يکشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۲۳:۵۷
کد مطلب : 104237

از متن تا اجرای برنامه‌های توسعه پیش از انقلاب

توسعه جریانی است که بازسازی، اصلاح و ارتقای ساختار و نظام اقتصادی-اجتماعی یک کشور را به همراه دارد. توسعه افزون بر اینکه بهبود شاخص‌هایی همچون میزان تولید و درآمد را در بر می‌گیرد شامل دگرگونی-های اساسی در ساختار نهادی، اجتماعی، اداری و همچنین ایستارها و دیدگاه‌های عمومی مردم است.
ایران تا پیش از دهه ۱۳۳۰ شمسی هیچ گونه نظام سازمان یافته برنامه‌ریزی برای توسعه کشور نداشت. بر همین اساس و به گواه تاریخ طرح‌های گوناگون و انگشت‌شماری که در حال انجام بود بیشتر بر اساس سلیقه‌های فردی صاحب منصبان و با کارگزاری شرکت‌های خارجی اجرا می‌شد. با شتاب گرفتن اندیشه‌های توسعه، ضرورت برنامه‌ریزی بیش از پیش آشکار و سازمان برنامه و بودجه کشور تاسیس شد.
در این پیوند، سازمان برنامه و بودجه را می توان یکی از پایه‌های نظام اقتصادی و توسعه ایران در سال‌های پس از سال ۱۳۳۷ دانست. سازمان برنامه و بودجه که اکنون سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور خوانده می‌شود خاستگاه برنامه‌های توسعه‌ای در سال‌های پیش و پس از انقلاب بوده است. تاکنون ۱۲ برنامه توسعه‌ای از سال ۱۳۲۷ یعنی ۱۰ سال قبل از پایه‌ریزی سازمان برنامه و بودجه تدوین شده و به اجرا در آمده است.
در دوران پیش از انقلاب ۶ برنامه توسعه‌ای با نام و فاصله‌های زمانی گوناگون اجرا شده است. برنامه هفت ساله اول از سال ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۴ به اجرا درآمد و برنامه هفت ساله دوم نیز تا سال ۱۳۴۱ به طول انجامید. برنامه سوم توسعه کشور پنج ساله بود و تا سال ۱۳۴۶ بر دستگاه‌های اجرایی حاکم بود. برنامه چهارم عمرانی به شکل برنامه‌ای چهارساله بود و در سال ۱۳۵۱ به پایان رسید.
برنامه پنجم از سال ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۶ به اجرا درآمد و برنامه ششم نیز برای سال‌های ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۱ تهیه شده بود که البته با پیروزی انقلاب اسلامی این برنامه در سال ابتدایی در عمل متوقف ماند.
برنامه هفت ساله اول برای توسعه و عمران نتیجه کار کارشناسان شرکت آمریکایی «موریسن نودسن» بود که با پشتوانه مالی بانک جهانی به اجرا درآمد اما این برنامه به علت مشکلات بزرگ بودجه‌ای و نبود نیروی انسانی کارآمد در کشور موفق نبود و در سال ۱۳۳۴ اجرای آن متوقف و تلاش شد تا اصلاحاتی در آن صورت بگیرد.
برنامه هفت ساله دوم پس از نهضت ملی شدن صنعت نفت و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در چهار بخش کشاورزی، ارتباطات و مخابرات، صنایع و معادن و خدمات اجتماعی و شهری به اجرا در آمد که این برنامه نیز با چالش‌های سیاسی و دیوان‌سالارانه همراه بود. البته در این دوره ساخت سدهای مهمی به پایان رسید و در زمینه حمل و نقل ساخت چند جاده و فرودگاه تکمیل شد. طی این هفت سال در ایجاد برخی کارخانه‌های صنعتی نیز موفقیت‌هایی به دست آمد. مهم‌ترین دستاورد این برنامه تثبیت جایگاه سازمان برنامه و بودجه برای تدوین و رهبری رویکردهای اقتصادی و اجتماعی کشور بود. از ضعف‌های برنامه دوم می‌توان به افزایش بیکاری، تورم و بدهی‌های خارجی به دلیل دریافت وام‌های کلان اشاره کرد.
سازمان برنامه و بودجه در تدوین برنامه سوم که با برنامه اصلاحات ارضی، تغییر در قانون انتخابات و سهیم شدن کارگران در فعالیت‌های کارخانه‌ها همراه بود نقش آفرینی بیشتری داشت. در این دوره برنامه‌ها بر بخش کشاورزی، صنایع کوچک و مسایل اجتماعی متمرکز شده بود. به باور برخی کارشناسان در این دوره برنامه‌های توسعه‌ای کشور موفقیت آمیز بود و در برخی حوزه‌ها حتی توانست پیش بینی‌ها را پشت بگذارد.
در پایان برنامه، ساختارهای اقتصادی کشور توسعه مناسبی یافت و عملکرد برخی از بخش‌ها از اهداف مصوب هم فراتر رفت. برنامه چهارم، بیشتر به سرمایه‌گذاری در صنایع سرمایه‌بر مانند ذوب آهن، ذوب آلومینیوم و ماشین‌سازی تمرکز داشت و توانست در این دوره بخش صنعتی را به میزان قابل توجهی توسعه دهد. موفقیت‌های این برنامه البته با پیامدهای منفی ناشی از برنامه پنجم خنثی شد. دوره برنامه پنجم با نوسان‌های قیمت جهانی نفت در کنار نظرهای کارشناسی و دخالت‌های سیاسی و فرمایشی ناکارآمد و وقوع دگرگونی‌ها در اقتصاد جهانی همراه بود. اگرچه تغییر و اصلاحاتی در برنامه‌ها ایجاد شد اما در پایان، برنامه پنجم برنامه‌ای ناکام لقب گرفت. کارشناسان با مشاهده نقص‌ها و کاستی‌های برنامه پنجم، برنامه ششم را با هدف رفع چالش‌ها و کمبودهای برنامه پنجم تدوین کردند که به دلیل وقوع انقلاب این برنامه هیچ‌گاه اجرایی نشد. در تحلیل برنامه‌های توسعه و عمران کشور پیش از انقلاب، کارشناسان اعتقاد دارند تنها دو برنامه نخست غیرجامع بود و دیگر برنامه‌ها از جامعیت برخوردار بودند. همچنین در برنامه‌های اول، دوم و سوم اهداف کلان کمتر مورد توجه قرار گرفت. عمده دلیل این شرایط نیز نبود تجربه در حیطه‌های اقتصادی و علمی بود. به طور کلی باور تحلیل‌گران بر این است که در تهیه برنامه‌های اول و دوم ( ۱۳۴۱-۱۳۲۷) هیچ الگوی علمی مشخصی به منظور برنامه‌ریزی در جهت رسیدن به اهداف و برنامه‌های اعلانی مورد استفاده قرار نگرفت.
در این برنامه‌ها از روش جمع طرح‌ها پیروی شد بدین شکل که برنامه عبارت بود از تعداد معینی طرح و پروژه که بیشتر در مسایل زیربنایی و همگی با اعتبارات دولتی و کارگزاری دولت اجرا می‌شد. در برنامه سوم عمرانی از الگوی رشد اقتصادی «هارود–دومار» پیروی شد و در برنامه چهارم و پنجم الگوی جدول «داده-ستانده» به کار رفت. سرانجام روش مورد استفاده در تهیه برنامه ششم مدل اقتصادسنجی بود که هرگز به انجام نرسید. 

نویسنده: حسین عباسی نسب

https://siasatrooz.ir/vdcexe8zfjh87wi.b9bj.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی