میگویند اسامی اعضای کابینه را به دفتر رهبری فرستاندند تا درباره آنها نظر مساعد بگیرند، یکی از خودشان هم نامه سرگشاده مینویسد که چرا باید همه چیز را برای تایید به رهبری بدهید!!! واقعیت این است که عدهای از همحزبیهای رئیس دولت دوازدهم به دلیل حمایتهایی که از او برای برگزیده شدن کردند، سهم میخواهند و رئیس دولت هم میخواهد سهم زیادی به آنها ندهد و همین میشود که حرف از تایید کابینه توسط رهبری به میان میآید... .
این داستان این روزهایی است که قرار است به اعلام کابینه دولت دوازدهم منتهی شود، یکی افشاگری میکند که فراکسیون امید حجتالاسلام روحانی را تهدید کرده که اگر سهمش نرسد به کابینه در مجلس رای نمیدهد و دیگری میگوید سهمخواهی کاری مرسوم است و در همه دولتها بوده، شاهد مثال هم دولت اصلاحات را میآورد که رئیسش خیلی راحت سهم حزبها را میداده، آن یکی از دفتر خود رئیسجمهور از مثال آقایان اصلاحطلب استفاده کرده و میگوید روحانی خاتمی نیست که رودروایسی کند و سهم دهد!! برخی کارشناسان اما این دعواهای حزبی را دلیل صحبت اخیر دولت درباره تایید لیست کابینه توسط رهبری میدانند اما هر چه هست باعث شده که مروری بر همه هزینهکردهای دولتها از رهبری داشته و در صفحه انقلاب به عنوان شاهد مثال درباره برخی از افرادی که تلاش داشتند از این نقش در پیشبرد اهداف خود، سوءاستفاده کنند یاد کنیم. تلاشهایی که اغلب با پیشدستی دفتر مقام معظم رهبری در هر دوره نقش بر آب شده است.
بنیصدر و امام خمینی(ره)
شاید این موضوع یکی از تکراریترین داستانهای نقل شده باشد، اینکه بنیصدر چطور توانست با یک ملاقات با رهبر انقلاب و سپس ثبتنام در انتخابات دل مردم انقلابی را برای اخذ پست ریاست جمهوری به دست آورد. بارزترین نمونه فریب افکار عمومی و سوءاستفاده از علاقه مردم به رهبری را در این دوره شاهد بودیم که البته راه به جایی نبرد و در اواسط راه و روشن شدن دورویی این فرد، بنیصدر به صورت رسمی از ریاست جمهوری عزل و همه مردمی که به او رای داده بودند نیز از این فرد خائن اعلام برائت جستند.
هاشمیرفسنجانی و یک جمله تاریخی
مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی در دو دولت خود کمترین اختلاف علنی را با مقام معظم رهبری داشتند اما جمله تاریخی امام خمینی(ره) در تعریف از او باعث شد که هر کجا اختلاف نظری در بین او و منتقدان وجود داشت از جمله «هر کسی در خط امام است با ما اختلافی ندارد» استفاده کرده و اجازه نقد عملکرد را به هیچیک از افرادی که در دولت یا بیرون از دولت بودند ندهد. همین استفاده ابزاری از جملهای که برای دوره خاصی عنوان شده بود بدون در نظر گرفتن جمله اصلی امام خمینی(ره) درباره اینکه «ملاک حال افراد است.» باعث کمترین انتقاد از دولت او توسط نشریات و منتقدان و حتی رقبای انتخاباتی میشد که در نوع خود مثالی عجیب در جمهوری اسلامی است.
احمدینژاد و هزینه از رهبری
هر چند که شاید به عقیده کارشناسان حمایتی که رهبری در این دوران از دولت داشت زیاد بود اما در مقابل دولت نهم و دهم ید طولایی در هزینهکرد از رهبری پیدا کرد، از جریان یازده روز خانهنشینی برای وزارت اطلاعات تا علنی کردن نامه رهبری در انتخاب معاون اول! او حتی یکبار با عملکرد خود در ماههای پایانی باعث شد که رهبری به مجلس بابت شروع طرح سوال از رئیسجمهور توصیهای نقض کرده تا چند ماه پایانی دولت به آرامی سپری شود.
اما به یکی از مهمترین اتفاقات اشاره میکنیم: زمانی که احمدينژاد ۱۱ روز خانهنشين شد که اين ۱۱ روز خانهنشيني احمدينژاد، براي او ۱۱ روز تاخير در اطاعت از دستور رهبري ثبت شد. اين براي دومينبار بود که محمود احمدينژاد، توصيههاي مطرح شده از سوي رهبری معظم انقلاب را با تاخير اجرا ميکرد ولي اينبار فضاي سياسي کشور آماده انفجار عليه وي بود. در اين ميان بزرگترين حاميان احمدينژاد هم ديگر رمقي براي حمايت از وي نداشتند.
همین باعث عملکرد مجلس شد، نامه سوال از رئيسجمهور، در مجلس امضا شده و تحويل هيات رئيسه شد. طرح سوال از رئيسجمهور در ۳۰ سال گذشته در نظام جمهوري اسلامي ايران يعني در هشت دوره مجلس سابقه نداشته است و روساي جمهور هيچگاه مورد سوال نمايندگان مجلس واقع نشدند و با تدابیر ویژه این طرح خارج شد تا چند ماهه پایانی دولت او سپری شود.
روحانی و لیست کابینه!
این اواخر هم سخنان دولت روحانی در هماهنگی با رهبری در انتخاب لیست کابینه به شکلی صورت گرفته که باعث شد دفتر رهبری بیانیهای صادر کند.
بیشترین تأکیدات رهبر انقلاب در سالهای اخیر بر حل مشکلات معیشتی مردم و قوی کردن اقتصاد کشور بوده است؛ مغرضانی که جز بدخواهی برای ایران و مردم در سر ندارند، تلاش کردند این تأکیدات را به مخالفت رهبری با دولت ترجمه کنند، در حالیکه این رویکرد رهبر انقلاب، بالاترین سطح از کمک و حمایت از دولت بود
سایت khamenei.ir در واکنش به خبرهای اخیر مبنی بر انتخاب تکتک اعضای کابینه با نظر رهبر انقلاب، نوشت: «دولت دوازدهم به روزهای تشکیل نزدیک میشود؛ تا ۱۰ روز دیگر و پس از مراسم تنفیذ و تحلیف، اعضای کابینه پیشنهادی آقای رئیسجمهور معرفی میشوند. با این حال، از حدود دو هفته قبل، یک جریان خبری که از پشتیبانی پر حجم رسانههای خارج از کشور نیز برخوردار است، درصدد القای این ادعاست که تکتک اعضای کابینه با نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظلهالعالی) انتخاب میشوند. درخصوص منشأ و انگیزههای انتشار چنین شایعهای، میتوان حدسهایی زد اما مهمتر از آن، تبیین رویکرد رهبر معظم انقلاب اسلامی درخصوص دولتها و مباشران ارشدِ رتق و فتق امور مردم در قوهمجریه است.
رویکرد کلی رهبر انقلاب در قبال دولتها، رویکرد حمایتی است و ایشان بارها بر استمرار این رویکرد تأکید کردهاند از جمله در دیدار رمضانی با مسئولان نظام و در شرایط پسا انتخابات، مجدداً و مؤکداً گفتند: «دأب بنده هم این است که همیشه از همهی دولتها که بر سرکار هستند حمایت میکنم؛ امروز هم همینجور است، بعد از این هم انشاءالله تا زنده هستیم همینجور خواهد بود. ۲۲/۳/۹۶»
غرض از رویکرد حمایتی چیست؟ غرض آن است که دولتی که عهدهدار کار سنگینِ مدیریت اجرایی است، بتواند به وظایف خود عمل، و از مشکلات کشور و مردم گرهگشایی کند. یک لازمه اساسی در تحقق این هدف، انتخاب مسئولانی است که از بُن دندان به اصول انقلاب و وظایف خود معتقد باشند و شأن خود را نوکری و خدمتگزاری به مردم بدانند.
بیشترین تأکیدات رهبر انقلاب در سالهای اخیر بر حل مشکلات معیشتی مردم و قوی کردن اقتصاد کشور بوده است؛ مغرضانی که جز بدخواهی برای ایران و مردم در سر ندارند، تلاش کردند این تأکیدات را به مخالفت رهبری با دولت ترجمه کنند، در حالی که این رویکرد رهبر انقلاب، بالاترین سطح از کمک و حمایت از دولت بود؛ نتیجه تلاش برای دور نگهداشتن دولت از حاشیهها و هدایت آن به میدان خدمت و اقدام و عمل، در صورتی که با همراهی دولت همراه شود، موفقیت دولت و اقبال عمومی به خدمات دولت خواهد بود و این چیزی نیست، جز سرافرازی و موفقیت برای دولت و نظام.
بنابراین، حساسیت اصلی رهبر انقلاب اسلامی در انتخاب مسئولان در همه دولتها معطوف به این منطق بوده است که فلسفه وجودی مسئولان در نظام اسلامی، خدمتگزاری به مردم است و باید مسئولانی انتخاب شوند که به مسئولیت بهعنوان فرصتی برای خدمت و جلب رضای خداوند و بندگان او بنگرند نه آنکه مسئولیت را همچون غنیمت و طعمهای بدانند و آن را وسیله برای بیشتر چنگ زدن به دنیا و جلب سخط خدا و خلق او کنند.
با فهم این منطق، رویکرد رهبر انقلاب در قبال انتخاب وزیران نیز مشخص میشود؛ رویه ثابت در همه دولتها، هماهنگی با رهبری در انتخاب وزیران دفاع، امور خارجه و اطلاعات بوده است، و این هم،حسب تکالیفی است که در قانون اساسی برای رهبری در امور سیاست خارجی و دفاعی - امنیتی تعیین شده است.
درخصوص برخی وزارتخانهها مثل علوم، آموزش و پرورش و ارشاد اسلامی، رهبر انقلاب اسلامی حساسیتهایی دارند، چرا که انحراف در آنها، موجب ایجاد انحراف در حرکت کلان کشور به سمت آرمانها میشود و نگهبانی و مراقبت درخصوص حرکت عمومی به سمت آرمانها وظیفه قطعی رهبری است اما در انتخاب مسئولان این وزارتخانهها، ورود نمیکنند؛ و درخصوص اکثریت کابینه نیز در همه ادوار تا آنجاکه از سوابق امر بر میآید نظری ابراز نمیکنند لکن همواره تأکید دارند که وزیران، افرادی کاری و بهدور از حاشیه باشند، زیرا همانطور که در نظر مردم، کارآمدی و موفقیت دولت، موفقیت نظام است، ضعف و ناکارآمدی دولت نیز به حساب نظام گذاشته میشود.
رهبر انقلاب در مراسم ۱۴ خرداد امسال گفتند: «بر طبق قانوناساسی، رئیسجمهور از امکانات بسیار گستردهای در کشور برخوردار است؛ خیلی از کارها را میتوانند انجام بدهند؛ از این امکاناتی که در اختیار دارند استفاده کنند، ظرفیّتهای داخلی را بالفعل کنند، هیچ درنگی در عمل به وعدههایی که به مردم داده شدهاست صورت نگیرد. مسئولین را، مسئولان بخشهای مختلف را - حالا در دولت دوازدهم - جوری انتخاب بکنند که کارکن و فعّال و پایکار وتوانا باشند؛ یعنی توانایی آنها بتواند کارها را انشاءالله پیش ببرد. اگر خدای نکرده در بخشهای مختلف - چه اقتصادی و چه غیراقتصادی - یک بخشی از خود ناکارآمدی نشان بدهد، این به حساب ناکارآمدی نظام گذاشته خواهد شد و این بیانصافی است؛ نظام کارآمد است؛ بخشهای مختلف باید بتوانند خودشان را پابهپای نظام پیش ببرند.»
بنابراین، شایعات و القائات اخیر پایه در واقعیت ندارد و دغدغه رهبر انقلاب اسلامی در قبال کابینه، بهطور ذاتی معطوف به کارآمدی و انتخاب افرادی است که فکر و ذکر آنان، کار شبانهروزی و حل مشکلات مردم باشد.
جان کلام
این روند متاسفانه نشان میهد که گاهی اوقات مسئولان برای پیشبرد اهداف خود خواسته و ناخواسته از رهبری مایه گذاشته و از ولایتمداری دیگران سوء استفاده میکنند. در نهایت باید گفت که ولایتمدار واقعی نه در عمل و سخن و نه آنجا که میخواهد به پیشبرد اهدافش بپردازد بلکه در عمل به دستورات رهبر خود نمود میکنند، نمونه این افراد را میتوان در سراسر تاریخ اسلام مشاهده کرد، از مالک اشتر تا سرداران و رزمندگان دفاع مقدس همه افرادی هستند که میتوانند در این مسیر جای گیرند، البته ولایتمداری همیشه به جنگآور بودن خلاصه نمیشود و دانشمندان و هر کسی که در راستای توسعه اسلام زحمت کشیده و حتی ممکن است گمنام مانده باشد نیز در این طیف قرار میگیرد. تاریخ انقلاب نشان میدهد که ملت ایران هر فردی را که با رهبری زاویه داشته باشد طرد میکنند مانند اتفاقی که برای بسیاری از مسئولین رخ داده است.
نویسنده: مائده شیرپور