مقدمه
پس از آنکه مذاکرات سازش بعد از وقفهاي ۳ ساله و با ميانجيگري ايالات متحده در جولاي ۲۰۱۳ آغاز شد، ماحصل بيش از ۲۰ دور مذاکره طرفين، طرح پيشنهادي جان کري، وزير امور خارجه آمريکا شد. کري اميدوار است که اين طرح را چارچوبي براي توافق نهايي دو طرف قرار دهد.
الف) طرح پيشنهادي کري و جزئيات آن
اين طرح از لحاظ محتوايي تقريبا مشابه طرحي است که ايهود اولمرت، نخستوزير وقت رژيم صهيونيستي در سال ۲۰۰۸ به محمود عباس ارائه داد اما اين طرح موافقت نهايي طرفين را به دست نياورد.بخشهايي از طرح کري، بنابر گزارشي که سايت دبکا منتشر کرده است به شرح ذيل ميباشد:
۱- مسئله اراضي: ۶.۸درصد از اراضي کرانه باختري شامل ۴ بلوک شهرکنشيني و همچنين تمام واحدهاي ساخته شده در قدس شرقي به اسرائيل الحاق شده و در مقابل ۵.۵ درصد از اراضي تحت اختيار اسرائيل، به اراضي فلسطينيها افزوده ميشود.
۲- ارتباط امن ميان نوار غزه و کرانه باختري: منابع دبکا نوشتهاند گزينههاي مختلفي براي ايجاد ارتباط بين اين دو منطقه وجود دارد، اما حاميان آمريکايي مذاکرات سازش ترجيح ميدهند خطآهني بدون ايستگاه بين راه، مستقيما از غزه به الخليل کشيده شود. واشنگتن، هزينه اين خط آهن را پرداخت ميکند. بنابر اين گزارش، عباس از کري خواسته است که اين خط آهن مستقيما به رامالله منتهي شود. همچنين جادهاي از بيتلحم به رامالله کشيده ميشود که قدس شرقي را دور ميزند. اين جاده به احتمال فراوان همان مسيري است که در حال حاضر قرار است در اطراف شهرک صهيونيستنشين «معاله ادوميم» احداث شود. به نوشته دبکا از آنجا که اين مسير از «اراضي اسرائيل» ميگذرد، تقريبا يک درصد از ۵.۵ درصد زميني که قرار است به فلسطين تعلق گيرد کم شده و ۴.۵۴ درصد در اختيار فلسطينيها قرار ميگيرد.
۳- بيتالمقدس: وضعيت قدس شرقي به جز بخش قديمي آن براساس تقسيمبندي پيشنهادي «بيل کلينتون»
(که اولينبار در سال ۲۰۰۰ ارائه شد) مشخص ميشود. وضعيت نهايي بخش قديمي شهر که مراکز مذهبي نيز در آن واقع شده است، به کميسيوني بينالمللي متشکل از آمريکا، رژيمصهيونيستي، تشکيلات خودگردان، اردن و عربستان ارجاع داده ميشود.
۴- آوارگان: اين موضوع نيز براساس طرح پيشنهادي سال ۲۰۰۰ کلينتون در کمپ ديويد حل ميشود. «ياسر عرفات» اين طرح را رد کرده بود. به نوشته دبکا، بنيادي بينالمللي براي اسکان بخش اعظم آوارگان فلسطيني در کانادا و استراليا تشکيل ميشود و تعداد محدودي نيز تحت عنوان تجميع خانوادهها در فلسطين اشغالي پذيرفته ميشوند.
۵- مسائل امنيتي: به نوشته دبکا، هرچند طرح پيشنهادي «ايهود اولمرت» نخستوزير وقت رژيمصهيونيستي در سال ۲۰۰۹ اشارهاي به موضوع امنيت نشده بود، اما در طرح پيشنهادي کري تاکيد زيادي بر امنيت و رفع نگرانيهاي اسرائيليها شده است. براساس اين طرح، تمام ۱۰ هزار شهرکنشين دره اردن به مناطق حفاظتشده در طول رود اردن منتقل شده و راههاي ارتباطي امن، آنها را به فلسطين اشغالي متصل ميکند. براساس اين طرح، نيروهاي امنيتي اسرائيل در مرزهاي ميان اردن و فلسطين نيز حضور خواهند داشت. اين توافق، حق حضور هواپيماهاي رژيمصهيونيستي در آسمان نوار غزه و کرانه باختري را نيز به اسرائيل داده است.
۶- مالياتها: وضعيت فعلي که براساس آن، جمعآوري مالياتها بر عهده اسرائيل بوده و درآمدها به فلسطينيها منتقل ميشود، ادامه خواهد يافت. به نوشته دبکا، اين تنها بندي است که تشکيلات خودگردان با آن موافقت کرده است. همچنين اسرائيل، محمولههايي را که به مقصد فلسطين در بندرهاي حيفا و اشدود تخليه ميشوند، بازرسي ميکند. طرف فلسطيني نيز ميزان مالياتها را تعيين ميکند.
۷- شهرکها:۸۰ درصد از کل شهرکنشينان صهيونيست به بلوکهاي بزرگ محافظتشده براساس بند يک منتقل ميشوند.۲۰ درصد باقيمانده که بنا بر اعلام آمريکاييها، حدود ۸۰ هزار نفر هستند، حق خواهند داشت نسبت به اينکه در همين شهرکها و تحت حاکميت فلسطين بمانند و يا اينکه به فلسطين اشغالي منتقل شوند، تصميمگيري کنند. کري به نتانياهو توصيه کرده است که شهرکنشينان را به اجبار منتقل نکند و کاري که «آريل شارون» در سال ۲۰۰۵ و در زمان عقبنشيني از نوار غزه انجام داد، تکرار نکند.
ب) رژيم صهيونيستي و طرح کري: در تمام مذاکراتي که تاکنون با عنوان سازش برگزار شده است، صهيونيست ها مذاکره را صرفاً دستاويزي براي توسعهطلبي بيشتر خود قرار دادهاند. در مقطع کنوني نيز در عين توجه به طرح کري و همراهي وي، شهرکسازي در کرانه باختري و قدس شرقي حتي با شدت بيشتر نسبت به گذشته، دنبال ميشود. بر همين اساس، نتانياهو نيز با تاکتيکي خاص با طرح کري همراهي ميکند تا بتواند در سايه مذاکرات سازش به شهرکسازي بيدغدغه ادامه دهد و عمق استراتژيک اسرائيل را گسترش دهد.
شخص نتانياهو ضمن انتقاد از طرح کري بويژه در مسئله تقسيم بيتالمقدس باز به همراهي با وي ادامه ميدهد تا بتواند از اين همراهي در چند جهت بهره برداري کند. نخست آنکه جوامع بينالمللي به ويژه اتحاديه اروپا، ادامه شهرکسازي را مورد انتقاد جدي قرار ندهد و به نظر ميرسد تا هنگامي که مذاکرات در حال برگزاري است انتقادي جدي به اين موضوع ندارند. ديگر آنکه حمايتهاي مادي و معنوي ايالات متحده از اسرائيل وجاهت بيشتري پيدا کرده است و مطمئناً با توقف مذاکرات، اسرائيل از اين حمايتها کمتر بهره خواهد برد. ديگر آنکه، پيگيري مذاکرات از جانب اسرائيل توانسته است تا حدودي موج انزواي بينالمللي اين رژيم را ضعيف ساخته و نگاه جوامع بينالمللي را به اسرائيل تا حدودي ملايمتر کند و رژيم صهيونيستي خود را به عنوان رژيميخواهان صلح معرفي کند.
در مجموع، مواضع و اظهارات مقامات رژيم صهيونيستي در قبال طرح کري را ميتوان در سه گروه، تقسيمبندي کرد:
گروه نخست، مخالفان طرح کري و يا در بياني کليتر، مخالفان ادامه مذاکرات هستند. اينان مذاکرات سازش را از پايه اشتباه دانسته و معتقدند که ادامه مذاکرات، هر نتيجهاي را هم در برداشته باشد باز به ضرر اسرائيل است و منافع آينده اين رژيم را در بر نخواهد داشت. گروه احزاب راست و مذهبي در اين دسته قرار ميگيرند. حزب خانه يهود به رهبري نفتالي بنت، سرشناسترين حزب اين گروه است. اين حزب با توجه به عضويت در کابينه ائتلافي نتانياهو ضمن انتقاد شديد به اصل مذاکرات، نتانياهو را تهديد ميکند که در صورت قبول طرح کري از ائتلاف کابينه خارج خواهد شد.
گروه دوم آن دسته از سياستمداراني هستند که سياست يکبام و دو هوا را در خصوص طرح کري اتخاذ کردهاند. آنها ضمن تاييد و همراهي کري از طرح وي انتقاد ميکنند و بخشي از موارد طرح نظير تقسيم بيتالمقدس را به هيچ وجه قبول نميکنند. نتانياهو و برخي از اعضاي حزب ليکود در اين گروه قرار دارند. به بياني سادهتر اين گروه نيز مانند گروه اول مخالف طرح کري هستند اما منافعي که از ادامه مذاکرات نصيب آنها ميشود، سبب شده است تا صراحت کمتري در مخالفت با طرح کري داشته باشند و در برخي مواقع از کري حمايت کنند.
گروه سوم، موافقان اين طرح هستند که بعضاً عليرغم انتقادهايي کوچک به اين طرح، کليات آن را پذيرفته و تاکيد خاصي بر ادامه مذاکرات تا به نتيجه رسيدن دارند. اين گروه رسيدن به توافق نهايي را تنها راهحل موجود ميدانند و معتقدند اگر توافقي حاصل نشود هر دو طرف مذاکره متضرر شده و بهاي آن را خواهند پرداخت. در اين گروه نيز عمدتاً احزاب چپگرا نظير کارگر، ميرتص و هاتنوعا قرار دارند.
نکته قابل ملاحظهاي که اين معماي سياسي را تا حدودي به هم ريخته و موجب تعجب محافل سياسي داخل و خارج اراضي اشغالي شده است، اظهار نظر متفاوت آويگدور ليبرمن، وزير امور خارجه رژيم صهيونيستي است. وي که رهبر حزب راستگراي اسرائيل بيتينيو ميباشد در اظهارنظري متفاوت از رويکرد اصلي حزب خود از طرح کري استقبال کرده و آن را بهترين پيشنهادي دانسته است که تا به حال به اسرائيل ارائه شده است.
ج) گروههاي فلسطيني و طرح کري: نگاه فلسطينيها به طرح جان کري درقالب دو رويکرد کلي قابل ارزيابي است. رويکرد اول، رويکرد سازشکاران است که محمود عباس و تشکيلات خودگردان فلسطين در رأس آن قرار دارند. در اين رويکرد، طرح جان کري عليرغم برخي انتقادات به ويژه در موضوع دره اردن و به رسميت شناختن اسرائيل به عنوان يک دولت يهودي، قابل مذاکره و چانهزني است و ميتوان با مذاکره، زمينه تشکيل دولت مستقل فلسطيني را فراهم نمود. از سرگيري مجدد مذاکرات نيز منافعي براي تشکيلات خودگردان فلسطين دارد. از يکسو، تشکيلات خودگردان توانسته است تاکنون،
۷۸ اسير پيش از اسلو را در سه مرحله آزاد کند که اين موضوع، افکار عمومي داخل فلسطين را تا حدودي براي ادامه مذاکرات سازش راضي کرده است. از طرف ديگر، کمکهاي مالي کشورهاي حامي مذاکرات نظير آلمان و ژاپن را جذب کند. لذا تشکيلات خودگردان، اين مذاکرات را بهانه مناسبي براي جذب حمايتهاي مالي اين کشورها ميداند. ايالات متحده نيز با بازگشت طرف فلسطيني به ميز مذاکره، کمکهاي مالي خود به تشکيلات خودگردان را که حدود يک سال قبل به بهانه قبول عضويت فلسطين به عنوان ناظر غير عضو در سازمان ملل متوقف کرده بود، بار ديگر از سرگرفته و البته تهديد کرده است که اگر طرف فلسطيني از ادامه مذاکرات سر باز زند، بار ديگر اين کمکها را متوقف خواهد کرد. رويکرد دوم، رويکرد گروههاي مقاومت فلسطيني مخالف طرح جان کري است. نافذ عزام از اعضاي ارشد جنبش جهاد اسلامي ميگويد:
«حل کشمکش فلسطيني و صهيونيستي بدون اعاده حقوق فلسطينيها امکانپذير نيست. فلسطين، ملک خصوصي يک گروه خاص نيست و نميتوان بر سر آن ريسک کرده و وارد مذاکرات و امتيازدهي شد.» مصطفي البرغوثي، دبيرکل جنبش ابتکار ملي فلسطين نيز در مخالفت با طرح جان کري معتقد است: «جان کري هيچ دليلي نميآورد که اسرائيل آماده است تا يک مبناي واحد را براساس مرزهاي ۱۹۶۷ بپذيرد.» حماس نيز طرح جان کري را رد ميکند. عزت الرشق، عضو دفتر سياسي حماس از جمله افرادي است که با بيحاصل خواندن اين مذاکرات خاطرنشان ميسازد: «ناکامي اين مذاکرات و بيحاصل بودن آن در تحقق خواستههاي ملت فلسطين ثابت شده است، تا جايي که مذاکرات چيزي جز پوششي براي توسعه شهرکسازي و يهوديسازي و نيز پايمال کردن حقوق ملت فلسطين نبوده است.» به طورکلي، گروههاي مقاومت فلسطيني، معامله بر سر سرزمينهاي فلسطيني را رد کرده و قلمرو فلسطين را از کرانه باختري رود اردن تا درياي مديترانه ميدانند.
د) آينده طرح کري: در مجموع، سه حالت کلي پيش روي طرح پيشنهادي کري قرار دارد: پذيرفتن کليه موارد قيد شده در طرح (نهايتاً با اندکي تغيير): آنچه در اين حالت مشهود ميباشد به وجود آمدن نارضايتي شديد در هر دو سوي مذاکرات است. از يک طرف، اسرائيلي قرار دارد که با قبول خروج از برخي نقاط کرانه باختري احساس ميکند منافع استراتژيکي و امنيتي خود را از دست داده و با بيتالمقدس تقسيم شده روبروست و از طرف ديگر، تشکيلات خودگردان فلسطيني است که اصول مبنايي و اوليه خود نظير حق بازگشت و مرزهاي ۶۷ را ناديده گرفته است. نکته قابل ذکر آنکه در حالت فوق به نظر ميرسد تنها ايالات متحده است که منافع خود را حفظ شده ميبيند. بنا بر اظهارات جان کري در صورت عدم رسيدن به توافق، احتمال به وقوع پيوستن انتفاضه سوم بسيار زياد داست که اين تأمينکننده منافع آمريکا و غرب نخواهد بود. آن هم در شرايطي که اوباما با اولويت حل مسأله فلسطين دور دوم رياست خود بر کاخ سفيد را آغاز نموده است.
توافق در برخي موارد جزئي نظير آزادي زندانيان قبل از اسلو در قبال ادامه شهرکسازي:احتمال به وقوع پيوستن اين حالت بيش از حالت نخست ميباشد و اکنون نيز به نحوي شاهد آن هستيم. در اين حالت، مذاکرات براي رسيدن به توافق در موارد ديگر ادامه پيدا ميکند، منافع هر دو طرف مذاکرات به نحوي تأمين ميشود و هيچ کدام امتياز قابل توجهي به طرف مقابل نميدهند.تشکيلات خودگردان از يکسو با مشارکت در مذاکرات، نظر مثبت کشورهاي حامي مالي خود را جلب ميکند و از سوي ديگر با گرفتن امتيازات جزئي، افکار عمومي فلسطين را نسبت به خود راضي ميسازد. رژيم صهيونيستي نيز از يکسو در سايه مذاکرات به مهمترين سياست خود يعني ادامه شهرکسازي ميپردازد و با اشکالتراشيها، انتقادات و تهديدات جوامع بينالمللي مخصوصاً اتحاديه اروپا روبرو نخواهد بود و از سوي ديگر با کنترل ضمني بر تشکيلات خودگردان، آنها را از مراجعه احتمالي به سازمانها و مراجع بينالمللي و شکايت از اسرائيل باز ميدارد.
رد طرح کري از جانب طرفين: به نظر ميرسد احتمال آن بيش از حالات ياد شده است. اظهارنظر اخير باراک اوباما، رييس جمهور ايالات متحده مؤيد همين مطلب است. وي اظهار داشته است که در شرايط کنوني احتمال موفقيت مذاکرات کمتر از ۵۰ درصد است.
جان کري نيز در برخي صحبتهاي خود از نااميدي از به نتيجه رسيدن مذاکرات سخن به ميان آورده است. وقتي طراحان اصلي طرح اين گونه از بي نتيجه بودن آن صحبت ميکنند، عدم موفقيت آن دور از انتظار نيست. از طرف ديگر روندي که دو طرف مذاکره براي تأييد نهايي آن در نظر گرفتهاند احتمال موفقيت طرح پيشنهادي کري را بسيار کم کرده است. در يکسو رژيم صهيونيستي با طراحي پازلي سياسي، تاييد نهايي توافق را گذشتن از سه مرحله کابينه، کنست و رفراندوم اعلام کرده است. در اولين مرحله اين پازل يعني تأييد طرح کري در کابينه، دور از انتظار است، چراکه وحدتي در کابينه ائتلافي نتانياهو وجود ندارد و در اين حالت اگر تهديد حزب خانه يهود مبني بر خروج از ائتلاف کابينه عملي شود آنگاه کابينه منحل خواهد شد و نتانياهو مجبور است با احزاب ديگر نظير حزب کارگر براي پيوستن به کابينه مذاکره کند. ائتلاف نتانياهو با حزب کارگر، عملاً اقتدار وي را ضعيف و کابينهاش را متزلزل خواهد کرد. در مجموع آن قدر گام اول پيچيده خواهد بود که رسيدن به گام هاي بعدي تقريباً امري محال مي باشد. البته با توجه به نظرسنجيها و اتفاقات روزهاي اخير، افکار عمومي اسرائيل نيز با اين طرح مخالف است و به نظر ميرسد حتي اگر طرح کري به مرحله رفراندوم برسد، باز نتواند نظر مثبت افکار عمومي اسرائيل را کسب کند. از طرف ديگر احتمال پذيرفتن اين طرح از جانب فلسطينيها نزديک به صفر است، چراکه به غير از گروههاي مقاومت که همگي مخالف طرح کري هستند، تشکيلات خودگردان و جنبش فتح نيز نظر مثبتي به اين طرح ندارند و تنها منافعي که در جريان مذاکرات نصيب طرف فلسطيني ميشود آنها را پشت ميز مذاکره نگه داشته است. تشکيلات خودگردان نيز همانند رژيم صهيونيستي مدعي است که توافق نهايي را به رفراندوم عمومي خواهد گذاشت. با توجه به شرايط کنوني افکار عمومي فلسطين، حتي اگر تشکيلات خودگردان، طرح کري را بپذيرد، موفق به جلب نظر مثبت افکار عمومي فلسطين نخواهد شد.
نتيجه
دور جديد مذاکرات سازش پس از فراز و نشيبهاي بسيار نهايتاً به ارائه طرحي از جانب کري انجاميد که آينده مذاکرات را به نوعي رقم خواهد زد. با توجه به موارد ذکر شده در طرح وي و اظهارات و مواضع مقامات صهيونيستي و فلسطيني، احتمال رد طرح و شکست مذاکرات بيش از احتمال موفقيت آن است. به نظر ميرسد هر کدام از طرفين مذاکره منتظر هستند طرف ديگر مذاکرات را ترک کند، تا عواقب ناشي از شکست مذاکرات را بر گردن وي بيندازند.
شرايط کنوني مذاکرات، منافع هر دو طرف را تامين ميکند و دو طرف، ادامه مذاکرات با شرايط کنوني را به نفع خود ميدانند. از يکسو تشکيلات خودگردان که با بحران شديد اقتصادي دست و پنجه نرم ميکند منبع درآمد بهتري از نشستن پشت ميز مذاکره ندارد و از سوي ديگر نيز رژيم صهيونيستي که در حال حاضر احزاب راست هدايت آن را بر عهده دارند راهبرديترين سياست خود يعني ادامه شهرکسازي را بدون هيچ مشکل و مداخلهاي ادامه ميدهد.
با چنين شرايطي احتمال اعلام شکست طرح کري از جانب وي، دور از انتظار نيست و پيشبيني ميشود که وي در آيندهاي نه چندان دور يا تغييراتي بنيادي در طرح خود ايجاد کند و يا با بينتيجه خواندن مذاکرات، هدايت آن را به شخص ديگري بسپارد.
علي باقرياني
مؤسسه تحقيقات و پژوهشهاي سياسي - علمي ندا