از چند ماه قبل که دونالد ترامپ به طور رسمی و یک طرف برخلاف قواعد بینالمللی از تعهد، برجام خارج شد سوالاتی درباره چرایی آتش نزدن برجام طبق فرمایشات رهبری که گفته بودند اگر طرف مقابل برجام را پاره کرد ما آن را آتش میزنیم شکل گرفت اما با پاسخی که اخیرا ایشان به این پرسش دادند میتوان بررسی کرد که آتش زدن برجام چه زمانی رخ میدهد.
تحلیل یک مجری
از روزی که امریکا برجام را نقض کرد تحلیلهایی درباره چرایی به آتش کشیده نشدن برجام ارائه شد در یکی از این تحلیلها وحید یامینپور مجری تلویزیون عنوان کرده بود که برای درک موضع رهبر انقلاب دو نکته به نظر میرسد: اول: موضع دولت و سخنان آقای رئیسجمهور دقایقی بعد از اعلام خروج آمریکا از برجام، نشان داد که دولت نمیخواهد مسئولیت این شکست را بپذیرد و تصمیم دارد با تاکید بر چند جانبه بودن این تعهد همچنان از جسم بی رمق برجام استفاده تبلیغاتی کند. بنابراین چنانچه رهبر انقلاب رأساً خروج از برجام را اعلام میکردند، پرونده برجام برای سوءاستفادههای تبلیغاتی باز میماند. بهترین شیوه این بود که ورشکستگی برجام توسط خود دولت اعلام شود چراکه همانطور که رهبر انقلاب پیشبینی کردند تضمین کردن واقعی برجام توسط سه کشور اروپایی بسیار بعید به نظر میرسد.
دوم: دولت منتخب مردم طی سه سالی که از امضای برجام میگذرد در بدترین شرایط خود از نظر مقبولیت و اعتماد عمومی قرار دارد. شکست برجام به عنوان تنها طرح مدیریت کلان کشور و اعلام بازگشتن تحریمها (که هیچ وقت برداشته نشده بودند) در واقع به معنای ورشکستگی مطلق دولت است. اگر امروز پروژه برجام از دستور کار دولت خارج شود، چه طرحی برای سه سال باقی مانده دولت در دستور کار باقی میماند؟ تقریباً هیچ!
بنابراین با توجه به خصوصیات روانی و سیاسی دولت طبعاً میتوانیم پیشبینی کنیم با خارج شدن برجام از دستور کار، دولت به ایجاد التهابات روانی کاذب و تحریک احساسات عمومی و بازی با پروندههای حاشیهای رو خواهد آورد و آسیب چنین دولتی بیش از دولتی است که بناست با لفاظی در مورد آینده مبهم برجام وقت باقی مانده را سپری کند.
بنابراین باید بین ناامیدی مطلق از بهبود اوضاع و گذران وقت با اندکی امید به آینده یکی را انتخاب کرد و انتخاب دوم که ما را به آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی و تغییر از طریق صندوق رای نزدیک میکند، عقلانیتر است.
تحلیل کارشناس
اما محسن مهدیان کارشناس مسائل سیاسی نیز یکی دیگر از افرادی بود که این اقدام را تحلیل کرد و در فضای مجازی نوشت: ابتدا یک پاسخ ساده و مقدماتی: اگر آتش بر برجام با فاصله یک یا چند ماهه صورت گیرد، نظام به وعدهاش عمل نکرده است؟ پاسخ مثبت است. خروج آمریکا از برجام به معنی پایان برجام است. اساسا برجامی نیست که بمانیم. اما اعلام خروج میتواند با امتیازات و دستاوردهای بیشتری همراه باشد. چرا؟ اول اینکه پیام شعله بر برجام چیست؟ به نمایش بردن عزت ملی. با چنین هدفی اگر عقب انداختن این زبانه آتش، ملت و کشور ما را عزیزتر کند نباید ازین فرصت استفاده کرد؟ احتمالا تااید میکنید. برگردیم به سوال اصلی؛ مگر آورده توقف در برجام چیست؟ چرا رهبری باید حاضر شوند زمان دهند؟
پاسخ به این سوال دو دسته جواب دارد. دسته اول را گذرا مرور کنیم. آمریکا با خروج از برجام به اجماع
این رشد آگاهیها را نباید دستکم گرفت. نیروی محرکه انقلاب در ذهنها و اراده مردم است. همین اقتصاد مقاومتی نیز معطل مجاهدت مردمی است. مردم ابتدا باید به جهت انگیزشی تقویت شوند. رهبری "مَدرس آمریکاشناسی در برجام" را به یک "منبر تاریخی" تبدیل کردند. حلقه نهایی همین پروژه، غربشناسی است.
ایشان فرمودند به اروپا هم اعتماد ندارم؛ اما خواستند شناخت جامعه نسبت به غرب در یک فرآیند طبیعی تکمیل شود. آخرین تلاش دولت برای تضمین گرفتن از غرب، واپسین حلقه غربشناسی برای ملت است. رهبری روزگاری فرمودند به آینده مذاکرات هم بدبینم.
اما همان مذاکرات را به نام نرمش قهرمانانه کلید زدند تا جامعه رشد کند؛ چنین هم شد. نه تنها ملت که مسئولین هم عبرت گرفتند. در یک دوره چند ساله، آنان که به "کدخدایی آمریکا" باور ایدئولوژیک داشتند ادبیاتشان تغییر کرده است و تعبیر امروزشان "موجود مزاحم" است.دست غربیها نیز در این ژست ضدآمریکایی به زودی رو میشود و همگان متوجه میشوند که نقشه نظام سلطه علیه ایران، تنها در یک تقسیم کار سیاسی بین اروپا و آمریکا است. بازگردیم به همان آتش کشیدن برجام.
با زمان خریدن و اتمام حجت با طرف اروپایی، مردم ما متوجه میشوند که آتش بر برجام نه تنها پاسخ مقتدرانه به آمریکاست، بلکه منافع کشور در این زبانه آتش است. ماجرا یک اقدام هیجانی نیست، منافع "ملت ایران" و "امت اسلامی" ایجاب میکند که اگر برجام گوشهاش سائیده شد، تمامش خاکستر شود. این رشد آگاهیها باعث میشود شرارهها، طبیعی و به اجماع ملی رقم بخورد نه اقدام حاکمیتی. و البته همه این حرفها به شرطی است که دولت این مسیر را عزتمدارانه طی کند؛ انشاالله.
بعد از این اظهارات و التهابات و رفتارهای هیجانی نظیر به آتش کشیدن برجام در مجلس اما در فضایی منطقی چرایی آتش نزدن واقعی برجام عنوان شد.
پاسخ رهبر انقلاب
اما رهبر معظم انقلاب چند ماه بعد و درست در هفتم شهریورماه و همزمان با هفته دولت در دیداری که با اعضای هیات دولت داشتند به این سوال پاسخ دادند و گفتند: «از من گاهی سوال میشود که شما گفتی برجام را آتش میزنیم چرا نزدید؟! گفتم شاید بشود منافع ملی را با آن تامین کرد، وگرنه اگر بدانیم که منافع ملی تامین نمیشود، آتش زدن آن را بلد هستیم.»
حال با این بیانات میتوان حدس زد که چه وقت این آتش زدن برجام رخ خواهد داد. از این سخن رهبری میتوان به این نتیجه رسید که اگر منافع ملی ما تامین نشود که تاکنون به علیرغم همه ادعاهای غربیها این اتفاق رخ نداده است دلیل برای آتش نزدن این تعهد باقی نمیماند. شاید توصیهای که ایشان بلافاصله بعد از این جمله به دولت میکند موکد این ماجرا باشد که اگر تغییری در برخورد غربیها با تعهداتی که در برجام پذیرفتند صورت نگیرد و اتفاق عملی رخ ندهد باید برجام را خاکستر کرد. اینکه رهبری به دولت توصیه میکنند با اروپا مذاکره کنید اما انتظار حل مشکلات اقتصادی را نداشته به وعدههای آنها به دیده شک نگاه کنید شاید مقدمهای است برای اثبات خلاف منافع ملی بودن برجام و زمان آتش زدن آن را جلو بیندازد، البته شاید.
نویسنده: مائده شیرپور