جناب آقای طالبزاده! شما ۸ سال قبل به برگزاری یک نشست ضدایرانی در آمریکا اشاره و تأکید کردید که طرحریزی بسیاری از تصمیمات ضدایرانی در این نشست و نشستهای مشابه آن صورت میگیرد. در آن مقطع شما تأکید میکردید که ما باید در این نشستها حضور داشته باشیم و از آنها بهرهبرداری کنیم. اکنون هشتسال از آن روزها میگذرد. آیا اصحاب رسانه ایرانی و نهادهای مسئول، چنانکه باید و شاید به این نشستها توجه میکنند؟
من ۸ سال قبل، در برنامه «راز» که از شبکه ۴ پخش میشد، به نشستی که سالانه توسط بنیاد دفاع از دموکراسی(FDD) برگزار میشد اشاره کردم؛ نشستی که در واقع یک لابی صددرصد تلآویوی در قلب واشنگتن بود. این نشست سهروزه را معمولا در یک هتل برگزار میکردند که مستقل جلوه کند اما در این نشست به ظاهر مستقل، رئیسجمهور، نخستوزیر و ژنرالهای اسرائیلی حضور پیدا میکردند.
از سوی دیگر رقابتی میان سناتورها در جریان بود تا بتوانند در این نشست حضور یابند و برای لابی اسرائیل خودشیرینی کنند. روسای جمهور سابق آمریکا هم در این نشست حضور پیدا میکردند. معمولا عموم مردم آمریکا هم از این دست نشستهای مفصل و پرطمطراق بیاطلاع هستند. در این سه روز افراد بسیاری سخنرانی میکنند و اتفاقا فیلم سخنرانیها را هم در یوتیوب منتشر میکنند.
عنوان کنفرانس مذکور «تهدید ایران» بود. گویی این که ایران یک تهدید است یک امر مسلم برای شرکتکنندگان در این کنفرانس بود. آنها میگفتند ایران هرروز آمریکا را تهدید میکند و میگوید پنتاگون را از زمین برخواهد داشت، به کاخ سفید حمله خواهد کرد و اسرائیل را با بمب اتم نابود خواهد کرد و البته اروپا هم از دست موشکهای ایران در امان نیست، هریک از شخصیتهای مهم سخنران در این نشست، به لیستی از اراجیف تحت عنوان تهدیدهای ایران اشاره میکردند.
این کنفرانس، یک فرصت کمنظیر برای جمهوری اسلامی ایران بود. لازم نبود ما در آن نشست حضور پیدا کنیم؛ همین که سخنرانیهای آن نشست را ببینیم و ترجمه کنیم؛ اقدام درخوری است. اتفاقا آقای رضا داوری سردبیر سایت مشرق تمام آن سخنرانیها را ترجمه کرده است و پَکی مشتمل بر سیدیهای این سخنرانیهای ترجمهشده را به مراکز تحقیقاتی مختلف و کتابخانههای ایران فرستاده است.
نشستهای مذکور پس از حادثه یازده سپتامبر تاکنون برگزار میشود. FDD اکنون به بررسی مراکز تحقیقاتی در ایران روی آورده است. مطرحترین شخصیتهای طرف مقابل، در قالب نشستهای FDD و برای ارائه طرحهای خود علیه ایران اجتماع میکنند؛ این اجتماع، اندیشیدن به طرحهای ضدایرانی را برای ما آسان کرده است اما چرا ما از این نشستها مطلع نمیشویم؟
دفتر ما در واشنگتن چه میکند؟ دفتر ما در سازمان ملل چه میکند؟ اینها هستند که باید درخصوص این نشستها اطلاعرسانی کنند. وزارت خارجه ما چه میکند؟ مگر ما در وزارت خارجه، معاونت آمریکا و اروپا نداریم؟ چرا آن دفاتر و این معاونت از این دست نشستها اینقدر بیخبر هستند؟ چرا باید یک برنامه تلویزیونی این موضوع را افشا کند؟ در برنامه راز دست من باز بود و برنامه هم به طور زنده پخش میشد و من توانستم این موضوع را برای نخستینبار در کشور افشا کنم.
در آن برنامه با چند کارشناس آمریکایی هم ارتباط تصویری برقرار کردیم و درباره این نشست صحبت کردند. این آغاز کار بود. با این کار پنجرهای باز شد تا بنگریم که در این حوزه چقدر عقب هستیم. نه تنها درباره نشست مذکور بلکه درباره بسیاری از مسائل مشابه دیگر نیز عقب هستیم. بگذارید مثالی بزنم. ۱۲ سال قبل یکی از دوستانم قصد سفر به آمریکا داشت و از من برای مشاوره کمک میخواست.
او برای من ویزای خبرنگاری گرفت و من هم به آمریکا سفر کردم. همینجا باید بگویم که من گرینکارت ندارم. شما با ویزای خبرنگاری میتوانید تا زمانی که مشغول کار رسانهای هستید در آمریکا بمانید. در آن سال من تصادفا به دادههایی دست پیدا کردم. از جمله به طور تصادفی در دو نشست حضور پیدا کردم و در هر دو جا موفق به فیلمبرداری شدم.
نخست؛ نشستی در نیویورک برای رونمایی از کتابی درباره ایران بود. نویسنده این کتاب، فرد مشهوری به نام «اسکات ریتر» از همکاران «هانس بلیکس» در گروه بازرسان سازمان ملل بود. او کتابی به نام «Target Iran» نوشته بود. من شاهد بودم که در آن نشست هزاران نفر از اساتید دانشگاههای نیویورک در سالنی اجتماع کرده بودند؛ به طوری جایی برای نشستن در سالن نبود؛ حتی راهپلهها هم مملو از جمعیت بود. «اسکات ریتر» در آن نشست درخصوص دروغهایی که درباره ایران میگویند سخنرانی کرد. از آن جمعیت انبوه میشد فهمید که چقدر مخاطب برای مقابله با دروغپردازی وجود دارد.
اگر درباره کتاب «Target Iran» در اینترنت جستجو کنید، درمییابید که «اسکات ریتر» در این کتاب میگوید این که میگویند ایران میخواهد بمب اتم بسازد و با آن اسرائیل را نابود کند یک کلک و دروغ بزرگ است؛ دروغ بزرگی که منافقین آن را ساخته و پرداختهاند. «ریتر» در همان ده صفحه نخست کتابش از نقش منافقین در ساختن این دروغ سخن میگوید و سپس نقش اسرائیلیها در پردازش این دروغ را لو میدهد. در شبی که این کتاب رونمایی میشد من به زحمت توانستم از راهپله سالن بالا بروم و به سختی توانستم از آن نشست فیلمبرداری کنم. میهماندار آن برنامه آقای «سیمور هرش» بود. «هرش» مطرحترین روزنامهنگار افشاگر آمریکایی است.
«سیمور هرش» در آن برنامه عهدهدار مصاحبه با «اسکات ریتر» بود. پرسش من این است که آیا مردم ایران نباید از این نشست خبردار شوند؟ در آن زمان آقای غرقی مسئول دفتر ما در سازمان ملل بودند و به من گفتند که چنین محفل مهمی در فلان روز و فلان ساعت برپا میشود و فکر میکنم خوب است که تو بروی و ببینی چه آنجا چه خبر است.
آقای غرقی آن روز محبت کرد و من به آن محفل رفتم. من در پایان آن نشست با «اسکات ریتر» مصاحبهای داشتم که چندینبار از تلویزیون ایران پخش شد اما بهرهبرداری از این دست نشستها در میان ما به یک «روند» تبدیل نشده است. محفلی که در واشنگتن برپا