شنبه ۲ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۱:۴۹
کد مطلب : 117227

پیشنهادی برای ارتقای سواد مطالعه

یکی از چالش‌های مهم گسترش فضای مجازی، انتشار سریع و بازنشر سریع تر محتواهای مختلف در شبکه های اجتماعی توسط افراد بدون داشتن تفکر انتقادی است. یعنی مطالب بدون در نظر گرفتن مقوله مخاطب شناسی یا بررسی صحت و سقم آنها توسط افراد به سرعت بازنشر می شوند. برخی افراد به محض اینکه با مطلبی از نظر آنها «جالب» یا «مهم» برخورد می کنند تردیدی در خود به راه نمی دهند که آن را برای مخاطبان مختلف خود و یا در گروه ها و کانال هایشان بازنشر کنند؛ گویی کسی غیر از خودشان به آن برنخورده است. این امر سبب نوعی هرج و مرج در فضای مجازی شده است؛ به گونه ای که ناخواسته ممکن است برای بسیاری از مخاطبان آسیب ایجاد کند؛ چرا که بسیاری از ماها از سواد کافی رسانه و سواد مطالعه بهرمند نیستیم و در نتیجه نه تنها امکان بررسی صحت و سقم مطلب را نداریم، بلکه مهارت و دانش آن را نیز نداریم. در بحث سواد مطالعه و در یک تقسیم بندی کلی، دو سبک «مطالعه انتقادی» و «مطالعه غیر انتقادی» وجود دارد. در مطالعه انتقادی، مخاطب فعال است و محتواها را هدفمند دنبال می کند. مخاطب در مواجهه با محتواها و مطالب در پی فهم «چرایی؟» و «چگونگی؟» است. او به دنبال فهم درست از ادعاها، اندیشه ها و پدیده هاست و به همین دلیل، با دیده تردید و شک به آنها نگاه می کند و برای پذیرش یک مطلب نیازمند استدلال محکم و کافی است. در نتیجه، قدرت استدلال مطلب و بهره گیری از منابع معتبر و مستند بودن محتوا برای او بسیار حائز اهمیت است. مخاطب در این روش می کوشد تا درستی، اعتبار و ارزش محتواها را بر اساس ملاک ها و استانداردهای پذیرفته شده علمی بررسی کند. همچنین در این روش، مخاطب قدرت تشخیص هدف نویسنده و محتوای آن را نیز دارد و با خواندن آن به روش انتقادی اجازه نمی دهد پیش از «اقناع عقلی و منطقی»، در دام «اقناع هیجانی و احساسی» قرار بگیرد. معمولا «محتواهای سیاسی، نژادی، دینی و مذهبی» که امروزه به شکلی آشفته در فضای مجازی توسط افراد، گروه ها، جریان های مختلف و حتی برخی رسانه های رسمی تولید و بازنشر می شوند از تکنیک «پروپاگاندا» بهره می برند که هدف آن تاثیر بر عواطف، احساسات و هیجانات سیاسی، نژادی و دینی افراد و جامعه است تا بدین وسیله با «مدیریت افکارعمومی»، «تغییر رفتار عمومی» را به سود خود رقم بزنند. در چنین شرایطی بسیار اتفاق می افتد که حق، ناحق جلوه داده می شود و یا ناحق در لباسی از حق پوشانده می شود. در مطالعه غیرانتقادی، مخاطب منفعل است. بدین مفهوم که با صرف ساعت‌ها وب گردی و شبکه گردی در معرض اطلاعات و محتواهای مختلفی قرار می گیرد. او بی هدف و بی آنکه قدرت تفکر انتقادی داشته باشد، صرفا به عنوان یک گیرنده یا مصرف کننده عمل می کند و در مواجهه با هر مطلبی ممکن است آن را باور کند. این نوع مخاطب معمولا هر مطلبی از هرکجا به دست او برسد یا آن را بیابد می خواند، می بیند و گوش می دهد و در بسیاری موارد بی درنگ آن را برای دیگران بازارسال می کند. امروزه محتواهایی از این دست، متاسفانه بیشترین حجم تبادل را در فضای مجازی به خود اختصاص داده است و این امر به عنوان یکی از مهمترین چالش ها و آسیب های فضای سایبری مبدل شده است. بر این اساس پیشنهاد می‌شود اهل مطالعه انتقادی باشیم! کتاب ها، از شبکه های اجتماعی مفیدترند! سواد مطالعه، سواد علمی و سواد رسانه ای خود را ارتقا دهیم و در دام محتواهای رسانه ای با زرق وبرق فضای سایبری گرفتار نشویم! درباره جامعه اطلاعاتی و جامعه معرفتی بیشتر مطالعه کنیم. محمد امین بنی تمیم
https://siasatrooz.ir/vdchiqnzq23nzid.tft2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی