شنبه ۲۴ شهريور ۱۳۹۷ - ۲۰:۳۲
کد مطلب : 106036

گل به خودی و پاس گل به دشمن

تحولات اقتصادی کشور موجب شده تا بسیاری از مباحث اصلی کشور و جهان در حاشیه دیدگاه افکار عمومی قرار گیرد...

تحولات اقتصادی کشور موجب شده تا بسیاری از مباحث اصلی کشور و جهان در حاشیه دیدگاه افکار عمومی قرار گیرد به گونه ای که معیشت و آینده اقتصاد کشور در کنار اخبارهای ناامیدکننده از روند تولید کالای داخلی و البته برجسته شدن وابسته بودن کشور به ابتدایی ترین امکانات و مایحتاج روزانه مردم، به محور محافل سیاسی و اقتصادی کشور مبدل شده است.
گویی زنجیره ای به هم پیوسته برای القاء ناامیدی و یاس در جامعه شکل گرفته که جز سیاهی و تباهی کارکردی برای نظام اسلامی متصور نیست و سعی دارد تا ملت را در برابر نظام قرار داده تا آنچه دشمن در تحریم و گزینه نظامی نتوانسته بدست آورد با این جو روانی محقق سازد.
مجموع این فضای رسانه ای و البته دغدغه‌های مردمی از آینده اقتصاد کشور در حالی ادامه دارد که در لابه لای این اخبار برخی خبرهای قابل تامل منتشر می‌شود که کمتر کسی به آن توجه داشته و شاید هم برای پنهان سازی آنها عمدی در کار باشد تا کمتر مورد توجه مردم قرار گیرد.
یکی از این مباحث صحبت‌های جان کری وزیر خارجه آمریکا در دوران اوباماست که در قالب کتاب خاطرات و گفتگو با رسانه‌ها منتشر می‌شود. مسئله‌ای که اخباری از آن در رسانه‌ها انتشار می‌یابد اما نه با عنوان سخنان کری درباره برجام و ایران بلکه در قالب اقدام کری در برابر ترامپ.
سوای درگیری دموکرات‌ها و جمهوریخواهان برای انتخابات که کری دموکرات نیز بخشی از این رقابت است واژگان جان کری قابل توجه است. کری از محدودیت‌های گسترده ای هسته ایران می‌گوید، کری همچنین از دیدارهای محرمانه خود با ظریف سخن گفته و حتی این امر مطرح شده که او وعده داده که باید تا زمان استیضاح ترامپ صبر کرد او می‌گوید با ظریف درباره منطقه و آینده آن گفتگو کرده است.
حال این سوال مطرح می‌شود که کری که هیچ سمتی در دولت آمریکا ندارد و سخنان و تعهدات وی نمی‌تواند جنبه اجرایی داشته باشد چرا باید این مباحث را مطرح سازد و اصلا چرا باید میان ظریف به عنوان وزیر خارجه رسمی دولت روحانی با او دیدار و درباره استیضاح ترامپ و مسائل منطقه گفتگو صورت گیرد؟
اینکه چرا این رفتار صورت می‌گیرد با هر عنوان و منطقی که باشد دارای نکات قابل تاملی است که باید مورد توجه قرار گیرد. وقتی صحبت از وعده کری مبنی بر منتظر بودن برای استیضاح ترامپ به میان می‌آید این تصور در افکار عمومی جهان ایجاد می‌شود که ایران دیگر آمریکا را دشمن نمی‌داند و به مصالحه و سازش با آن پرداخته و صرفا ترامپ را زمینه اختلاف‌های خود با آمریکا می‌داند. چنانکه برای مقابله با ترامپ به سمت همکاری با دموکرات‌ها پرداخته و با آنها برای استیضاح او اقدام می‌کند.
حلقه تکمیلی این نزدیکی ادعای گفتگوی کری با ظریف درباره منطقه است که القاء برجام‌های دو، سه و... با آمریکایی‌هایی است که برجام هسته ای را امضاء کرده اند. شاید این دیدگاه در میان تصمیم گیران سیاست خارجی باشد که شکست ترامپ و حتی استیضاح وی می‌تواند مولفه ای برای اجرای تعهدات برجامی آمریکا باشد و در لوای آن بتوانند موفق بودن برجام را به مردم نشان دهند و از فشارها مبنی بر اشتباه بودن امضاء برجام بکاهند.
براساس همین تفکر نیز به همگرایی آشکار و پنهان با دموکرات‌ها پرداخته تا در انتخابات میان دوره ای کنگره پیروز شوند تا از طریق کنگره به مقابله با ترامپ پرداخته شود . ایجاد فضای مانور گسترده برای جان کری جهت گفتن هر آنچه که می‌خواهد از برجام و دیدارهایش با ظریف بگوید و البته عدم واکنش نشان دادن دستگاه دیپلماسی به ادعاهای کری می‌تواند در این چارچوب باشد.
واژه گفتگوی منطقه ای کری و ظریف نیز نوعی القاء موفق بودن برجام هسته ای و تمایل طرفین برای برجام دیگر از موشکی گرفته تا منطقه ای می‌تواند باشد که برای کسب آراء مردم آمریکا که نگران سیاست جنگ افروزی ترامپ هستند صورت گیرد.
نکته قابل توجه آنکه در هفته‌های اخیر در حوزه قانون گذاری نیز اقداماتی در حال شکل گیری است که دیدگاه چشم داشت به پیروزی دموکرات‌ها در انتخابات کنگره و کمک به این پیروزی را تقویت می‌کند. تقلای رسانه ای برای سوق دادن نظام به پذیرش اف ای تی اف و نیز اصرار بر تصویب مصوبات و قوانینی در حوزه اجتماعی از جمله در حوزه زنان و یا مقابله با هر آنچه نماد خشونت عنوان می‌شود و ... که از جمله مطالبات دوران اوباما از ایران بوده نمودی از این رفتارهاست که شدت گرفتن آن در مقطع کنونی جای تامل دارد.
شاید در ابتدای امر اقدامات سیاسی، هسته ای، موشکی، منطقه ای و حتی قانون نویسی ذکر شده در سطور قبل برای تحقق اهداف برجام با کمک به روی کار آمدن آنچه دموکرات‌ها و افراد دوران اوباما، منطقی به نظر آید اما بررسی ریشه‌های مسائل، عدم اجرایی بودن این تصور آشکارتر می‌سازد.
نخست آنکه در دوران مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۱۶ آمریکا که هیلاری کلینتون و ترامپ نامزد بودند با تصور پیروزی دموکرات‌ها اقداماتی قابل تامل صورت گرفت از آن جمله اینکه برخی مسئولان حتی در سفر به آمریکا در اقدامی که نشان دادن توان دولت اوباما در توقف هسته ای ایران بدون امتیاز دادن بوده، اعلام کردند دستاورد برجام هیچ بوده است.
در همین حال صحبت‌های بسیاری مبنی بر آمادگی برای برجام‌های دو، سه و سایر برجام‌ها مطرح شد تا شاید آرای کلینتون افزایش یابد اما در نهایت این ترامپ بود که توانست سوار بر موج پوپولیسم که تفکر قابل است، قدرت را در دست بگیرد در حالی که این اشتباهات محاسباتی تصمیم گیران دیپلماتیک هزینه‌های بسیاری برای کشور رقم زد.
اکنون نیز فضای افکار عمومی در آمریکا چندان چشم گیر نخواهد بود و امتیاز دهی به افرادی مانند کری نمی‌تواند دستاوردی برای اهداف تعریف شده از تصور پیروزی دموکرات‌ها در کنگره به همراه داشته باشد.
دوم آنکه جدا کردن بخشی از آمریکا از ساختار حاکم بر این کشور با تصور تفاوت رفتاری آنها، اشتباه محاسباتی دیگر است. شاهد عینی این امر اقدام اوباما بود که در آخرین روزهای ریاست جمهوری اش قانون ضدایرانی «ایسا» را برای ۱۰ سال دیگر تمدید کرد. در دوران اوباما نیز بحث تحریم و رفتار علیه ایران هرگز متوقف نشده، پس قطعا تصور قدرت یابی آنها در کنگره برای تحقق اهداف برجامی ایران تصور و اشتباه محاسباتی اشتباه است.
با توجه به آنچه ذکر شد می‌توان گفت که سکوت درباره ادعاهای کری و نیز برخی رفتارهایی که در حوزه داخلی و خارجی از سوی مسئولان در جریان است هر چند که با نیت خیر و کمک به حل مشکلات کشور از جمله تحقق اهداف برجام است اما در نهایت اشتباه محاسباتی است که جز هزینه برای کشور نتیجه ای نخواهد داشت. به عبارتی می‌توان گفت این روند گل به خودی و پاس گل دادن به دشمن قسم خورده ای است که جز براندازی نظام اسلامی و تسلیم سازی ملت ایران هیچ هدف برای خود متصور نیست.

نویسنده: قاسم غفوری

https://siasatrooz.ir/vdcds90f9yt0zz6.2a2y.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی