نوام چامسكي زبان شناس و تحليلگر سياسي ۹۱ ساله از ايالت آريزوناي آمريكا، جائيكه او به دليل ويروس فراگير كرونا در خود-انزوا (self isolation) بسر ميبرد، روز شنبة گذشته با شبكه تلويزيون “دمكراسي در جنبش اروپا ۲۰۲۵ (DiEM۲۵)” درباره موضوع كرونا گفتگويي به شرح زير انجام داده است. بحران سلامتي كه ويروس كرونا براي بشر امروز ايجاد كرده است، بسيار خطرناك و جدي ميباشد و ممكن است عواقب وخيم تري در آينده ببار آورد. اما اين بحران موقتي است و در نهايت بر طرف خواهد شد. در حالي كه ما با دو بحران دائمي بسيار خطرناكتر و جدي تر كه هستي بشر را به يكباره ازميان برمي دارد، روبرو هستيم. اين دو بحران يكي جنگ هسته اي است و ديگري گرم شدن كرة زمين. بايد اذعان نمود كه اين تهديدات اعم از بحران كرونا و جنگ هسته اي و گرم شدن كره زمين تهديداتي است كه بدليل اِعمال سياست هاي نئوليبراليسم ايجاد شده است و روز به روز نيز شدت خواهد گرفت. بديهي است بعد از پايان گرفتن بحران كرونا جهان با دو گزينه محتمل روبرو خواهد شد، يا بر تعداد نظام هاي تماميت خواه و مستبد بمراتب ددمنش تر افزوده ميگردد و يا يك بازسازي بنيادين با شرايط انساني تر در جوامع ايجاد خواهد شد. اما در حال حاضر سرنوشت ما در دستان دلقك هاي بيمارگونه اجتماعي مانند ترامپ و متحدان همفكرش در جهان قراردارد. براي مثال، قدرت آمريكا بسيار فراگير است زيرا آمريكا تنها كشوري است كه حداكثر فشارهاي رواني و تحريم هاي اقتصادي را بر ساير كشورها مانند ايران و كوبا اِعمال كرده است و ديگر كشورها (بويژه كشورهاي اروپائي) را مجبور ساخته تا از سياست هاي غير انساني آن پيروي كنند.
همانطور كه ما شاهد آن هستيم اين كشورها در پيروي از استاد خود اقدام كرده اند. بدون ترديد فقط مردم اين كشوها هستند كه از تحريم هاي اعمال شده رنج بسيار ميبرند. اما اين روزها در رابطه با بحران كرونا از سوي يكي از اين كشورهاي تحريم شده اتفاق جالبي افتاده است. ۵۲ پزشك كوبايي براي كمك به پرسنل پزشكي ايتاليا كه در زير فشار شديد و خستگي مستمر به كار مشغولند، در منطقه لومباردي مستقر شده اند. در حالي كه آلمان با سيستم پيشرفته پزشكي خود حتي نتوانسته است به يونان كمك نمايد.
بدون ترديد با وجود فجايع اي كه سراسر جهان را فرا گرفته است (مانند غرق شدن هزاران مهاجر و پناهنده در درياي مديترانه، اعمال تحريم هاي غير انساني گسترده، جنگ هاي خانمانسور، حمايت از رژيم هاي فرا مرتجع و مستبد و…) در اين مقطع تمدن غرب براي بشريت ويران كننده ميباشد.
حال اگر ميخواهيم امروز با بحران كرونا مقابله كنيم بايد رفتار زمان جنگ را پيشة خود كنيم. بايد كليه نيروها را براي از ميان بردن دشمن نامرئي بشريت بسيج كنيم. بسيج مالي آمريكا در زمان جنگ جهاني دوم مثال خوبي در اين مورد است. بنابراين كشورهاي ثروتمند مانند آمريكا به جاي اينكه به ديگر كشورها مستقيم و غير مستقيم لشگر كشي كنند و يا با ديگر متحدان خود در هر گوشه از جهان بلوا براه اندازند (جنگ يمن، سوريه و ليبي) بهتر آنست كه از نيرو و پتانسيل خود در راه بهبود زندگي انسانها استفاده كنند.
با پايان گرفتن بحران كرونا، مردم جهان بايد تصميم بگيرند كه بر اساس چه الگو و عقيده اي ميخواهند آينده خود را بنا سازند. زيرا ميدانيم كه منشاء همه نابساماني ها و مشكلات عميق اقتصادي، اجتماعي و سياسي بخاطر اِعمال سياست هاي نئوليبراليسم و بازار جهاني است. براي مثال، از مدتها پيش نئوليبراليسم ميدانست كه يك بيماري فراگير و كمي متفاوت با بيماري سارس (SARSr-CoV) كه گونه اي از كرونا ويروس است، از راه خواهد رسيد و جهان را مبتلا خواهد كرد. سياست نئوليبراليسم ميتوانست براي پيشگيري از اين بيماري دست بكار شود و واكسن آنرا تهيه كند. اما كمپانيهاي خصوصي داروسازي (Big Pharma) همراه با لابي هاي وابسته، برايشان ساختن انواع كرم پودرهاي جديد سودآورتر از ساختن واكسن كرونا ميباشد. ويروسي كه جان مردم را بخطر انداخته است و aهر روز پشته اي از كشته ها در سراسر جهان بجاي ميگذارد. توجه داشته باشيد كه تهديد فلج اطفال با واكسن سالك (SALK) پايان يافت واكسني كه توسط يك نهاد دولتي ساخته شده بود و بدون ثبت اختراع در دسترس همگان قرار گرفت. همين اقدام ميتوانست در مورد ويروس كرونا انجام گيرد اما طاعون نئوليبراليسم مانع از آن شد. در مورد ويروس كرونا همه اطلاعات در دسترس ما بود اما به همان دلايلي كه پيش تر ذكر شد به آن توجهي نشد. براي مثال، در اكتبر سال ۲۰۱۹ يك شبيه سازي از يك ويروس فرا گير جهاني در ايالات متحده آمريكا بعمل آمد، اما اين اقدام در همان سطح شبيه سازي باقي ماند و اعتنائي به آن نكردند. در تاريخ ۳۱ دسامبر چين، سازمان بهداشت جهاني را از وجود يك ويروس آگاه ساخت و يك هفته بعد دانشمندان چيني ويروس كرونا را شناسائي كردند و اطلاعات لازم را در اختيار جهان قرار دادند. كشورهاي منطقه مانند چين، كره جنوبي و تايوان بي درنگ دست به اقدام زدند. در اروپا نيز تا حدودي در اين مورد اقدام شد. آلمان كه داراي سيستم بيمارستاني پيشرفته و قابل اطميناني است بدون كمك ديگران به موقع وارد عمل شد و تا حدودي بحران را مهار نمود. اما ديگر كشورهاي اروپائي كم كاري كردند و حتي بعضي از آنها بحران را ناديده گرفتند. بدترين اين كشورها انگلستان در اروپا بود و ايالات متحده در آمريكاي شمالي. دگر بار بايد خاطر نشان كرد زمانيكه ما بر اين بحران جهاني غلبه كنيم، دو گزينه محتمل فرداي سرنوشت بشريت را تعيين خواهد كرد. نخست، بعد از بحران، يا بر تعداد نظامهاي فرا اقتدارگرا، مستبد و بي رحم تر از گذشته نسبت به جان و مال انسانها افزوده ميگردد و يا با همت و مقاومت توده مردم در سراسر جهان، بازسازي بنيادين نظام هاي حاكم در جهت بهتر شدن شرايط زندگي انسان آغاز ميگردد.
اما هنوز امروز بشريت با وقوع يك جنگ هسته اي از طرفي و فاجعه تخريب محيط زيست از طرف ديگر كه هستي و نسل انسان را براي هميشه نابود خواهد ساخت، دست بگريبان است. بنابراين لحظات كنوني يكي از مهم ترين لحظات تاريخ بشر است. اين لحظات نه فقط به دليل مقابله با ويروس كرونا است بلكه آگاهي از نقص و عيوب نظام هاي جهاني و نارسائي عملكرد سيستم اقتصادي آنها ميباشد كه مي بايد براي بهبود آينده بشريت تغيير كنند. بنابراين ويروس كرونا يك هشدار و زنگ خطر براي جلوگيري از فجايع آينده است. به عبارت ديگر بي توجهي به اين هشدار و عدم واكاوي و جستجو به ريشه هاي چنين بحران هاي فرا گير، بدون شك آينده وخيم تري را براي ما رقم خواهد زد. اما بايد اذعان كرد قرنطينه اي كه بيش از دو ميليارد نفر را در كره زمين به انزوا كشانده فقط مختص به امروز نيست بلكه بشريت سالها است كه به نوعي از انزواي مخرب اجتماعي گرفتار شده است و امرور آنرا در واقع حس ميكند. بايد با بازآفريني اوراق قرضه اجتماعي به هر روشي كه ممكن است به كمك نيازمندان در سراسر جهان بشتابيم. اما آنچه از دست ما در عصري كه از تشكل و تجمع رو در رو تا مدتي محروم كرده است، بر ميآيد، ارتباط اينترنتي جهت سازماندهي، ايجاد و گسترش سازمان هاي مردم نهاد، بسط تحليل مسائل مبتلا به جوامع امروزي و مشورت جهت حل مشكلات و معضلات آنها ميباشد.
بشر در گذشته نيز با چنين مشكلاتي بسي سخت تر از امروزي روبرو بود كه با درايت، سخت كوشي و اتحاد بر همه آنها فائق آمده است.