کمربند امنیت دریایی، عبارتی است که در روزهای اخیر در صدر ادبیات گفتاری محافل رسانه ای، نظامی و سیاسی جهان قرار گرفته است. کمربند امنیت دریایی نام رزمایش مشترک دریایی جمهوری اسلامی ایران، روسیه و چین است که با حضور ناوگانهای نیروی دریایی سه کشور در آبهای شمال اقیانوس هند و دریای عمان به مدت چهار روز از دیروز آغاز شده است. حال این سوال مطرح است که اهمیت این رزمایش چیست و چرا تا این حد کانون توجه جهانی قرار گرفته است؟
نخست آنکه این رزمایش را می توان با عنوان دیپلماسی دفاعی نام برد. کشورها در توسعه مناسبات از ابزارهای متعددی بهره میگیرند که بعضا در قالب سیاسی و اقتصادی معروف شده است حال آنکه حوزههای امنیتی و دفاعی مولفهای مهم است که میتواند تاثیر بسیاری بر توسعه مناسبات اقتصادی و سیاسی کشورها داشته باشد. این رزمایش این پیام را دارد که از یک سو سه کشور به دنبال توسعه همه جانبه مناسبات هستند چنانکه در ماههای اخیر نیز کمیسیونهای مشترک نظامی متعددی میان مقامات ارشد نظامی آنها برگزار شده که سفر سرلشگر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به چین و روسیه نمودی از این همگرایی است. اکنون بازیگران فرامنطقهای با محوریت آمریکا در خلیج فارس و دریای عمان، در نزدیکی روسیه و در دریای چین جنوبی با تحرکات نظامی به دنبال تهدید امنیت ایران، روسیه و چین است لذا این رزمایش را میتوان نشانگر مواضع واحد سه کشور در برابر رفتارهای بحرانساز در حریم آبیشان دانست که میتواند نقش مهمی در مقابله با این تهدیدات داشته باشد.
از سوی دیگر این رزمایشها و همگرایی دفاعی این پیام را برای کشورهای دیگر دارد که میتوان با بهرهگیری از ابزارهای تعاملی بدون رویکرد تقابلی برای حل چالشهای منطقه گام برداشت. نکته مهم در دیپلماسی دفاعی آنکه برخلاف برخی ادعاها که این روابط را هزینه آور مینامند و صرفا نگاه اقتصادی و سیاسی به دپیلماسی دارند، دیپلماسی دفاعی مولفهای مهم در مقابله با تحریمها و فشارهای خارجی است چرا که اقتدار و جایگاه یک کشور در امنیت منطقهای مولفهای مهم در همگرایی جهانی با آن و ناکارآمدسازی تحریمهاست.
دوم آنکه به نوعی این رزمایش پیام دوستی برای کشورهای منطقه است که با همگرایی منطقهای میتوان به امنیت و ثبات پایدار دست یافت. نگاهی به تحولات منطقه نشان میدهد که کشورهای فرامنطقهای به بهانه امنیت از جمله در حوزه دریایی به دنبال توسعه نظامی و دخالت در امور منطقه هستند که نمود آن ادعای آمریکا و فرانسه مبنی بر حضور نظامی در خلیج فارس برای آنچه امنیت دریا نوردی نامیدهاند و انگلیس از آن حمایت کرده، میباشد. مروری بر رفتار این کشورها در حوزه امنیتی نشان میدهد که آنها نه تنها طرحی برای امنیت پایدار از جمله در حوزه دریایی ندارند بلکه خود محور تنش و بحران هستند که تروریسم پروری آنان و حمایتهای آنها از بحرانو ناامنی خود سندی بر این مهم است.
سوم آنکه این رزمایش در حالی برگزار می شود که اخیرا جمهوری اسلامی ایران میزبان دومین نشست امنیت منطقهای با حضور مقامات امنیتی کشورهای همسایه با محوریت حل بحران افغانستان بوده است. این دو رخداد مهم در حوزه امنیتی و دفاعی بیانگر اهمیت و جایگاه ایران در این حوزهها و اعتماد سراسری به ظرفیتها و عملکردهای جمهوری اسلامی در حوزه امنیتی و نظامی است که ضمن آشکارتر سازی واهی بودن ادعای انزوای ایران، شکستی دیگر برای پروژه ایران هراسی است.
چهارم این سوال مهم مطرح است که رزمایش مشابه رزمایش کنونی ایران، چین و روسیه نیز توسط آمریکا و کشورهایی همچون انگلیس و فرانسه با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برگزار میشود لذا این رزمایش تاثیری در امنیت منطقه ندارد و امری عادی است. در پاسخ به این مسئله توجه به این امر ضروری است که رزمایشهای آمریکا با کشورهای عربی در قالب هزینه کرد عربی و مانور تبلیغاتی آمریکایی است و عملا رزمایشی برگزار نمیشود و در اصل تحریکی برای سرکیسه کردن کشورهای عربی و البته با محوریت ایران هراسی است. رزمایش ایران، چین و روسیه بر اساس ظرفیتها و توان دریایی این کشورها برگزارمیشود و مطابق با استاندارهای روز بین المللی است که پیام آور تلاشی واحد برای امنیت منطقه است. لذا عملا این رزمایش با رزمایشهای ماکتی و نمایشی آمریکا با کشورهای عربی هیچ شباهتی ندارد بلکه رزمایشی حقیقی برای رسیدن به امنیتی حقیقی است.
در جمع بندی نهایی میتوان گفت که این رزمایش گامی مهم در توسعه مناسبات سه قدرت بزرگ منطقه و نیز هشداری جدی به برهم زنندگان ثبات و امنیت منطقه از جمله در حوزه دریایی است که قطعا میتواند نقشی مهم در تحقق و گسترش امنیت پایدار در منطقه از جمله در حوزه دریایی به همراه داشته باشد. نکته مهم آنکه رزمایشهای دریایی در جهان معمولا با حضور آمریکا برگزار میشود لذا این رزمایش رزمایشی منحصر به فرد است که نشانگر توان کشورهای منطقه برای تامین امنیت دریایی بدون حضور آمریکاست و این یعنی اینکه آمریکا دیگر کدخدا نیست.
نویسنده: قاسم غفوری