اصل هفدهم قانون اساسی
مبداء تاریخ رسمی کشور، هجرت پیامبر اسلام است و تاریخ هجری شمسی و هجری قمری هر دو معتبر است اما مبنای کار ادارات دولتی هجری شمسی است. تعطیل رسمی هفتگی روز جمعه است.
معرفی گزارش
شناسنامه گزارش
عنوان گزارش: تحليل مباني نظام جمهوري اسلامي ايران: تحليل مباني اصل هفدهم قانون اساسي
مولف: آيت الله عباس كعبي
تحقيق و تنقيح: محسن ابوالحسني
ويراستار تخصصي: علي بهادري جهرمي
دفتر: مطالعات نظام سازي اسلامي
شماره مسلسل: ۱۳۹۴۰۱۵۹
تاريخ انتشار: ۲۲/۱۰/۱۳۹۴
تعداد صفحات: ۱۵ صفحه
ناشر: پژوهشکده شورای نگهبان
منبع: درگاه الکترونیک پژوهشکده شورای نگهبان
در مقدمه گزارش اینگونه آمده است: فصل دوم قانون اساسی که در پی بیان بعضی از مسائل شکلی حاکم بر نظام جمهوری اسلامی است، پس از بیان زبان و خط رسمی کشور و جایگاه زبان عربی در اصول پانزدهم
و شانزدهم، اصل هفدهم را به تاریخ و تعطیلی رسمی کشور اختصاص داده است. هر کشوری تقویم رسمی داشته و مناسبت خاصی را به عنوان مبدا تاریخ رسمی خود بر می گزیند. امروزه در دنیا در کنار صدها گاه شماری محلی که گسترش زیادی ندارد، اکثر کشورهای جهان از تقویم میلادی که تقویم بین المللی به شمار می رود، استفاده میکنند که در آن مبدا تاریخ، میلاد حضرت عیسی مسیح است. در بسیاری از کشورهای اسلامی علاوه بر تاریخ میلادی، از تاریخ هجری نیز استفاده می شود و از جمله در کشورهای ایران، افغانستان و عربستان سعودی، تاریخ رسمی کشور بر اساس تاریخ هجری است. مبدا تاریخ هجری، هجرت پیامبر اسلام در سال سیزدهم بعثت از مکه به مدینه است. تقویم ها در کشورهای دنیا به غیر از این که از نظر مبدا تاریخ رسمی با یکدیگر اختلاف دارند، در مبنای محاسبه نیز دارای تفاوت هستند. در تقویم هایی هم چون هجری قمری، مبنای محاسبه تقویم، حرکت ماه و در تقویم های شمسی هم چون هجری شمسی مبنای محاسبه، حرکت خورشید است. در این اصل، مبدا تاریخ رسمی جمهوری اسلامی ایران، هجرت پیامبر اسلام قرار داده شده است و تاریخ هجری شمسی و قمری، به صورت توامان معتبر شده است؛ هر چند با تاکید بیشتری بر هجری شمسی، مبنای کار ادارات دولتی بر این تقویم قرار داده شده است. به علاوه، روز جمعه نیز به عنوان تعطیلی رسمی کشور قرار داده شده است.
در مبحث اول گزارش با عنوان بررسی مبانی فقهی انتخاب تاریخ رسمی جمهوری اسلامی ایران اینگونه آمده است: همان گونه که در مقدمه مورد اشاره قرار گرفت، مبدا تاریخ رسمی کشور هجرت پیامبر اکرم قرار داده شده است و ضمن اعلام تاریخ هجری خورشیدی به عنوان مبنای کار ادارات دولتی، تاریخ های هجری شمسی و هجری قمری به صورت توأمان در کشور معتبر شمرده شده اند. در دو گفتار آتی به شرح و بسط این دو موضوع خواهیم پرداخت. سابقه انتخاب هجرت به عنوان مبدا تاریخ اسلامی به صدر اسلام بر می گردد. در میان مورخان درباره این که اولین بار چه کسی هجرت پیامبر اکرم از مکه به مدینه را که در ربیع الاول سال سیزدهم بعثت رخ داد، مبدا تاریخ در اسلام قرار داد، اختلاف نظر وجود دارد. بعضی از مورخان معتقدند در سال هفدهم هجری خلیفه دوم به دلایلی به این نتیجه رسید که یک مبدا برای تاریخ اسلام قرار دهد. در نهایت از میان نظرات مختلف صحابه از تولد پیامبر اکرم یا بعثت ایشان و ... با مشورت حضرت علی هجرت پیامبر از مکه به مدینه مبدا تاریخ قرار گرفت. طبق نظر دیگری که به صواب نزدیک تر است، وضع مبدا تاریخ در دوران اسلامی در دوران حیات پیامبر و توسط خود ایشان انجام شده است و آنچه در دوران خلیفه دوم انجام شد، تنها انتخاب ماه محرم به عنوان ماه اول سال قمری بوده است. بنابر این نظر، پیامبر اکرم هجرت را مبدا تاریخ در اسلام قرار دادند. پیامبر به دلایل مختلفی از مکه به مدینه هجرت فرمودند تا با تشکیل حکومت اقدام به گسترش و ابلاغ اسلام نمایند. بدین معنا هجرت را می توان نقطه آغاز تحول در تاریخ بشریت برای تشکیل حکومت بر پایه اسلام دانست. پس تاریخ هجری تاریخ حکومت اسلام نیز تلقی میگردد که توسط پیامبر اکرم وضع شده است. شاید یکی از اهداف ایشان از وضع این تاریخ آن بوده که با این کار تاریخ های با مبدا دوران جاهلیت و هر چیزی که نشانه هایی از آن دوران دارد را برچیده و نشانه های اسلامی را جایگزین آنها نمایند. اگر با این دید به موضوع نگریسته شود، اقدام نظام جمهوری اسلامی ایران در انتخاب مبدا تاریخ حکومت اسلامی به عنوان مبدا تاریخ رسمی، اقدامی در خور تحسین و شایسته خواهد بود. بررسی همه جانبه انتخاب هجرت به عنوان مبدا تاریخ در دوران اسلامی گویای این نکته است که نمی توان انتخاب مبدا هجرت برای تاریخ در دوران اسلامی را تشریعی از سوی شارع مقدس دانست؛ به این معنا که همه مسلمانان در همه حکومت ها تا قیامت مکلف به استفاده از مبدا تاریخ هجری برای همه تعاملات در نظام های سیاسی خود باشند. با این وجود و بنا بر مطالب فوق، اگر چه از نظر شرعی حکومت لزوما نبایستی اقدام به انتخاب چنین مبنایی نماید، اما به دلایلی که در ادامه بیان خواهد شد، تبعیت از این مبدا تاریخی دارای اولویت جدی خواهد بود که قانون اساسی هم به همین منوال عمل نموده و این مبنا را به درستی برگزیده است. دلیل اولی که در انتخاب مبدا تاریخ هجری میتوان قابل توجه دانست، تأسی به سیره پیامبر اکرم و تبعیت از الگوی عملی ایشان است؛ چنان که ایشان به عنوان الگوی حسنه در قرآن به همه مسلمانان معرفی شده اند. تبعیت از پیامبر در انتخاب مبدا تاریخ رسمی مورد استفاده در حکومت، هم از این باب که تبعیت از سنت ایشان در حکومت اسلامی است، شایسته بوده و هم از این جهت که این اقدام در حفظ ریشه های تاریخی اسلامی موثر است، عامل مؤید دیگری بر این اولویت خواهد بود. یکی دیگر از دلایلی که برای این اقدام می توان برشمرد، نقشی است که عواملی همچون تاریخ رسمی در هویت سازی برای جامعه ایفا می کند. همه مواردی که در فصل دوم قانون اساسی به آنها اشاره شده است، اعم از خط و زبان و تاریخ و پرچم، از عواملی هستند که در