برجام همچنان واژه ای است که نه تنها از سوی دولتمردان جمهوری اسلامی ایران که از سوی بسیاری از محافل رسانه ای و سیاسی جهان همچنان اصلی مهم و مطرح است، چنانکه در جدیدترین اقدام کشورهای اروپایی با صدور بیانه ای خواستار بازگشت یک جانبه ایران به برجام بدون تعهدپذیری طرف غربی شده اند. آمریکا نیز در حالی مساله برجام از محورهای سخنان سخنگوهای کاخ سفید و وزارت خارجه و دستگاههای امنیتی اش است که لزوم بازگشت یک جانبه ایران برجام را مطرح میسازد.
حال این سوال مطرح است که چرا طرفهای غربی بر این زیاده خواهیها و یک جانبه گراییها تاکید و حاضر به پایان دادن به این رفتارها نیستند؟ در کنار بحرانهای داخلی این کشورها به ویژه رسوایی سه کشور اروپایی، انگلیس، فرانسه و آلمان در کنار آمریکا مبنی بر ناتوانی در مقابله با بحران کرونا و البته ناکارآمدی واکسن غربی ضدکرونا، که موجب شده تا با فرافکنی علیه ایران، روسیه، چین و ... به دنبال انحراف افکار عمومی از این رسواییها باشند، شاید از دلایل اصرار غرب بر زیاده خواهی برجامی را در سخنان عراقچی معاون وزیر امور خارجه و از اعضاء ارشد تیم هسته ای در مذاکرات برجامی مشاهده کرد. عراقچی طی مصاحبه ای در باب برجام میگوید که رهبر انقلاب از ابتدا بر خوش بین نبودن بر مذاکرات تاکید داشتند و در نهایت نیز همگان دیدیم که حق با ایشان بود و در همه مسائل این مساله روشن شد. عراقچی همچنین میگوید که رهبری تاکید داشتند که به طرفهای مقابل نباید اعتماد کرد و با بی اعتمادی مذاکره را انجام دهید.
عراقچی تاکید میکند رهبری در باب خطوط قرمز در جریان مذاکرات بودند اما در جزئیات ایشان دخالتی نداشتند. نکته قابل توجه در سخنان عراقچی آن است که رهبر انقلاب بر بی اعتمادی به طرف مقابل وخوش بین نبودن بر مذاکره تاکید داشتند حال آنکه در زمان امضاء برجام، امضاءکنندگان، امضاء کری وزیر خارجه آمریکا را تضمین برجام عنوان و خوش بینانه به رفع تحریمها و بر پایبندی طرف مقابل و ناتوانی دولت های بعدی آمریکا برای خروج از برجام تاکید داشتند.
در همین حال زمانی که اروپاییها کانال مالی مشترک ایران و اروپا (اینستکس) را راه اندازی کردند باز هم همان نگاه خوش بینانه به غرب تکرار و اینستکس راهگشای حل مشکلات اقتصادی عنوان و از تعهدپذیری طرف غربی سخن گفته شد در حالی که در این حوزه نیز در نهایت طرف غربی اقدام مثبتی صورت نداده و هرگز این کانال مالی راه اندازی نشد.
شاید بتوان گفت که عدول مذاکره کنندگان هستهای از خطوط قرمز بی اعتمادی به طرف مقابل و خوش بین نبودن به مذاکره موجب شد تا از یک سو غرب به تعهدات برجامی عمل نکند و از سوی دیگر خسارتهای بسیاری به اقتصاد کشور به دلیل معطل ماندن بازار برای تعیین سرنوشت برجام، وارد شود.
زمانی گفته میشد که عدم امضاء برجام روزانه دهها میلیون دلار به کشور ضرر میزند حال آنکه در نهایت ثابت شد که امضاء برجام صدها میلیارد دلار به کشور ضرر زده است که طرفهای برجامی باید پرداخت آن را متعهد شوند و اعتمادکنندگان به مذاکره، حداقل باید عذرخواهی بابت هزینه تراشیهای این خوش بینی از ملت داشته باشد. خوش بینی که شاید بتوان آن را زمینه ساز گستاخی غرب دانست که امروز با تصور نیاز ایران به برجام گستاخانه خواستار اجرای یک جانبه برجام از سوی ایران شده اند. حال این سوال مطرح است که چگونه میتوان پاسخ این گستاخی را داد و طرف غربی را از توهم ایجاد شده در ذهنش دور ساخت؟
پاسخ به این پرسش را در همان خطوط قرمز رهبری یعنی عدم اعتماد به طرف مقابل و خوش بین نبودن به مذاکره جستجو کرد. راهبرد هسته ای ایران اکنون از سرگیری و توسعه توان هسته ای، تاکید بر لغو تمام تحریمها و راستی آزمایی صحت لغو تحریمهاست. با توجه به این اصول راهکار توهم زدایی از غرب آن است که ایران از خوش بینی به مذاکره و چراغ سبزیهای طرفهای ۱+۵ برای بازگشت آمریکا به برجام و لغو تحریمها چشم بسته و بر پیش شرطهای مطرح شده اصرار و از آن عدول ننماید. مذاکرات و بازگشت ایران به تعهدات برجامی صرفا زمانی صورت میگیرد که تمام تحریمها لغو و صحت این لغو در عمل راستی آزمایی شده و خسارتهای این سالها نیز پرداخت شود. این رویکردی است که برای همیشه توهمات برجامی غرب را خواهد زدود و ضمن تحقق حقوق هسته ای ایران، مقابله با زیاده خواهی غرب مبنی بر تعطیلی دانش هسته ای، حذف توان موشکی و جایگاه منطقه ای ایران را رقم خواهد زد.
نویسنده: قاسم غفوری