گويا در غفلت مديران نهادهاي فرهنگي كشور در خصوص عنوان امسال كه «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» نامگذاري شده است، فرانسويها براي امسال حسابي پاشنه فعاليتهاي فرهنگي خود را در ايران وركشيدهاند و با اهداي نشان شواليه به هنرمندان ايراني سعي در مصادره معنوي اين سرمايههاي معنوي ايران براي خود نمودهاند. همين چند روز پيش بود كه دولتآبادي از بزرگترين رماننويسان وطني در سفارت فرانسه حضور يافت تا به طبع ديگر هنرمندان، نشان افتخار شواليهگري فرانسويها را بر سينه خويش بزند. پيش از او كساني چون شهرام ناظری، محمدرضا شجریان، رضا سیدحسینی، محمدعلی سپانلو، عباس کیارستمی، لیلا حاتمی، پری صابری، لیلی گلستان، جلال ستاری، داریوش مهرجویی، کامبیز درمبخش نيز خود را مفتخر به اخذ نشان شواليه فرانسويها ديده بودند.
اما حالا و در رويكردي جالب، يك هنرمند، يك استاد كه نواختهشدن تارهاي چنگ و رباب با انگشتان هنرمندش هر شنوندهاي را مسحور نواي خويش ميكند به اين اظهار لطف فرانسويها «نه» گفته است و به همان حسین علیزاده، بودن خويش قناعت نموده است. او قناعت كرده و قناعت بزرگترين گنج است و اينگونه او گويي طوق رقيتي كه فرانسويها براي هنرمندان ايراني آماده كردهاند را نپذيرفته است.
روز گذشته خبرها حاكي از آن بود كه حسین علیزاده، آهنگساز و موسیقیدان، در پی آمادگی سفارت فرانسه در تهران برای اعطای نشان«شوالیه» دولت فرانسه به این هنرمند ایرانی از دریافت آن خودداری کرد.
عليزاده استاد تار ايراني به همين منظور در نامهاي كه منتشر كرده، آورده: به نام آنکه هنر را آفرید. شاید نوشتن این نامه، دشوارترین و زیباترین لحظه عمرم را رقم میزند. از روزهایی دور، از کوچه پس کوچههای خیابان خیام تا دبستان حافظ. از خیابان خواجه نظام الملک تا هنرستان موسیقی. از خیابان درختی تا مسیر دانشگاه تهران، از مسیری تا مسیری سیر شد... از صدها کوچه و شهر و دیار گذشتم اما به شوق هفت شهر عشق در خم کوچهای به انتظار ماندم و میمانم. چه با شکوه است یاد مادرم و یاد پدرم که برایم خودآموز عشق اند. و چه با شکوه است ستایش آموزگارانی که واژه مقدس هنر را در من دمیدند. سالهاست به پاس حق شناسیشان دل مینوازم و چه بزرگ مردمی که دل میدهند، میسازند و میپرورانند هنرمندشان را.
هنر فراتر از هر مرزی حکایتی است آشنا برای هر انسان. پیامآور عشق ، صلح، دوستی، برادری و برابری. نقشی است تا ابد برای هر دلی که میتپد در دیار من و دیاری دگر. هنرمند در دیار خود ساخته میشود تا بپروراند جهانی را.
موسیقی کهن ایران، طنین تاریخ مردمی است با شکوه. عشق، شجاعت و ایثار از تک تک نغمههایش جاری است. و افتخار واژهایست که مردم به هنرمند هدیه میدهند؛ همان طور که ما به هنرمندان بزرگ خود و جهان افتخار میکنیم، مردم هنردوست جهان نیز به بزرگان ما افتخار میکنند. مرا مردم هنردوست و هموطنان عزیز و بزرگم بارها به اوج افتخار رساندهاند. افتخاری که در بلندای وجود و در دستان گرمشان بود و حالا...
نغمه عشق و محبت و سپاس از دیاری دگر با عنوان و معنی خاص. نه در ستایش من، بلکه در ستایش هنر و هنرمند و چه زیباست نام ایران بر بال هنر، در پرواز از دیاری به دیاری و از مردمی به مردمی. اگر سیاهی جنگ و کینه و نابرابری در دنیای قدرت حاکم است، نغمههای عشق در دل مردم جهان فراتر و با قدرتی جاودانه نیز حاکم است. اگر سفیر سیاسی و فرهنگی کشور فرانسه، هدیه ملت با فرهنگ فرانسه را به سینه هنرمندان بزرگ ما نصب میکند، آن را ارج مینهیم و ما نیز ستایش میکنیم ستارگان پر افتخار تاریخ خود را.
شاید اگر در دیار ما توجه و درک از هنر والای موسیقی همان طور که نزد مردم است، نزد مسئولان - که باید خدمتگزاران تاریخ و فرهنگ و هنر باشند - میبود، یک هدیه و عنوان غیرخودی این همه انعکاس نداشت.
وقتی در فضای هنری نور کافی نباشد، چراغی کوچک خورشید میشود.
و اما من ضمن قدردانی از مسئولین کشور و سفارت فرانسه، به احترام مردم هنرپرور و هنر دوست ایران، به نام حسین علیزاده قناعت کرده و تا آخر عمر به آن پیشوند و یا پسوندی نخواهم افزود.
در آخر ضمن تبریک به تمام بزرگان ایران و جهان که نشان با ارزش شوالیه را دریافت کردهاند، خود را بینیاز از دریافت هر نشانی دانسته، همچنان اندر خم کوی دوست و به شوق عشق تا آخر عمر خواهم ایستاد.
با سپاس از تمام مردم هنردوست ایران و جهان
شایان ذکر است دولت فرانسه پیش از این نشان«شوالیه» را به برخی از اهالی فرهنگ و هنر ایران و از جمله آخرین آنها محمود دولت آبادی اهدا کرده بود. این اقدام از سوی بسیاری از محافل و هنرمندان متعهد کشور همواره مورد اعتراض و پرسش بود و اخیرا علی رهبری آهنگساز مشهور ایرانی ساکن وین نیز در نامهای به حسین علیزاده از وی خواست تا از پذیرفتن این نشان خودداری کرده و برای مردم ایران همان «حسین علیزاده» و استاد تار ایران بدون هیچ لقب و عنوان غربی باقی بماند.
رهبری در نامه خود آورده است «باید اشاره کنم که سوال بزرگی که در محافل هنری و اجتماعی اروپا اغلب پیش میآید، این است که چرا دهها موسیقیدان معروف جهانی فرانسوی و نوازندههای چیرهدست بینظیر بعضی از کشورها مانند چین، هندوستان و روسیه این نشان را دریافت نکردهاند.»