واکنش قاطعانه مسئولان کشورمان برای بازگشتپذیری برنامه هستهای کشورمان به پیش از توافق هستهای در قبال قصور غرب در اجرای تعهدات برجامیاشان درحالی مطرح شده است که بسیاری از ناظران سیاسی بر این باورند،ایران این پیام را برای غربیها مخابره کرده که در مقابل نقضعهدهای آنها صرفا یک تماشاچی نیست و میتواند از اهرمهای پیشبینی شده برای پاسخ به کارشکنی غربیها بهره ببرد و این دقیقا مصداق لبریز شدن کاسه صبر ایران است.
آمریکاییها در میان اعضای ۱+۵به بدعهدی بیشتر شهره هستند چرا که آنها از آغاز توافق هستهای با انواع و اقسام بهانهها هربار به گونهای از زیرباراجرای تعهدات شانه خالی کردند، کنگره هم در این میان علیه برجام سنگ تمام گذاشت و تا چند روز پیش هم با مصوبات ضد ایرانی خود علیه فروش آب سنگین و فروش بوئینگ به تهران و ممانعت از مبادلات تجاری با دلار در قبال پیشرفت برجام سنگاندازی کردهاند؛ آمریکاییها حتی با ادعای آزمایش موشکهای بالستیک و مغایرت آن با قطعنامه ۲۲۳۱سازمان ملل و شخص بان
کی مون را چنان تحت فشار سیاسی قراردادهاند که این نهاد بینالمللی اعلام کند که آزمایش موشکی ما مغایر با این قطعنامه است ،به تازگی هم در سند سیاستگذاری جمهوریخواهان بار دیگر از موضوع توافق هستهای اوباما با ایران انتقاد شده و برای رئیسجمهوری بعدی ایالات متحده الزامآور تلقی نشده است.
مجموعه این رفتارها درحالی نقض آشکار برجام است که در روز چهارشنبه هفته گذشته، رئیس مجلس شورای اسلامی اظهارات قاطعانهای را پیرامون ضرورت مقابله با بدعهدی طرف مقابل در ماجرای برجام مطرح کرد و متعاقب آن علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان هم از بازگشت پذیری سریع ایران در برنامه هستهای خود و تاسیسات نطنز سخن به میان آورد؛ بهروز کمالوندی سخنگوی این سازمان، در تکمیل اظهارات مافوق خود طی مصاحبهای، تصریح کرد: "درصورت نقض برجام از سوی غربیها، ایران قادر است در ۴۵روز به تولید ۱۰۰هزار سو دست یابد".
به گزارش میزان، به نظر میرسد مواضع مقامات کشورمان و ناخرسندی آنها از قصورطرف مقابل در اجرای کامل تعهدات برجامی شان، تا حدودی موثر واقع شده و این پیام را برای غربیها مخابره کرده که ایران در مقابل نقضعهدهای آنها صرفا یک تماشاچی نیست و میتواند از اهرمهای پیش بینی شده برای پاسخ به کارشکنی غربیها بهره ببرد.
حتی ۲۹مهرماه سال گذشته بود که سید عباس عراقچی در برنامه گفت وگوی ویژه خبری در پاسخ به این سوال که اگرغرب به تعهدات خود عمل نکند آیا ایران شرایط بازگشت پذیری را فراهم کرده است که وی گفته بود: اختیار و توان بازگشت پذیری در برنامه ما است به این معنی که ما هر لحظه با تعهداتی مواجه شویم که آنها نقدی کردهاند میتوانیم برنامه خود را مجددا به حالت قبلی برگردانیم.
سرگئی ریابكوف، معاون وزیر خارجه روسیه و مذاكره كننده ارشد این کشور در توافق هستهای ایران در مصاحبه با اینترفكس به نگرانی تهران از تأخیر در اجرای تعهدات از طرف امریكا و اتحادیه اروپا و اثر آن بر تضعیف برجام اشاره كرد و گفت: «همكاران ایرانی ما به درستی خاطرنشان كردند با وجود اینكه تعداد قابل توجهی از تحریمهای ایالات متحده و اتحادیه اروپا لغو شده است اما شركتهای بینالمللی عجلهای برای بازگشت به ایران ندارند. این موضوع اتهام قصور واشنگتن و بروكسل (اتحادیه اروپا) را روشن میكند».
اما موضعی که سخنگوی سازمان انرژی اتمی کشورمان مبنی بر توانایی ایران به دستیابی به ۱۰۰ هزار سو ظرف ۴۵ روز اتخاذ کرده، تعجب غربیها را برانگیخته است، چرا که آنها مدعی بودند برجام، صنعت هستهای ایران را عقیم کرده و زمان گریز هستهای این کشور را به بالاترین میزان ممکن رسانده است.
«سو» چیست؟
معیار اندازهگیری غنی سازی براساس «سو» SWU است؛ سو به معنای واحد کار جداسازی اورانیوم سبک از سنگین است؛ ظرفیت عملیاتی ماشینهای سانتریفیوژ نسل IR۱ کمتر از دو سو و ظرفیت ماشینهای سانتریفیوژ نسل IR۲ نزدیک به ۶ سو میباشد.
SWU در واﻗﻊ ﻣﺨﻔﻒ ﻋﺒﺎرت Separative Work Unit میﺑﺎﺷﺪ. اﮔﺮ ﺑﺨﻮاهیم ﺑﻪطور علمی "ﺳﻮ" را ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﻨﯿﻢ باید ﺑﮕﻮﻳﯿﻢ: ﺳﻮ، ﻳﻚ واﺣﺪ اﻧﺪازه ﮔﯿﺮی اﺳﺖ ﺟهت ﺳﻨﺠﺶ ﻣﻘﺪار ﻛﺎر ﻻزم ﺑﺮای ﺟﺪاﺳﺎزی اﻳﺰوﺗﻮپ ﺳﺒﻚ ﻋﻨﺼﺮ اوراﻧﯿﻮم (U۲۳۵) از اﻳﺰوﺗﻮپ ﺳﻨﮕﯿﻦﺗﺮ آن (U۲۳۸) در اوراﻧﯿﻮم طﺒیعی جهت اﻳﺠﺎد ﻣﺤﺼﻮل نهایی ﻛﻪ از اﻳﺰوﺗﻮپ ﺳﺒﻚﺗﺮ و غنیتر میباشد.
مقام معظم رهبری، در تیرماه ۱۳۹۳ در جمع مسئولان و کارگزاران کشور مسئله بسیار مهم ظرفیت غنی سازی را یکی از موارد اختلافی با طرف مقابل خواندند و افزودند: هدف آنها این است که در موضوع ظرفیت غنی سازی، جمهوری اسلامی ایران را به ۱۰ هزار سو SWu راضی کنند، البته ابتدا از ۵۰۰ سو و ۱۰۰۰ سو شروع کردند، که «۱۰ هزار سو محصول حدود ۱۰ هزار سانتریفیوژ از نوع قدیمی است که داشتیم و داریم»، در حالی که به گفته مسئولان مربوط، نیاز قطعی کشور، ۱۹۰ هزار سو است.
بسیاری از ناظران سیاسی براین باورند که غرب از توان بالای فعالیت صلح آمیز هستهای جمهوری اسلامی هراس دارد چرا که دانشمندان هستهای کشورمان توانستند در مدت ۱۲ سال تعداد سانتریفیوژهای متنوع خود ازنسلهای یک ، ۲ ، ۴ و ۶ را که نصب شده و فعال یا خاموش بودند به رقم خیره کننده ۲۰ هزار برساند که همین مساله علاوه بر حیرت طرف مقابل، نگرانیهای زیادی را نیز برایشان به همراه داشت و بر این اساس مهم ترین پیچ مذاکرات را حل و فصل موضوع ماشینهای غنیسازی و میزان غنیسازی کشورمان عنوان میکردند. این موضوع را رهبر انقلاب درخطبههای نماز عید فطر سال ۹۴ که تنها ۴ روز پس از توافق هستهای برگزار میشد مورد تایید قراردادند: «۱۰ سال، ۱۲ سال کشمکش با جمهوری اسلامی، نتیجهاش این شد که این ۶ قدرت، امروز ناچار شدند که گردش چند هزار سانتریفیوژ را در کشور تحمّل کنند؛ ناچار شدند ادامه این صنعت را در کشور تحمّل کنند؛ ناچار شدند ادامه تحقیقات و توسعه این صنعت را تحمّل کنند. تحقیق و توسعه صنعت هستهای ادامه خواهد یافت؛ گردش صنعت هستهای ادامه خواهد یافت؛ این چیزی است که آنها سالها تلاش کردند، [ولی] امروز روی کاغذ آوردند و امضا دارند میکنند که حرفی ندارند. این معنایش چیست جز اقتدار ملّت ایران؟ این بر اثر ایستادگی ملّت، مقاومت ملّت، و بر اثر شهامت و ابتکار دانشمندان عزیز ما است.»
ذخائر اورانیوم غنی شده ؛ کارخانه تولید آب سنگین و نیز اهمیت راکتور اراک در بازگشت پذیری همه از آن جهت برای غرب نگرانی ایجاد کرده که، ایران حدود ۱۰ سال است که توانسته به این فناوری که تنها ۹ کشور در دنیا آن را دارند دست یابد وعلاوه برتامین نیازهای بهداشتی و دارویی خود که کمتر از یک تن در سال است ، ۲۵تن از این محصول را تولید نماید. این تاسیسات در کنار راکتور آب سنگین اراک است.
صبر ایران حدی دارد
به هر حال غرب این را بداند که صبر جمهوری اسلامی هم اندازهای دارد واگر این صبر لبریز شود به طور حتم به فعالیتهای خود، پیش از توافق هستهای ادامه خواهند داد و مسئولیت برهم زدن توافق به عهده غرب خواهد بود.
البته بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند نقص مهمی که در تحلیل بازگشت پذیری بسیاری از کارشناسان وارد است، این است که هزینهها و زمان بازگشت پذیری هستهای ایران را محاسبه میکنند باید توجه داشت که برخی از بخشهای بازگشت پذیری طرف مقابل سریع و به اندازه یک تصمیم یا یک مصوبه خواهد بود اما در عین حال به این نکته نیز باید دقت کرد که بخشی از این هزینه ها برای آنان «بازگشت ناپذیر» است.