سه شنبه ۱۳ تير ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۳
کد مطلب : 99899

روحانی، بنی‌صدر، آلنده

پس از مباحثی که در رسانه‌ها از برداشت‌های خود نسبت به سخنان مقام معظم رهبری انجام شد...

پس از مباحثی که در رسانه‌ها از برداشت‌های خود نسبت به سخنان مقام معظم رهبری انجام شد، اکنون کار به جایی رسیده که آقای روحانی با آلنده رئیس‌جمهور فقید شیلی مقایسه می‌شود.
سالوادور آلنده رئیس‌جمهور فقید شیلی با کودتای آمریکایی ژنرال پینوشه سرنگون شد و پس از آن که دولت سوسیالیستی آلنده سرنگون گشت، پینوشه یک حکومت نظامی دیکتاتوری را در این کشور حاکم کرد.
پس از آن که برخی اختلافات در کشور نمایان گشت و حتی رهبر معظم انقلاب اسلامی نسبت به برخی سیاست‌های دولت از جمله سند ۲۰۳۰ انتقاد کردند و هشدار دادند که فضای کشور همچون دوران ریاست جمهوری بنی‌صدر فضای دوقطبی نشود، برخی برداشت‌های غلط از سخنان ایشان باعث شد تا هر دو طرف ماجرا یعنی دو طیف سیاسی کشور، وارد میدان شوند و در رسانه‌های خود و سخنرانی‌ها تحلیل‌ها و برداشت خاص خود را از آن ارائه دهند که البته از اصل سخن و موضعی که رهبری اتخاذ کرده بودند بسیار فاصله داشت.
ناگفته نماند که دولت خود آغازکننده مباحث و حاشیه‌هایی بود که باعث شد تا طیف منتقد دست به قلم شود و در مقام پاسخ به طرح مباحثی که از سوی آقای رئیس‌جمهور و برخی از دولت‌مردان بیان می‌شود، برآید.
اما اکنون برخی رسانه‌های اصلاح‌طلب و حامی دولت مقایسه دیگری را آغاز کرده‌اند و بنی‌صدر را کنار گذاشته و به سراغ آلنده رفته‌اند.
دلیل آن هم روشن است. چراکه بنی‌صدر به عنوان یک رئیس‌جمهور خائن در میان مردم ایران شناخته می‌شود و مقایسه او با آقای روحانی رئیس‌جمهور کنونی کشورمان قیاس قابل قبولی نیست و البته بی‌انصافی است.
آلنده یک رئیس‌جمهور سوسیالیست بود که به خاطر اعتقادات کمونیستی که آن را وارد دولت خود کرده بود، با کودتای آمریکایی سرنگون شد و در کاخ ریاست جمهوری کشته شد.
سیستم حکومتی در شیلی با جمهوری اسلامی ایران بسیار تفاوت دارد، وجود ولی فقیه یکی از بارزترین شاخص‌های نظام جمهوری اسلامی است.
رهبری و ولایت فقیه از بروز دیکتاتوری در کشور جلوگیری می‌کند، در حالی که کودتای شیلی باعث روی کار آمدن دولتی دیکتاتور شد.
ضمن آن که اعتراضاتی که در شیلی اتفاق افتاد صرفاً مردمی نبود هر چند مردم از اوضاع اقتصادی به وجود آمده ناراضی بودند، اما بیشترین عاملی که باعث اعتراضات و سپس کودتا علیه دولت آلنده شد، دخالت‌هایی بود که آمریکا در امور این کشور انجام داد و مهم‌تر اینکه دولت آلنده از مردم غافل شد. آیا اکنون در جمهوری اسلامی ایران می‌توان مخالف دولت را پیدا کرد که دنبال کشاندن پای مردم عادی به خیابان است؟!
چنین تصوری بسیار غلط و اشتباه است، چراکه مخالفان دولت آقای روحانی از بدنه انقلاب و نظام هستند و اتفاقاً هواداران آنها هم مردمی انقلابی و پایبند به نظام اسلامی می‌باشند، چنین افرادی هر اندازه که مخالف باشند، هیچ‌گاه خواهان آشوب و اغتشاش نخواهند بود.
اما بررسی پرونده سابقه طیف مقابل، عکس این موضوع را ثابت می‌کند، آیا طیف سیاسی مقابل که اکنون از حامیان دولت یازدهم است، در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ با تحریک و فریب بخشی از مردم آنها را به خیابان‌ها نکشاند؟!
اگر طیف سیاسی اصلاح‌طلب اعتقاد به وجود بحران در اوضاع اقتصادی و بانکی کشور دارد و پاشنه آشیل دولت را هم همین بخش می‌داند، پس اگر با روش آلنده‌ای، دولت یازدهم کنار برود، آیا دولت بعدی توان اداره کشور با چنین وضعیت اقتصادی را خواهد داشت؟
اکنون بهترین دولتی که می‌تواند اوضاع نابسامان اقتصادی موجود را که خود در آن سهیم است، اندکی اداره کند، دولت تدبیر و امید است. در چنین شرایطی احتمالا هیچ گروه و فردی نمی‌تواند اوضاع نابسامان کشور را نه تنها تغییر دهد بلکه توان اداره آن را هم نخواهد داشت.
البته آنهایی که اعتقاد دارند از روحانی تا آلنده راهی نیست، به اعتراضات چند روز گذشته مردم نسبت به وضعیت اقتصادی کشور استناد می‌کنند. برخی بانک‌ها و موسسات مالی، بورس و... باعث شد تا اعتراضاتی انجام شود.
آنهایی که تحلیل می‌نویسند که اعتراضات از سوی مخالفان دولت است، به این نکته باید توجه کنند که آنهایی که در شیلی علیه آلنده اعتراض کردند و سپس تبدیل به کودتا از سوی یک ژنرال ارتش شد، از سوی آمریکا تحریک شده بودند. نویسندگان چنین مقالاتی که ایران را با شیلی مقایسه می‌کنند، اندکی تاریخ بخوانند تا متوجه نقش اساسی آمریکا در کودتا علیه آلنده شوند.
به این نکته هم باید اشاره کرد که برخی که می‌توان آنها را «آمریکا ذلیلان» نامید سعی زیادی را انجام می‌دهند تا آمریکاستیزی را در ایران نابود کنند. چه بسا پروژه آلنده‌زاسیون کردن ایران هم سناریوی آمریکا ذلیلان باشد!
همگان اکنون می‌دانند که شرایط اقتصادی نامناسب است، اما مقایسه ایران با شیلی و روحانی با آلنده ظلم به مردم، انقلاب، نظام اسلامی و شخص آقای روحانی به عنوان رئیس‌جمهور است.
ضمن این که طیف حامی دولت این اتهام را به طیف سیاسی مقابل وارد کرده که در صدد ایجاد نافرمانی‌های مدنی است. چه بسا این سناریویی که از سوی رسانه‌های اصلاح‌طلب تدارک دیده شده، برنامه‌ای باشد از سوی افراطیون این طیف.
افراطیون اصلاح‌طلب که همواره درپی ایجاد ناآرامی و اغتشاش در کشور بوده‌اند، اکنون می‌خواهند عامل آن را طیف سیاسی مقابل خود معرفی کنند.
هواداران آقای روحانی باید به این نکته توجه داشته باشند که دولت تدبیر و امید برای چهار سال دیگر بر سر قدرت است، اگر در این چهار سال شرایط اقتصادی را بهبود بخشد، دولت بعدی که روی کار می‌آید، کار سختی در پیش نخواهد داشت، پس مخالفان و طیف سیاسی منتقد هیچ‌گاه نخواهد خواست که دولت دوازدهم زمین بخورد یا نتواند اوضاع اقتصادی کشور را بهبود بخشد.
تنها کافی است دولت از حاشیه‌سازی‌ها دست بردارد و به اوضاع کشور بپردازد. اکنون اولویت ایران بهبود وضعیت اقتصادی است نه مسائلی که باعث سرگرم شدن فضای عمومی کشور و مسئولین می‌شود.
سپاه و ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیروهای مسلح مکتبی و اعتقادی هستند، در میان آنها نمی‌توان یک ژنرال همچون پینوشه یافت. ژنرال‌های نیروهای مسلح ایران، همچون سردار سلیمانی و شهید صیاد شیرازی هستند.

مولف : محمد صفري
https://siasatrooz.ir/vdcdnj0n.yt0nn6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی