خوش به سعادتت اخوي. به حال تو غبطه ميخورم خواهرم. حال اين روزهاي تو، حسرت دل خيليهاست. اين روزها كه خسته راه ميشوي. پاهايت درد ميگيرد، نفست ميگيرد و بعضي وقتها قدم برداشتن سخت ميشود. اما همه اين خستگيها به آنچه چشمت مفتخر به تماشايش ميشود ميارزد.
وقتي مولا علي(ع) شما را از زير قرآن رد ميكند و برايتان چاووشي ميخواند و بدرقهتان ميكند تا به ديدار پسرانش برويد، وقتي از نجف تا كربلا را گويي در عرش به سر ميبريد، وقتي اين مسير تمام شد و چشمتان به آن دو نگين زيباي كربلا افتاد، حالت خوب ميشود. همه دردهايتان را عباسبن علي(ع) و مولايمان حسين(ع) درمان ميكند. اصلا مگر ميشود دلدار را ببيني و دردي داشته باشي.
عزيزان سفركرده ايران ما، ياد ما هم باشيد. ما كه اين روزها بغض حسرت جاماندن از كربلاييها بر دلمان مانده و با ديدن تصاوير شما چشمهايمان رنگ پرچمهاي سرخ در دستانتان ميشود، ما كه اينجا دلتنگ بودن در بينالحرمين هستيم. وقتي توي بينالحرمين ميخوانيد: «السَّلامُ عَلَى وَلِيِّ اللَّهِ وَ حَبِيبِهِ السَّلامُ عَلَى خَلِيلِ اللَّهِ وَ نَجِيبِهِ السَّلامُ عَلَى صَفِيِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِيِّهِ السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ» براي ما هم دعا كنيد. وقتي دست روي سينه ميگذاريد و رو به گنبد طلايياش عرض ادب ميكنيد، به ياد ما هم باشيد.