ناظران سیاسی بر این باورند که اظهارات این روزهای مقامات آمریکایی حاکی از تزلزل آنها در تصمیم گیری و نشات گرفته از شکستهای منطقهای است که اساسا ارزش اعتنا ندارد.
این روزها شاهد مواضع متناقضی از سوی مقامات آمریکایی در قبال سوریه هستیم چنانچه دیروز نماینده آمریکا در سازمان ملل در مصاحبهای گفته بود که واشنگتن بایستی در موضوع سوریه به ایران و روسیه فشار بیاورد.
نیکی هیلی، در مصاحبه با شبکه تلویزیونی ای بی سی، گفت: من با کشورهای عربی و یا کشورهای منطقه خاورمیانه(غرب آسیا) در تماس هستم و آنها میگویند از اینکه میبینند که ما با ایران مقابله میکنیم خوشحال هستند. من با کشورهای مختلف در رابطه با سوریه صحبت کردهام. ما درباره اینکه چگونه میتوانیم نفوذ ایران را در سوریه بیاثر کنیم و از بین ببریم با هم صحبت کردهایم.
نماینده آمریکا در سازمان ملل در پاسخ به این سوال گوینده شبکه که پرسید: شما و تیلرسون وزیر خارجه اعلام کردهاید که کنارهگیری اسد از قدرت اولویت شما نیست. آیا ما باید اجازه بدهیم که این وضعیت ادامه پیدا کند؟ گفت: اسد همیشه یک اولویت است اما یک مسئله نیست. او همچنان به عنوان مانعی برای صلح در سوریه است. این موضوعی است که دولت آمریکا عمیقا به آن اعتقاد دارد.
وی افزود: اما علاوه بر این، ما لازم است که فشارها را بر روسیه و ایران افزایش دهیم. به عنوان بخشهای یک واقعیت لازم است که ما ایران را از سوریه بیرون کنیم. ما لازم است که نفوذ ایرانیها را در آنجا از بین ببریم. ما قصد داریم که به تلاشهای خود ادامه دهیم تا روسیه بداند که ادامه حضور اسد در قدرت تا چه حد خطرناک است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، هیلی در ادامه در پاسخ به این سوال گوینده شبکه که پرسید: به نظر میرسد که در سخنان شما عمل دیده نمیشود و تنها حرف دیده میشود، گفت: نه این طور نیست. عمل هم وجود دارد. اگرشما به آنچه که ما تنها در دو ماه اخیر درباره سوریه انجام دادهایم توجه کنید به این نتیجه میرسید که ما چه اقداماتی را در این دو ماه در سازمان ملل انجام دادهایم. ما به روسیه هر زمانی که لازم باشد هشدار میدهیم. ما تلاش میکنیم که این موضوع را تضمین کنیم که نفوذ ایرانیها را از سوریه خارج کنیم.
نیکی هیلی پنج شنبه گذشته نیز گفته بود اولویت ما دیگر تمرکز روی بیرون کردن بشار اسد نیست، اولویت ما دنبال کردن اموری برای ایجاد تغییرات واقعی به نفع مردم سوریه است. لزوما آنگونه که دولت قبلی دنبال میکرد، نمیتوانیم روی رفتن بشار اسد متمرکز شویم.
این اظهارات متناقض در حالی مطرح میشود که رکس تیلرسون وزیرامور خارجه آمریکا هم در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با همتای ترکیهای خود در آنکارا اظهارداشت: مردم سوریه خود باید سرنوشت بشار اسد رییس جمهوری سوریه را تعیین کنند.
البته در این حین «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در حضور خبرنگاران گفت: اتحادیه اروپا هیچ جایگاهی برای بشار اسد رئیس جمهوری سوریه، در آینده این کشور متصور نیست اما با این وجود این مردم سوریه هستند که باید درباره سرنوشت اسد تصمیم بگیرند.
موگرینی این اظهارات را در پاسخ به سوالی در خصوص تغییر موضع آمریکا در خصوص سرنوشت بشار اسد، ایراد کرد.
این نوع موضعگیریهای قابل تامل از آن جهت مورد توجه قرار میگیرد که آمریکا تلاش وافری را از ابتدای بحران سوریه تا کنون برای حذف اسد از معادلات این کشور به کار بسته است چنانچه دخالتهای این رژیم استعمارگر به همراه متحدانش در تعیین سرنوشت ملت سوریه روند تثبیت امنیت و صلح در این کشور را تاکنون به تعویق انداخته حال این سوال مطرح میشود که تحولات هفتههای گذشته در سوریه چه بوده است که دولت جدید آمریکا با این موضع گیری جدید رویکرد کاملا متناقضی را با رویکردهای پیشتر خود اتخاذ کرده است؟
یا میتوان اینگونه سوال پرسید که در آمریکای ترامپ چه تغییری رخ داده است که تصمیم برای آینده سیاسی سوریه علیرغم همه جهت گیریهای قبلی دولتمردان این کشور در دوران اوباما الان به مردم سوریه واگذار شده است؟
تناقض گویی آمریکا ناشی از ناکامیهای آنان در سوریه
دکتر سید رضا صدرالحسینی کارشناس مسائل سیاست خارجی در گفت وگو با سیاست روز به مواضع نماینده آمریکا در سازمان ملل اشاره و تصریح کرد: اخیرا در مواضع مسئولان سیاست خارجه آمریکا سوگیریها و جهتگیریهای جدیدی مشاهده میگردد که این مسائل حتما باید مورد تجزیه و تحلیل کارشناسان منطقهای قرار و تحلیل دقیقی از آن ارائه گردد.
وی افزود: به نظر میرسد این موضع جدید آمریکا که در آن بیان داشته است آینده سیاسی سوریه را مردم سوریه باید مشخص نمایند و آمریکا در خصوص براندازی آقای دکتر بشار اسد اصراری ندارد به دلایل مختلف میباشد.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی تصریح کرد: اول اینکه پس ازآزادسازی حلب توسط ارتش سوریه و جبهه مقاومت و حمایت روسیه اتمسفر میدانی و نبرد در صحنه سوریه تفاوت ماهوی نموده است، بدین طریق که دیگر هیچ یک از گروههای تروریستی و حامیان منطقهای و بینالمللی آنان حرفی از تجزیه سوریه و استقلال مناطق مختلف به مرکزیت حلبی که بیش از سه سال در اختیار آنان بود نمینماید و دولت جدید آمریکا در این ایام به بخشی از واقعیتهای میدانهای درگیری در سوریه پی برده است
وی همچنین گفت: دوم اینکه هیچ یک از دولتهای همسو با آمریکا که در منطقه غرب آسیا در بحران آفرینی سوریه نقش داشتهاند نتوانستند به اهداف حداقلی خود نیز برسند.
صدرالحسینی هزینههای هنگفتی که در دو بعد مادی و معنوی آمریکا و رژیم صهیونیستی و هم پیمانان منطقهای آنان مانند ترکیه، عربستان، قطر، امارات و اردن در ۵سال گذشته انجام داده و کترین نتیجه را نگرفته است را سومین عامل این تناقض گویی بشمرد.
این استاد دانشگاه در ادامه اظهارداشت: چهارم اینکه دولت جدید آمریکا هیچ نقشی در روند آرامسازی سوریه و حل بحران آن نداشته و حتی در اجلاسهای قزاقستان نیز دعوت نشده است و بر همین اساس تلاش مینماید در پرونده سوریه به ایران و روسیه به عنوان دو همپیمان قدرتمند سوریه فشار وارد آورد و این مساله را نیز با تصریح در چند روز گذشته بیان نموده است این در حقیقت عصبانیت آمریکا را از عدم حضور در حل یک بحران مهم بینالمللی را نشان میدهد.
وی همچنین افزود: پنجم اینکه به نظر میرسد دولت جدید آمریکا اولویتهای جدیدی را در سیاست خارجی خویش قرار داده و پیروزی در جنگ اقتصادی و تجاری با شرق آسیا یعنی چین و کره شمالی را در دستور کار خویش قرار داده است.
این کارشناس مسائل بینالملل در جمعبندی نهایی خاطرنشان کرد: واقعیتهای میدانی حضور مردم سوریه به عنوان پشتوانه نظام سیاسی کشور اقتدار جبهه مقاومت به همراه اراده حمایت روسیه از این جبهه در نبردهای سوریه و مشکلات داخلی آمریکا باعث شده است سیاستمداران تازهکار این کشور به بخشی از واقعیتهای غرب آسیا و شمال آفریقا پیبرده و حداقل برای مدت کوتاهی از دخالتهای مستقیم در بحرانهایی که دولتمردان گذشته این کشور در این مناطق ایجاد نمودند پرهیز نمایند.
آمریکاییها دچار تزلزل تصمیمگیری شدهاند
سعد الله زارعی کارشناس مسائل سیاست خارجی نیز به تناقضات اظهارات آمریکاییها در قبال سوریه اشاره و به سیاست روز گفت: اگر به سیاستهای آمریکا در حد فاصل سال ۲۰۰۵تا به امروز در یک دوره تقریبا دوازده ساله نگاه بیندازیم، در مییابیم که سیاستهای این کشور یک وضعیت پرنوسان و پاندولی را پیدا کرده است.
وی افزود: دلیل سیاست مداخله مستقیم و نظامی آمریکا در این منطقه با مواضع جدی و اساسی روبرو شد در گذشته پیش از این تاریخ آمریکاییها آنچه را در کاخ سفید جمعبندی میکردند از اقتدار بالایی برخورداربودند و در منطقه مورد نظر اجرا و اساسا تصمیم آمریکا مساوی میشد با عمل در حالی که بعد از پیروزی و بعد از بارور شدن برگهای انقلاب در کشورهای منطقهای این امکان از آنان گرفته شد و سیاستهای آنان دچار محدودیت شد.
وی به ذکر یک مثال اشاره کرد و تصریح کرد: آمریکا در سال ۲۰۰۳به عراق در یک عملیات برقآسا به عراق حمله و گمان میکرد که مثل گذشته امکان استقرار سیاستهایشان در زمین عراق وجود دارد اما بعد از آنکه با تلفات زیادی مواجه و عملا عراق به گورستان آنان تبدیل شد دستگاه هیات حاکمه آمریکا دریافت که شرایط تغییر کرده است و لذا برای اولین بار رییس جمهور این کشور پای ورقهای را امضا کرد که ناچار بود نیروهای آمریکایی را ظرف چهار سال تا پایان ۲۰۱۴از عراق خارج کند.
به اعتقاد این کارشناس مسائل سیاست خارجی در واقع این امضا با خط درشت سیاست نظامی آمریکا را به تصویر کشیده بود بعد از آن آمریکا دائما در منطقه سیاستهای آزمایشی را به اجرا گذاشت، در حالی که از اعتماد برای اجرای سیاستهای خود برخوردار نبود امروز هم در مساله سوریه نیز همین شرایط را دارد بطوری که زود به زود حرفهایشان تغییر میکند.
زارعی خاطرنشان کرد: اظهارات متناقض تیلرسون و هیلی دو مقام آمریکایی در دستگاه سیاست خارجی کشورامریکا در فاصله دو روز از نمونه همین تزلزل و بیثباتی است که میتوان اینطور نتیجه گرفت که آنها در تصمیمگیری دچار تناقض و تزلزل شدید شدهاند.
آمریکاییها نمیخواهند در سوریه دست به ریسک بزنند
کارشناس مسائل خاورمیانه با تاکید بر این که آمریکاییها نمیخواهند در سوریه دست به ریسک بزنند، معتقد است: دولت جدید آمریکا پی برده است که گروههای مخالف دولت سوریه هیچ گونه طرح و برنامهای برای آینده این کشور ندارند و اگر بشار اسد از قدرت برکنار شود سوریه مشابه سومالی و لیبی خواهد بود.
حسن هانی زاده در گفت و گو با ایرنا درمورد این اظهارات مقامات آمریکایی تاکید کرد: با گذشت بیش از ۶ سال از بحران سوریه به نظر میرسد موضع آمریکاییها درباره این بحران هنوز شفاف نشده است.
وی ادامه داد: موضوع بشار اسد یک موضوع اساسی برای بازیگران منطقهای و بینالمللی است و از این بابت موضع دولت جدید آمریکا تحول بسیار مهمی دربحران سوریه به شمار میرود.
این تحلیلگر مسائل سیاسی یادآور شد: آمریکاییها پی بردهاند که گروههای مخالف دولت سوریه هیچ گونه طرح و برنامهای برای آینده سوریه ندارند و اگر بشار اسد از قدرت برکنار شود این کشور مشابه سومالی و لیبی خواهد بود و باید قبل از کنارهگیری اسد آینده سیاسی سوریه به دقت رقم زده شود.
هانی زاده تصریح کرد: سوریه به اعتبار این که مرز مشترک با فلسطین اشغالی دارد برای غرب و آمریکا اهمیت بسیار بالایی دارد.
وی خاطرنشان کرد: در طول سالهای گذشته و مذاکرات انجام شده، آمریکاییها پیبردهاند هیچ یک از شخصیتهای مخالف دولت سوریه از کاریزمای لازم برای اداره کشور برخوردار نیستند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی اضافه کرد: تصور میشود گزینهای که آمریکاییها در نظر دارند گزینهای است که در سال ۱۹۹۱ بعد از اخراج عراق از کویت اجرا کردند و در آن زمان به صدام به شدت تضعیف و بعد از سالها برکنار شد.
به گفته هانی زاده وجود بشار اسد ضعیف در راس یک کشور تخریب شده مانند سوریه بهتر است تا اینکه شخص دیگری که هویت او برای آمریکا و غرب مشخص نیست در آینده به قدرت برسد و نتواند سوریه را اداره کند و به زعم آمریکاییها حضور بشار اسد ضعیف و ناتوان از ایفای نقش در معادلات منطقهای بهتر از آینده نامعلوم و مبهم در این کشور است.
وی افزود: به نظر میرسد اظهار نظر برخی مقامات آمریکا مبنی بر اینکه قصد ندارند بشار اسد را کنار بزنند، توافقی در آمریکا و غرب هست تا بتوانند روی بقای بشار اسد به یک جمعبندی مشترک برسند. این تحلیلگر مسائل خاورمیانه همچنین در خصوص رویکرد بازیگران منطقهای نسبت به سیاست دولت جدید آمریکا گفت: بازیگران منطقه مثل ترکیه،عربستان و قطر تابعی از سیاستهای آمریکا هستند نمیتوانند خارج از اراده آمریکا تصمیمگیری کنند.
وی ادامه داد: ایران از اول هم خواهان بقای اسد در راس قدرت بوده و این مسئله و اعلام این مطلب از سوی آمریکا مبنی بر این که باید با ایران و روسیه بر سر موضع بقای اسد به توافق برسند دیدگاه کاملا جدیدی است و نشان میدهد آمریکاییها دنبال تضعیف اسد و بقای حاکمیت سوریه با حضور وی هستند.
هدی دهقان بذرافشان