آمریکاییها این روزها فضای رسانهای را در چارچوب ادعاهایی درباره ایران اختصاص دادهاند. از یکسو ترامپ ادعا میکند که به دنبال مذاکره بدون پیش شرط با ایران است و ادعا دارد که اکنون توپ در زمین ایران است و از سوی دیگر پومپئو وزیر خارجه اش شروط چندگانهای را برای مذاکره مطرح میسازد و تغییر رفتار ایران را عنوان میکند و در عین حال شاهد حمایت سران آمریکا از به آشوب کشیده شدن مطالبات مردمی هستیم.
تمام این رفتارها در حالی صورت میگیرد که یک نکته قابل توجه وجود دارد و آن اعلام آغاز دور جدید تحریمها علیه جمهوری اسلامی از سوی آمریکاست. تحریمهایی که گفته میشود مرحله بعدی آن در ماه نوامبر آغاز خواهد شد. سخن از آغاز دور جدید تحریمها در شرایطی مطرح شده که در باب آن چند نکته قابل توجه وجود دارد؟
نخست آنکه واژه آغاز تحریمها یک واژه انحرافی است چراکه براساس تمدید تحریم اولیه توسط اوباما در سال ۲۰۱۶ برای ۱۰ سال تحریمهای ضدایرانی موسوم (آیسا) صورت گرفت و در عین حال در طول سه سال از امضای برجام آمریکا و اروپا به تعهدات خود عمل نکرده و عملا تغییری در تحریمها صورت نگرفته است. بر این اساس ادعای تحریمهای جدید یک واژه انحرافی برای اهمیت دادن به تحریمهای آمریکایی و نیز پنهانسازی عدم تعهدپذیری آمریکا در قبال برجام است.
دوم آنکه نوع واکنش کشورها به اقدامات آمریکا نشان میدهد که صفآرایی در برابر این کشور به شدت افزایش یافته است. تقارن تحریمهای ادعایی علیه ایران با اعمال تعرفهها و تحریمها علیه سایر کشورها موجب آشکارتر شدن ماهیت غیربشری آمریکا شده که نتیجه آن صف بندی بیشتر کشورها علیه آمریکاست چنانکه کشورهایی همچون هند، روسیه و چین و حتی ژاپن اعلام کردهاند که تحریمها و تهدیدات آمریکا را اجرا نخواهند کرد. البته در این میان به یک نکته باید توجه داشت و آن اینکه اروپا همچنان اقدامی برای ضمانت دادن درباره تعهداتش صورت نداده و بسته پیشنهادی آنها در ابهام است و در حال وقتکشی هستند.
گویی اروپا با خرید زمان به دنبال فراموشسازی تعهداتش و لزوم ضمانت دادنش برای اجرای تعهدات خود و آمریکا در قبال برجام است. لازم به ذکر است آمدن ۵ هواپیمایی ATR به ناوگان هوایی ایران نمیتواند نشانه تعهدپذیری اروپا باشد چراکه اینها براساس تعهداتی بوده که پیش از خروج آمریکا از برجام داده و هیچ ارتباطی نمیتواند به بسته تعهدات آتی آنها داشته باشد. آنها نمیتوانند این هواپیماها را به عنوان امتیاز به ایران بفروشند و نمیتوان آن را نشانه تعهدپذیری آنان به برجام دانست. اروپا تا زمانی که بسته عملی و تضمینهای عینی در باب تعهدات خود و آمریکا ندهد و رسما اعلام و اجرا نسازد مقابله با تحریمهای ضدایرانی آمریکا را، نمیتواند ادعای تعهدپذیری داشته باشد.
سوم آنکه یک نکته بسیار مهم مطرح است و آن اینکه راهکار مقابله با تعهدات و تحریمها توجه داشتن به داشتههای درونی است اخیرا نهادهای علمی جهان از رتبه برتر علمی ایران در جهان گفتهاند لذا به صراحت میتوان گفت که همه مولفه انسانی و همه مولفههای فنی و زیربنایی برای حل چالشهای اقتصادی کشور وجود دارد. در این میان باید توجه داشت که مسئولیت پذیری به جای دیدگاههای حاشیهای امری ضروری است.
پرداختن به مسائلی همچون متهمسازی دستگاههای نظامی به عنوان عامل نقض برجام توسط آمریکا، تقسیمسازی جامعه به اصلاحات به عنوان بقای نظام و معرفی سایر جریانها به عنوان همراهان براندازان، گرا دادن به دشمن با محوریت تجویز نسخه گزینه نظامی برای تسلیمسازی ایران، ... به جای تکیه بر وحدت و یکپارچگی برای حل مشکلات مردم، قطعا مغایر با راهکارها حقیقی برای حل چالشهای کشور است.
در این میان باید توجه داشت که سخنان برخی افراد که ادعا میکنند که رهبری برای حل مسائل وارد میدان شود نوعی فرافکنی برای عدم مسئولیت پذیری و پاسخ گویی عملکردهای نادرستشان در حل مسائل اقتصادی است چراکه رهبری با ارائه اصل چهل و چهار، برنامههای توسعه، سیاستهای اقتصاد مقاومتی، فرمان ۸ مادهای، سیاستهای مبارزه با فساد، قرار دادن شعار سالهای متمادی با محور اقتصادی و نکات متعددی که در دیدارهای مختلف خود با مسئولان و اقشار مختلف مردم ارائه کردهاند راه را برای حل مسائل کشور نشان دادهاند و این مسئولان هستند که باید براساس وظایف قانونیشان برای تحقق این فرامین و رهنمودها اقدام نمایند.
لذا اگر کم کاری صورت گرفته این مسئولین هستند که باید پاسخگو باشند که چرا تاکنون اقدامی برای تحقق رهنمودهای رهبری و تکالیف قانونی خود صورت ندادهاند.
به هر تقدیر باید دانست که تحریمهای جدید آمریکا یک بازی روانی است و لذا باید به جای ترس از مرگ ناشی از آنچه تحریمهای جدید آمریکا نامیده میشود مسئولیتپذیری را سرلوحه کارها قرار داد چراکه راه مقابله با آن مسئولیتپذیری مردم و مسئولان و به ویژه مرور رهنمودهای رهبری در تحقق اقتصاد مقاومتی و رفع مسائل اقتصادی کشور است که چراغی روشن را پیش روی دلسوزان کشور و مردم برای تحقق مطالبات مردمی قرار میدهد.
نویسنده: قاسم غفوری