تروریست، آن هم از نوع تکفیری اگر منطق مذاکره را درک میکرد که دست به جنایت نمیزد، پیش از آن که اقدام تروریستی انجام دهد، پای میز مذاکره مینشست و قوه ناطق خود را به کار میانداخت.
تروریستهای تکفیری که فراتر از ترور رفتهاند و به یک ارتش سازمان یافته دست پیدا کردهاند، هیچ منطقی را نمیپذیرند، تنها زبانی که میتواند آنها را نابود کند زبان مقاومت است.
در این سالهای گذشته آیا روزی را سراغ دارید که گروههای تروریستی که آبخشور آنها، کشورها و رژیمهایی همچون آمریکا، اسرائیل، ترکیه و عربستان است، پایبندی خود را به مذاکرات، توافق بر سر آتش بس و دیگر مسائل توافق شده، نشان داده باشند؟
اکنون که شرایط برای تروریستهای تکفیری وهابی سخت شده و عرصه برای آنها تنگ گشته، حامیان آنها دست به کار شده و در حلب شرایطی را ایجاد کردهاند تا نیروهای باقی مانده آنها از این شهر خارج شده و به ترکیه منتقل شوند. ترکیه که خود حامی تروریستها و دشمن دولت و ملت سوریه است، با تروریستهای جنایتکار چه میکند؟ آیا آنها را خلع سلاح کرده و در مکانی تحت نظر خواهد داشت؟ یا این که پایگاهی را در اختیار آنها قرار میدهد تا دوباره از آنها بهره ببرد؟!
توافق خروج غیرنظامیان از حلب و بیرون بردن تروریستها از این منطقه، هر چند به نفع تکفیریها و حامیان آنها است، اما همین توافق هم بارها از سوی گروههای تروریستی در حلب نقض شده است.
اما در این میان شورای امنیت سازمان ملل قطعنامهای را تصویب کرد که اجازه میدهد عدهای ناظر به شرق حلب اعزام شوند. روسیه به این قطعنامه رأی داد، اما اشتباه او تنها چند ساعت پس از تصویب آن آشکار شد.
ترور سفیر روسیه در آنکارا نشان داد که سیاست مذاکره برای پایان دادن به بحران غرب آسیا به ویژه سوریه و عراق نمیتواند راهکار اساسی و اصلی باشد.
اگر روسیه در پی آن است که از ظرفیت ترکیه برای پایان جنگ در سوریه بهره ببرد، این تصور اشتباه است. روسیه تنها کافی است که به برخی تحولات چند روز گذشته توجه داشته باشد آنگاه درک موضوع آسان خواهد بود.
هنگامی که دولتمردان ترکیه برخی عوامل خود را تحریک میکنند تا علیه ایران و روسیه مقابل سفارت و کنسولگریهای دو کشور تظاهرات کنند و شعارهای تند سر دهند، پیشبینی یک اتفاق ناگوار مانند ترور سفیر روسیه در آنکارا دور از انتظار نبود.
ترکیه که خود در شرایط بسیار شدید امنیتی به خاطر کودتای نافرجام از یک سو و اقدامات تروریستی که در شهرهای این کشور اتفاق میافتد، توان تأمین امنیت داخلی خود را هم ندارد، در صورت ادامه سیاستهای ضد صلح و امنیت ترکیه در منطقه، گذار ترکیه از یک کشور امن به یک کشور ناامن سرعت خواهد گرفت.
آیا در شرایطی که ترکیه در آن به سر میبرد، حفاظت از جان سفیر یک کشور مهم مانند روسیه نباید اولویت دستگاه امنیتی این کشور باشد؟
یک پرسش را در اینجا مطرح میکنیم، چرا با توجه به تسویه شدید و سختی که در دستگاههای گوناگون ترکیه از ارتش گرفته تا اطلاعات و امنیت، آموزش و پرورش، پلیس و حتی دستگاه قضایی، یک نیروی پلیس ترکیه به راحتی وارد محل حضور سفیر روسیه میشود، او را به قتل میرساند و پس از آن، یک سخنرانی چند دقیقهای هم انجام میدهد، سخنانی که برگرفته از تفکر تکفیری- وهابی است؟
چنین اتفاقی نشان میدهد که ساختار حکومتی ترکیه هم، ویروس داعش، احرارالشام و جبهه النصره را دریافت کرده است و دچار آن بیماری هولناک شده است. در واقع تفکر وهابیت در ترکیه نیز ریشه دار است.
ترکیه اگر ژست مقابله و مبارزه با تروریستها را گرفته ابتدا باید از درون ساختار خود آغاز کند، تفکری که مقامات ترکیهای آن را ترویج میکنند، هیچگاه باعث نخواهد شد تروریستهای تکفیری به اضمحلال کشیده شوند، بلکه اپیدمی تکفیری- وهابی، این کشور را هم درگیر خواهد کرد.
حضور نیروهای نظامی ترکیه در سوریه و عراق، برای کارشکنی مقابل جنگ با گروههای تکفیری است. ارتش ترکیه هم اکنون یکی از موانعی است که از آزادسازی موصل جلوگیری میکند.
کمکهای نظامی، درمانی و غذایی آنها به نیروهای داعش در موصل سالها است ادامه دارد. در حلب و ادلب نیز چنین وضعیتی حاکم است، بارها گفته شده و باز هم گفته میشود که کافی است ترکیه حمایتهای خود را از گروههای تکفیری قطع کند، آنگاه نابودی آنها بسیار آسان خواهد بود. و اما نکته پایانی، اگر اوضاع در ترکیه به همین منوال پیش برود چه بسا سفرای دیگری از جمله سفیر ایران در آنکارا هم با سوء قصد تروریستی روبرو شود. جالب است در این میان با توجه به ائتلاف ترکیه با رژیم سعودی، سفارت عربستان را هیچ گزندی تهدید نمیکند، به راستی چرا سفیر عربستان ترور نشد؟ آیا در ترکیه مخالفین سیاستهای سعودی وجود ندارد؟!
سیاوش کاویانی