غرب آسیا همچنان از اصلیترین محورهای تحولات جهانی است در حالی که دخالتهای فرامنطقهای بر بحرانها و اختلافات در منطقه افزوده است. نکته مهم در این عرصه آنکه ایجاد شکاف میان کشورهای منطقه با محوریت ایران هراسی از ارکان مخالفان امنیت منطقه را تشکیل می دهد چنانکه به رغم تلاشهای گسترده جمهوری اسلامی برای همگرایی منطقهای و تحقق اصل حل مشکلات به دست کشورهای منطقه، همچنان شاهد استمرار پروژه ایران هراسی و گرفتار آمدن برخی کشورها در این طراحی هستیم. به عنوان مثال جمهوری اسلامی همواره بر امنیت سراسری و مبارزه با تروریسم و محور بحران یعنی رژیم صهیونیستی و دخالتهای آمریکا تاکید دارد حال آنکه کشوری مانند عربستان همچنان گرفتار القاهای غرب از ایران هراسی و رویکرد تقابلی با تهران قرار دارد. عدم داشتن جایگاه مردمی و دلبستن به آمریکا برای حفظ قدرت از ریشههای محوری این رویکرد را تشکیل میدهد. آنچه در مناسبات میان ایران و عربستان این روزها قابل توجه مینماید اقدمات صورت گرفته از سوی برخی کشورها همچون عراق و پاکستان برای میانجی گری میان تهران – ریاض است. با توجه به جایگاه و ظرفیتهای عراق تا حدودی بر همگان توان این کشور برای گام برداشتن در این مسیر مشخص است اما این سوال مطرح است که پاکستان تا چه میزان توان تحقق این مهم را دارد ؟
در پردازش این موضوع چند نکته قابل توجه مطرح است. در باب روابط ایران و عربستان برخی این امر را مطرح میکنند که عربستان فاقد اختیار رفتاری است و آمریکا تصمیم گیرنده نهایی است لذا ایران به جای رویکرد تعاملی با سعودی باید به مذاکره با آمریکا روی آورد. در باب این دیدگاه دو نکته قابل طرح است.
از یک سو این دیدگاه جمهوری اسلامی که آمریکا خود محور بحران است نه راه حل بحرانهای منطقه یک اصل واقعی و اثبات شده است و آن را در تمام تحولات منطقه می توان مشاهده کرد بر همین اساس رویکرد ایران به عدم مذاکره با آمریکا برای حل مشکلات با عربستان امری منطقی است. از سوی دیگر چنین دیدگاهی ( مذاکره با آمریکا برای حل مسئله با سعودی)نوعی نگاه تحقیر آمیز برای عربستان به عنوان یک کشور و سران این کشور با دوری از ایران ستیزی آمریکا و رویکرد صادقانه به مذاکره با تهران می تواند این بار حقارت را کنار بگذارد. در این میان باید توجه داشت که بد عهدیهای آمریکا درسهایی را نیز برای سعودی داشته است.عربستان انتظار داشته است که آمریکا خیلی بیشتر از اینها پشت این کشور قرار گیرد ولی آمریکا با توجه به اینکه جنگ برایش هزینه دارد، و نیز به دلیل نزدیک شدن مبارزات انتخاباتی ترامپ طبیعی است که امریکا و ترامپ عقب نشسته که این امر باعث میشود تا عربستان گزینهای جز رویکرد به مصالحه با تهران هر چند به صورت موقت در پیش رو نداشته باشد. حال این سوال مطرح میشود که ایا آیا پاکستان میتوان نقش میانجی را ایفا نماید؟ در این چارچوب چند محور قابل توجه است اولا اینکه ایران همیشه از روابط با همسایگان استقبال می کند و این اقدام پاکستان هم در همین راستا ارزیابی و از آن استقبال کرده است. ثانیا پاکستان باید صادقانه وارد این روند شده و از وابستگی به عربستان خودداری کند بویژه اینکه سعودی همواره از ابزار اقتصادی برای تحت تاثیر قرار دادن پاکستان بهره گرفته است. ثالثا اینکه سعودی باید صادقانه رفتار کرده و پیش زمینه های کار یعنی پایان دادن به جنگ یمن و ایران هراسی را اجرایی سازد در این صورت هم پاکستان میتواند نقش میانجی را ایفا نماید و هم جمهوری اسلامی از این روند استقبال خواهد نمود. مولفههایی که عربستان تاکنون در اجرای آنها اقدام خاصی صورت نداده که در این صورت مسئول ابتدا و انتهای عدم به نتیجه رسیدن میانجی گری پاکستان و عراق، دولتمردان سعودی خواهند بود که هزینه های بسیاری به این کشور و کل منطقه تحمیل خواهد کرد.
نویسنده: مهسا شاه محمدی