارد؟ خیر
- آیا خواندن این گزارش تفکر نقادانه را ترغیب می کند؟ خیر
پ) اهمیت
- آیا نسبت حجم مطالب به اهمیت موضوع در گزارش کافی است؟ خیر
- آیا چینش مطالب در گزارش بر اساس درجه اهمیت موضوعات و وزن محتوایی آنها انجام شده است؟ خیر
- آیا در نگارش مطالب در گزارش به موضوعات اولویت دار توجه شده است؟ خیر
ت) شیوایی، روشنی و قابل فهم بودن
- آیا متن گزارش روان و سلیس است؟بله
- آیا در گزارش مطالب به روشنی توانسته اند موضوعات مرتبط با خود را مطرح کنند؟ خیر
- آیا گزارش ساده و قابل فهم است؟ بله
ث) جامعیت
- آیا گزارش به لحاظ موضوعی جامعیت دارد و وجوه مختلف موضوع را پوشش می دهد؟ خیر
- آیا استفاده از تصاویر، نمودارها، جدول ها و ... توانسته است به همه جانبه بودن گزارش کمک کند؟ گزارش فاقد تصاویر، نمودارها، جدول هاست.
- آیا مؤلف از ساختارها و کلمات رایج در متون علمی و نیز سبک نویسندگی استفاده کرده است؟ خیر
- آیا گزارش از ویژگی های بینامتنی برخوردار است؟ خیر
- آیا گزارش برای کمک به درک جامع، الگو یا مدلی خاص برای ساده سازی روابط پدیده مورد نظر با سایر پدیده ها ارائه کرده است؟ خیر
ج) اعتبار
- آیا گزارش مبتنی بر پژوهش های روزآمد حوزه تخصصی مربوطه است؟ خیر
- آیا شواهد، منابع و استدلال های موجود در گزارش از اعتبار علمی لازم و کافی برخوردار است؟ خیر
- آیا اعتبار علمی گزارش از سوی یافته های پژوهشی معتبر داخلی و خارجی تایید می شود؟ خیر

ارزیابی اجتماعی گزارش
الف) مخاطبان و ذینفعان
- مخاطبان و ذینفعان این گزارش چه کسانی هستند؟ اعضای شورای نگهبان
- آیا انتشار این گزارش مورد استقبال مخاطبان و ذینفعان قرار گرفته است؟ نامشخص
- آیا این گزارش مخاطبان را به پژوهش بیشتر در رابطه با موضوع تخصصی ترغیب می کند؟ نامشخص
- آیا گزارش حاضر توانایی برطرف کردن نیازهای مخاطبان و ذینفعان خود را دارد؟ نامشخص
ب) تاثیرگذاری اجتماعی
- آیا گزارش در بحث پیرامون پدیده مورد نظر خود از جامعه نگری قابل قبول برخوردار است؟ خیر
- آیا گزارش پیش نیازها و پیش فهم های ضروری و مورد نیاز برای فهم خود را به مخاطبان ارائه کرده است؟ خیر
- آیا گزارش برای علل و آثار مشکلات متعدد موجود در زندگی مردم تحلیل مناسبی ارائه کرده است؟ خیر
- آیا گزارش برای حل مشکلات زندگی مردم دارای طرح اجرایی با پیشنهادهای مشخص و مستدل است؟ خیر
- آیا گزارش برای کارآمدی راهکارهای پیشنهادی خود برای حل مشکلات زندگی مردم روش راستی آزمایی خاصی را پیشنهاد کرده است؟ خیر
- آیا گزارش توانسته است اهداف اجتماعی از پیش تعیین شده خود را محقق سازد؟ خیر
- آیا ناشر مجموعه نظرات مخاطبان و بازخوردهای مجامع علمی را پیرامون گزارش منتشر کرده است؟ خیر
- آیا گزارش نسبت خود را با اسناد فرادست و فرودست کشور معین کرده است؟ خیر
- آیا گزارش مطالبی پیرامون کارآمدی و عملکرد قوانین مرتبط با موضوع بحث خود را ارائه کرده است؟ خیر
- آیا انتشار این گزارش بازتاب های رسانه ای گسترده در پی داشته است؟ خیر
پ) نیازمحوری
- این گزارش چه نیازی (بنیادی، تخصصی، درسی، کمک درسی و عمومی) را تأمین خواهد کرد؟ نیازهای عمومی
- آیا گزارش توانایی علمی و عملی برای تفکیک نوع نیازهای مخاطبان (خلاءها، کمبودها، تهدیدها، آسیب ها، ضعف ها، فرصت ها، قوت ها، ضرورت ها و اولویت ها) و برنامه ریزی و اجرای برنامه های متناسب با آن را (برنامه های ایجادی، جبرانی، پیشگیرانه، مقابله ای، تقویتی، توانمندسازی، ارتقایی، تامینی و انتخابی) دارد؟ خیر
- آیا توانایی هدف گذاری، راهبردگذاری، سیاستگذاری و سازماندهی مرتبط با موضوع برای رفع سطوح گوناگون نیازهای مخاطبان در گزارش وجود دارد؟ خیر
پ) رتبه ها و جوایز
- آیا گزارش دارای رتبه و جوایز ملی و بین المللی است؟ خیر
- آیا گزارش دارای ارجاعات داخلی و خارجی از سوی منابع علمی معتبر است؟ خیر
ت) تقدیر و تشکر
- آیا در گزارش از شخصیت های حقیقی و حقوقی موثر در کار (اعم از امور علمی و فنی و...) سپاسگزاری شده است؟ خیر
- آیا گزارش در مجامع علمی داخلی و خارجی مورد تقدیر قرار گرفته است؟ خیر

ارزیابی های شکلی گزارش
الف) ویراستاری فنی
- آیا تعداد کلمات و صفحات گزارش برای بیان کامل موضوع گزارش کافی است؟ خیر
- آیا عنوان گذاری اصلی و فرعی در گزارش به درستی انجام شده است؟ خیر
- آیا نوع صفحه آرایی (نوع و اندازه خط، فاصله خطوط، حاشیه ها، سرصفحه و پاورقی و ...) گزارش مناسب است؟ خیر
- آیا آیین نگارش واژگان و جملات بر اساس زبان فارسی معیار در تدوین گزارش رعایت شده است؟ خیر
- آیا در گزارش برای واژگان و اصطلاحات علمی بیگانه، معادل سازی مناسب انجام شده است؟ خیر
- آیا نشانه گذاری در گزارش (مانند ویرگول، نقطه، خط تیره، ویرگول نقطه و پرانتز و ...) به درستی انجام شده است؟ خیر
ب) ویراستاری علمی
- آیا گزارش دارای ناظر یا ویراستار تخصصی است؟ بله
- آیا ناظر یا ویراستار تخصصی به وظایف خود عمل کرده است؟ خیر
- آیا گزارش از زمان انتشار چاپ اول تاکنون بروزرسانی شده است؟ خیر
- آیا محتوای گزارش نیاز به حذف مطالب دارد؟ بله
- آیا محتوای گزارش نیاز به اضافه کردن مطالب دارد؟ بله
- آیا گزارش حاضر نیاز به ویراستاری ادبی دارد؟بله
ج) ویژگی های خاص
- آیا گزارش دارای ویژگی های خاص مانند کادر های خلاصه پیام، سخنان بزرگان، تاریخچه و... است؟ خیر
- آیا گزارش دارای صفحه شناسنامه است؟ بله

نویسنده: دکتر محمدرضا ناری ابیانه

https://siasatrooz.ir/vdcaoyn6u49n6i1.k5k4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی