سه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۶:۱۳
کد مطلب : 99118

مسیر خطرناک شعارهای انحرافی

هرچه از دوران انقلاب و جنگ تحمیلی فاصله می‌گیریم براساس قرائن و شواهدی که وجود دارد می‌توان ادعا کرد شعارهای انتخاباتی رنگ و بوی جدیدی می‌گیرد، این علائم‌شناسی‌ها شاید می‌تواند تلنگری باشد برای آنهایی که ندانسته مانند همان قورباغه‌ای می‌شوند که با شعله کمِ گاز می‌پزد و زمانی متوجه می‌شود که قدرت بیرون پریدن از دیگ جوشان را به واسطه پخته شدن عضلاتش ندارد.
اینکه از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به وضعیت ناپایدار کشور به واسطه جنگ تحمیلی و روشن نبودن ماهیت افرادی که در لباس انقلابیون برای ضربه به انقلاب فعالیت می‌کردند باز هم افراد معلوم‌الحال مجبور به انتخاب شعاری معنوی برای جلب رضایت مردم می‌شدند، نکته‌ایست که نشان از علاقه بسیار مردم به اخلاقیات و تفنراز شعارهای غربی داشت؛ نکته‌ای مهم که این روزها شاید به واسطه برخی اقدامات مسئولین اظهار این علاقه با وجودی که در دلهای مردم همچنان وجود دارد، کمتر شده است.
یکی از دلایلی که می‌توان برای این تغییر روحیه افکار عمومی به آن پرداخت این است که آنها در کنار توجه به شعارهای معنوی که کاندیداها بر می‌گزینند درباره شعارهای مادی با توجه به مشکلات اقتصادی علاقه نشان می‌دهند، البته عملیاتی نشدن شعارهای اخلاقی هم در تغییر ذائقه مردم نمی‌تواند بی‌تاثیر باشد، شعارهای اخلاقی که متاسفانه برخی کاندیداها از آن تنها به عنوان تزئین روی پوستر انتخاباتی خود استفاده می‌کردند.
اما انتخابات ریاست جمهوری در کشور از بعد از دوران سازندگی با ادبیات و رفتارهایی مواجه شد که با بها دادن به آن حرف‌ها و روش‌ها مسیر انتخابات را هر دوره دورتر از آنچه در ابتدای انقلاب مدنظر مردم بود می‌برد، هر چند که این تغییر به دلیل پایین بودن شیب انحرافی حس نمی‌شد و نوعی پیشرفت جلوه می‌کرد. پیشرفتی که اکنون به وضوح می‌توان تبعات آن را مشاهده کرد.
تغییری که از دوره هفتم انتخابات ریاست جمهوری با کلید واژه تخریب دولت قبلی و توسعه اشتباه عرفی پیش آمده در جامعه با اصلاح شعار وعده را چه کسی داده و چه کسی پیگیری کرده، پیش رفت تا جایی که امروز استفاده از این وعده‌ها و البته تخریب دولت پیشین به کلیدواژه‌هایی جدانشدنی از تبلیغات انتخاباتی تبدیل شده است. برای این مهم می‌توان به سخنرانی کاندیداها از سال ۷۶ به بعد و تضادی که آنها نسبت به دولت قبلی در انتخاب شعارهایشان دارند اشاره کرد، رئیس دولت هفتم با شعار فضای باز سیاسی که درست در جهت عکس دولت قبل که سیاست درهای بسته بود مورد قبول مردم واقع شد و پس از آن رئیس دولت نهم با شعارهایی نظیر تکیه به مردم برای پیشرفت و انتخاب مسیرهای پرمنازعه به جای گفت‌وگو که در دوره قبل از خود اجرا شده بود، موفق به کسب رای حداکثری شد. البته همه ماجرا به همین اتفاقات ساده ختم نمی‌شود برخی مصادیق نیز در ادامه مرور می‌شود.

بی‌توجهی به حدود اختیارات
اولین نکته‌ای که خیلی سریعتر از آنچه که فکرش را می‌کردیم فراگیر شد، شعارهایی بود که بدون توجه به حدود اختیارات رئیس‌جمهوری که در قانون بیان شده است عنوان می‌شد، شعارهایی که ‌توانست با فریب افکار عمومی برای به وقوع پیوستن اتفاقی شگفت در کشور رخ دهد، بر همین پایه شعارهای عجیب و غریب در کشور از سال ۷۶ با توجه به فزونی جمعیت جوان کشور و بالابردن روحیه هیجانی این قشر با استقبال گسترده‌ای هم رو‌به‌رو می‌‌شد.
شعارهایی که گاها با اقدامات ساختارشکنانه همراه بود، در صدر این اقدامات استفاده ابزاری از زنان و پوشش آنها قرار داشت. اولین جرقه این اتفاق در ستاد یکی از کاندیدای دوره هفتم ریاست جمهوری با توزیع لوازم آرایشی بین بانوان زده ‌شد و در ادامه کاندیداهای بعدی با پخش تیزرهایی از اسکیت‌سواری بانوان و دوچرخه‌سواری آنها شکل گرفت و اکنون با شوهای زنانه با رنگ و لعابی عجیب! در حال پیش‌روی است.

شعارهایی برای مقبولیت
اما بر پایه وجود اکثریت جوان در جامعه شعارهایی برای آزادی و برابری و برخی سخنانی که در فرهنگ دینی ما وجود دارد داده شد، اما با این تفاوت که این شعارها بدون توجه به اصالت دینی و مذهبی تنها با تبعیت از آنچه در غرب تحت عنوان استفاده ابزاری از زن با شعار فمنیستی بود تبلیغ شد تا ارزش‌های دینی در پوشش غربی و بدون توجه به کرامات انسانی در شعارها ظهور یابد. در این میان جای خالی نظارت‌کنندگان و افکار عمومی پرسشگر و مطالبه‌گر به خوبی حس می‌شد.

اظهارناتوانی با چاشنی مظلومیت
یکی از روش‌هایی که به ناحق توسعه یافت تا توجیهی برای ناتوانی تحقق نیافتن وعده‌ها باشد، استفاده از جمله"می‌خواستم اما نگذاشتند" بود جمله‌ای که ابتدا به ساکن دانایی فرد اظهارکننده را از منسب خود وحدود و اختیارات جایگاهی که پیدا کرده زیر سوال می‌برد. اما متاسفانه این رفتار ناجوانمردانه در مواردی موثر واقع و مردم فریب مظلوم‌نمایی را می‌خوردند.

تکیه بر غیر
یکی از اتفاقات مهم که رفته رفته در شعارها توسعه یافت توجه به غیر و راه‌انداختن بازی من چند نفر را به ایران دعوت کردم و با چه کسانی عکس یادگاری گرفتم بود! این رفتار ناهنجار هم با بازی‌خوانی غربی‌ها از طرفدار پیدا کردن این ماجرا به جاهای خطرناکی کشیده شد که البته با هوشیاری به موقع مردم و خود مسئولان تا حدودی برطرف شد هر چند که هنوز هم رگه‌هایی از آن همچنان پیداست.
در نهایت می‌توان گفت اگر هر از چندی نگاهی بر شعارها و رفتارهای انتخاباتی صورت نگرفته و آن را با فرهنگ کشور و اخلاقیات اسلامی مورد سنجش قرار ندهیم ممکن است با توجه به میزان علاقه‌مندی به کسب صندلی ریاست قوه مجریه به مسیرهای خطرناکی کشیده شویم. 

مائده شیرپور

https://siasatrooz.ir/vdch6znw.23nwzdftt2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی