رهبر معظم انقلاب اسلامي در دیدار دبیر و کارشناسان دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی تاكيد كردند كه موارد تکرار شونده در بیانات امام(ره) مبانی و هندسه انقلاب اسلامی است و باید در مقابل جریان مخالف تفکر انقلابی ایستاد.
ايشان افزودند: از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، برخی تفکر انقلابی را قبول نداشتند و برخی هم با اینکه در داخل نظام بودند اما اعتقادی به مبارزه با استکبار نداشتند که باید در مقابل این جریان ایستاد.
اين سخنان حكايت از همان هدف و نقشه براندازانه دشمنان انقلاب اسلامي دارد كه رهبر معظم انقلاب بر آن تاكيد داشتند.
شايد هدف و نقشه شماره یک دشمن سقوط نظام جمهورى اسلامى و براندازى آن بود. اما حالا ديگر اين نقشه بر اثر شکستهای مکرر به انتها رسيده است و نقشه دوم دشمن اينگونه طراحی شد که بنابه گفته رهبر معظم انقلاب اسلامي «انقلاب را استحاله كنند؛ يعنى صورت انقلاب باقى بماند، اما باطن انقلاب، سيرت انقلاب، روح انقلاب از بين برود.»
نفوذ و استحاله چيست؟
نفوذ و استحاله، شيوه و روشي براي براندازي نظامهای مستحكم با پشتوانههای اعتقادي و مردمي است. دشمنان در تجزيه و تحليل علل ناكاميهای خود در رويارويي با جمهوري اسلامي، دريافتند كه سه مانع اصلي بر سر راه تحقق اهداف آنها در ايران وجود دارد كه عبارتند از:
۱- حاكميت فرهنگ و ارزشهای ديني و اسلامي
۲- نظام سياسي مبتني بر دين با محوريت ولايت فقيه
۳- پشتوانههای مردمي انقلاب اسلامي و حكومت ديني
دشمنان انقلاب و در رأس آنها آمريكاييها و صهيونيست ها، به اين جمع بندي رسيده اند كه تنها راه برداشتن اين موانع از سر راه، اتخاذ راهبرد نفوذ و استحاله است.
از اينرو اين جريان ديگر بنا ندارد تا مانند سابق حرف از براندازي نظام بزند.
کسانی که درپی تغییر هویت انقلاب بر میآیند، معمولاً با پرچم رسمی و با تابلو جلو نمیآیند... حتّی گاهی به عنوان طرفداری از حرکت انقلاب، یک اقدامی میکنند... زاویه ایجاد میکنند؛ انقلاب از جهتگیری خود بکلی دور میافتد. اگرچه میخواهند بعضیها آرمانها را کنار بگذارند امّا صریح نمیگویند، به جای اینکه بگویند عمل میکنند. و عمل آنها خلاصه میشود در تحریف اصول و مکتب امام. در این نقشه، با امام خمینی و نهضت او مخالفت نمیشود، بلکه حتی ممکن است در ظاهر احترام امام را نگهدارند اما به دنبال تحریف ارکان اصلی شخصیت او هستند تا آن ارکان اصلی یا مجهول بماند، یا غلط معنا شود، یا بهصورت انحرافی و سطحی معنا شود.
بدين ترتيب ابعاد بزرگ انقلاب و راه امام توسط برخی افراد و جریانات به صورت صد درصد پنهان میشود. تا جایی که مقام معظم رهبری در ۱۴ خرداد ۱۳۹۳ با صراحت اعلام کردند که نمیشود بخشی از امام را کتمان یا پنهان کرد. و فرمودند این امام که عدهای معرفی میکنند امامی نیست که مردم به فرمان او فرزندانشان را به قربانگاه میفرستادند.
در اين روش جامع دیدن امام اصل فراموش شدهای است که این فراموشی معمولاً توسط کسانی صورت میگیرد که امام را طوری تفسیر مینمایند تا با نقطهای که خود ایستادهاند، هماهنگ شود. بنابراین حملات امام به امریکا به صورت کامل سانسور میشود. سادهزیستی مسئولان به فراموشی عمدی سپرده میشود. «نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد» را علناً با دعوت از مطرودین امام به مجالس و میتینگها نادیده میگیرند. این در حالی است امام در نگاه به غرب در جایگاه متهم نمینشست بلکه طلبکارانه فریاد میزد و محکوم میکرد اما امروز برخی از مدعیان امام تلاش مینمایند استانداردهای حیات غربی را از حنجره امام خارج کنند و احساس کمتری را در ملت زنده نگه دارند.
درگيري با اركان و اصول امام
اکنون در ۳۷ سالگی انقلاب اسلامی، به نظر میرسد، نقطه اساسی درگیری جبهه انقلاب با جبهه فعال و گسترده ضد انقلاب، بر سر همین ارکان و اصول امام خمینی است. آنها تحریف اصول امام را در دو سطح دنبال میکنند. اول، تا جایی که بتوانند این شاکله و نقشه راه را تحریف کنند؛ دوم اینکه در مقابل بیّنات پر تکرار و غیرقابل انکار در کلام امام، ادعا کنند که پیشرفت کشور از مسیر پافشاری بر این اصول نمیگذرد و چارهای جز صرفنظر کردن از برخی از این اصول نیست.
در این فرآیند، مهمترین ابزار جریان موریانهوار نفوذ، «تحریف اصول امام خمینی» برای ضربه زدن به سیرت انقلاب است. مثلاً بر خلاف اصول محکم امام، تلاش کنند تا چهره هیولایی استکبار را بزک کنند و بگویند که امریکا دیگر شیطان بزرگ، دشمن فریبکار، فاسد، جنگ افروز، خشن، فقرآفرین و غیرقابل اعتماد نیست، بلکه میخواهند اینجور وانمود بکنند که آمریکاییها اگر هم یک روزی دشمن بودند، امروز دیگر دشمنی نمیکنند.
جریان نفوذ از هر فرصتی برای تحریف و بزک استفاده میکند؛ حتی به اين شكل وانمود میکنند که این دستاوردهایی که حالا پیدا شد، لطفی ازجانب امريكا به مردم ايران است كه به عنوان مثال تحريمها را عليه ايران برداشته است درحالي كه اين امر حقيقت ندارد.
ارائه اطلاعات فراتر از مکتوبات و صوتهای موجود امام
امام صوت و دستخط خود را ملاک و مرجع مراجعه مردم به جهتگیری و محتوای اندیشه خود میدانند و راههای دیگر را بستهاند. ممکن است امام در فضای گفت و شنود و تبادل و بحث، مطلبی را گفته یا شنیده باشد. اما آنچه به عرصه عمومی سرازیر میشود دیدگاههای رسمی و علنی امام است. بنابراین برخی از نیروهای صدر انقلاب که در چرخه مردمسالاری بالا و پایین میشوند به دنبال حقانیت غیردموکراتیکی برای خود میگردند و برای مجاب کردن رقیب یا نظام، مرتب به فضای غیررسمی امام رفت و برگشت دارند و بعضاً اطلاعاتی را ارائه میدهند که سامانه فکری جوانانی که امام را ندیده و از صحیفه ایشان سیراب میشوند به هم میریزند. این روش میتواند در ایجاد تردیدها و دوگانگیها مؤثر باشد.
پیشرفتها مدیون اوست
باید بدانیم که اگر بزککنندگان موفق شوند تا افکار عمومی را نسبت به سلطه و امریکا منحرف کنند و اگر اصل «استقلال» و «استکبارستیزی» را تحریف کنند آنگاه «از دشمنی او غفلت» میشود و امریکا میتواند خنجر را از پشت فرو کند. حتی مقایسه موقعیت جمهوری اسلامی با برخی کشورهای منطقه که در ۴ دهه اخیر زیر سایه آمریکا زندگی کرده اند نشان میدهد که تسلیم، چه نتایجی دارد و ایستادگی به چه خیرات و پیشرفتهایی منجر میشود.
از سویی روایت واقعی ماجرای پیشرفت ایران و عقبنشینی امریکا در نقطه مقابل این تحریف قرار دارد. پاسخ رهبر انقلاب به نامه رئیسجمهور درباره سرانجام مذاکرات هستهای تاکیدی بر موفقیت اصول امام است که «همين اندازه دستاورد نيز در برابر جبههي استكبار، بر اثر مقاومت و ايستادگي به دست آمده است. اين را بايد همهي ما درسي بزرگ براي همهي قضايا و حوادث در جمهوري اسلامي بدانيم.» ملت میداند که دستیابی به همه هدفهای بلندش در گروی آن است که «اصول امام را درست بشناسد، نگذارد شخصیّت امام را تحریف کنند، که تحریف شخصیّت امام، تحریف راه امام و منحرف کردن مسیر صراط مستقیم ملّت ایران است. اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملّت ایران سیلی خواهد خورد. و در این انتخابات نیز که دشمن به تحریف اصول امام، چشم طمع دوخته است به گفته رهبر معظم انقلاب «ملّت ایران بایستى علىرغم دشمنان، حرکت خود را... درست ضدّ خواست دشمن انجام بدهد و به دهان دشمن بکوبد.