هشت سال دم از تعامل زدیم و از آحاد جامعه که خود الگوی این فرهنگ نهادینه شده است خواستیم تا با آن آشناتر شوند اما دریغ از اینکه خود به انجام آن پایبند نیستیم! تعامل، سر تیتر شعار دولت یازدهم بود که تبلیغات گستردهای را با آن شروع کرد اما امروز پروپاگاندای کمرنگی که از آن باقی مانده همچنان درجا میزند و نه تنها در روند رو به بهبود بروکراسی کشور موفقیتی نداشته بلکه دولتهای یازدهم و دوازدهم هم نتوانستند جایگاه تازهای در آن پیدا کنند زیرا دو وزارتخانه و یا دو اداره کل و حتی دو دایره جزء هم پیدا نمیشد تا به معنای واقعی با هم تعامل داشته باشند و به اجرای پروتکلهای یکدیگر احترام بگذارند!
نفت، نیرو را قبول ندارد و صمت، اقتصاد و دارایی را نمیپذیرد! آموزش و پرورش نمیتواند با علوم و فناوری پیرامون بودن یا نبودن کنکور به توافق برسد! و راه و شهرسازی با تعاون و رفاه پیرامون خانه سازی جهت قشر زحمتکش و مستضعف کارگران تعامل نماید! و فرهنگ و ارشاد اسلامی قادر نیست به درک نیاز برای ورود گردشگران از طریق وزارت میراث فرهنگی پاسخی روشن بدهد! که هر کدام از متولیان قوه مجریه ساز خودشان را کوک میکنند و چاقوی خودشان را دسته میاندازند! و کاری به این ندارند که شعار مشترکشان در آغاز تعامل با جریانهای دیگر بوده در حالی که هنوز نتوانستهاند این دکترین را در میان خود نهادینه کنند!
به یاد آوریم کشاکش میان دو وزارتخانه بهداشت و آموزش پزشکی و علوم و فناوری را در طول تابستان امسال که بیش از یک میلیون و سیصد هزار متقاضی چشم به راه کنکور را با میلیونها اعضاء خانواده آنها به بازی نبود تعامل با یکدیگر کشاندند و اقیانوسی از استرس، دلهره و نگرانی را در میان آنها جاری ساختند و درست یک هفته قبل از برگزاری آب پاک تعویق یکماهه را روی دست آنها ریختند و در بحرانیترین دوران بازخوانی دروس، متقاضیان را ناامید کردند تا کتابها و جزوات را جمعآوری و به انباریها بسپارند، ولی چهلوهشت ساعت بعد رأیها عوض شد و تعامل میان دو وزارتخانه غلیان کرد که کنکور در همان تاریخ از پیش تعیین شده برگزار خواهد شد و دیدیم که علاوه بر شرکت کنندگان، میلیونها نفر از اعضا، خانواده، دوستان و آشنایان آنها در این ماراتن چهار روزه با رعایت تمامی پروتکلهای بهداشتی حضور یافتند! تا چهارده روز بعد و قبل از اعلام نتایج کنکور شاهد موج تازهای از بستریها باشیم!
بحث بر سر تعامل بود که جایگاهی در میان اصحاب دولت نداشته و ندارد که بیشتر به یک چشم و هم چشمی مربوط میشود زیرا نشستهای دیگری هم اتفاق میافتد تا سنت پروتکل شکنی در دولت و دیگر نهادها باب شود. جشنواره سینمایی حافظ به همین روال و در جایی دیگر برگزار میشود و همدان هم بر مزار ابوعلی سینا شاهد بزرگداشت روز پزشک اما کمرنگتر از همیشه است و از همه مهمتر آموزش و پرورش اصفهان برای اینکه از غافله عقب نماند تا پس از گذشت قرنی یادشان بیاید که باید یکصدمین سالگرد احداث اداره خود را در این شهر پاس بدارند و جشن بگیرند و به جرگه پروتکل شکنان کرونایی بپیوندند! که البته مدعوین این شبنشینی در جهنم ابتلا به ویروس کرونا بجای تعامل در بهشت بهجز معدودی پیشکسوت فرهنگی، همگی از مدیران ارشد و از جمله استاندار و شهردار کلانشهر بودند که گویا حوصلهشان از خانه نشینی پس از شش ماه سر رفته بود و میطلبید تا فضایی باشد و جشنی و نشستی تا دلی از عزای غربت کرونایی در آورند!
ایکاش اگر قرار بود مراسمی به این منظور برگزار گردد منحصراً برای فرهیختگان آموزش و پرورش و با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی و بخصوص حفظ فاصلههای فیزیکی میبود تا این افراد سالخورده بتوانند شبی بدون استرس را به دیدار دوستان قدیمی بپردازند و آموزش و پرورش این استان هم اهدا قاب و تابلو را به یکدیگر کنار میگذاشت و بستههایی از محصولات بهداشتی تهیه و تقدیم این بازنشستگان فرهیخته میکرد که هزینههای آن این روزها فشار مضاعفی را بر اقتصاد بیمار این خانوادههای آبرومند وارد ساخته است. اصولاً در این برهه از زمان چه اصرار و نیازی به برگزاری اینگونه اجتماعات آن هم برای افراد آسیبپذیر است که بالطبع در آینده با تبعاتی روبرو خواهد بود. تصاویر به دست آمده از این برگزاری حکایت از آن دارد که تعداد فرهیختگان در آن بسیار محدود و اندک بوده و جایگاه افرادی که علاوه بر جوان بودن هیچ قرابت و سنخیتی با آموزش و پرورش ندارند بلکه لباسهایشان نو، امروزی و پلوخوری است و دستشان به دهانشان میرسد اما اثری از بازنشستگان آن که در عزلت خانه نشینی همکلام آلزایمر و پارکینسون هستند دیده نمیشود! نگاه دقیقتر به تصاویر و فایل فیلم این برنامه نشان میدهد نه تنها یادگارهای یکصدمین سال تأسیس اداره معارف و یا فرهنگ و یا آموزش و پرورش در آن یافت نمیشود بلکه بویی هم از آن نبرده زیرا این برنامه میتوانست با رعایت کامل پروتکلها بخصوص فاصلهگذاری بیشتر و استفاده از نوستالژی قدیمی ساختمان اداری سابق و فضای باز آن در تالار اشرف برگزار و تشریفات و حضور افراد غیر را از آن مبرا میکردند و برای هرچه بهتر از تخصص و اطلاعات کانون بازنشستگان و بدون حضور غیر انجام میپذیرفت تا به واقع نشست یکصدمین سالگرد تأسیس آموزش و پرورش اصفهان باشد نه به نوعی شب نشینی در جهنم بلکه تعاملی در بهشت!
نویسنده: حسن روانشید