پنجشنبه منابع خبری گزارش دادند که آمریکا و انگلیس توافقی امنیتی و نظامی با استرالیا امضا کردهاند. توافقی که محور مهم آن را برخوردار ساختن استرالیا از زیردریاییهای هستهای تشکیل میدهد. آمریکا و انگلیس در فضا سازی رسانهای تلاش کردهاند تا چنان وانمود سازند که این اقدام برای تقویت امنیت دریانوردی در اقیانوس آرام و هند بوده که در نهایت به مقابله با افزایش نفوذ چین خواهد پرداخت. امضا کنندگان توافق در حالی تلاش کردهاند تا با چین هراسی و حفظ نظام سرمایه داری این توافق را توجیه و رضایت سایر کشورها را جلب نمایند که نگاهی واقع بینانه به این توافق بیانگر نکتهای مهمتر از مقابله با چین است و آن هزینههای سنگینی است که به اروپا به عنوان متحد سنتی آمریکا وارد خواهد شد.
یکی از ابعاد این توافق خسارتهای سنگین مالی مستقیم برای متحدان اروپایی آمریکا است چنانکه لودریان وزیر خارجه فرانسه از این توافق با تعییر خنجر از پشت به پاریس یاد کرده است که ضرری ۹۰ میلیاردی برای فرانسه داشته است. این وضعیت چنان بوده است که اتحادیه اروپا با صدور بیانیهای رسما به این توافق اعتراض کرده و آن را ناقض منافع خود دانسته است که لزوم دوری از آمریکا را بیش از پیش الزام آور میسازد.
نکته دیگر آن است که این توافق زمینه ساز رقابت تسلیحاتی و هستهای خواهد شد در حالی که کشورهای اروپایی به دلیل بحران اقتصادی بویژه به دلیل بحرانهای ناشی از کرونا توان ورود به این عرصه نخواهند داشت و این امر تهدیدی برای امنیت و جایگاه جهانی اروپا خواهد بود. نکته مهم آن است که فرار خفت بار آمریکا و ناتو از افغانستان، حیثیت نظامی اروپا را نیز بر باد داده بگونهای که این اتحادیه رسما بر لزوم جدایی راه امنیتی از آمریکا تاکید و خواستار تشکیل ارتش مستقل اروپایی شده است. نکته مهم دیگر، نیاز مبرم اروپا به روابط اقتصادی با چین است. هر چند که توافق سه جانبه مذکور با امضای اروپا همراه نبوده اما بر اساس توافقات گذشته و سلطهای که آمریکا بر اروپا از بعد از جنگ جهانی دوم یافته، عملا اروپا مجبور در پروژه چین هراسی آمریکا خواهد بود که این امر هزینههای سنگین اقتصادی را به این اتحادیه تحمیل خواهد کرد.
در جمع بندی نهایی میتوان گفت که بازنده اصلی این توافق اتحادیه اروپا خواهد بود در حالی که در پایان این سوال مطرح است که چگونه میتوان به تعهدات و قولهای آمریکا اعتماد کرد در حالی که حتی پایبند به تعهداتش در قبال متحدان اروپایی اش که همواره همراه و مطیع این کشور بودهاند، نمیباشد. این رفتار حقانیت مواضع کشورهایی مانند ایران است که همواره بر غیر قابل اعتماد بودن آمریکا تاکید دارد و تنها راه رسیدن به جهانی امن را نه تسلیم شدن و همراهی با آمریکا بلکه مقابله با آن عنوان داشته است.
نویسنده: قاسم غفوری
یکی از ابعاد این توافق خسارتهای سنگین مالی مستقیم برای متحدان اروپایی آمریکا است چنانکه لودریان وزیر خارجه فرانسه از این توافق با تعییر خنجر از پشت به پاریس یاد کرده است که ضرری ۹۰ میلیاردی برای فرانسه داشته است. این وضعیت چنان بوده است که اتحادیه اروپا با صدور بیانیهای رسما به این توافق اعتراض کرده و آن را ناقض منافع خود دانسته است که لزوم دوری از آمریکا را بیش از پیش الزام آور میسازد.
نکته دیگر آن است که این توافق زمینه ساز رقابت تسلیحاتی و هستهای خواهد شد در حالی که کشورهای اروپایی به دلیل بحران اقتصادی بویژه به دلیل بحرانهای ناشی از کرونا توان ورود به این عرصه نخواهند داشت و این امر تهدیدی برای امنیت و جایگاه جهانی اروپا خواهد بود. نکته مهم آن است که فرار خفت بار آمریکا و ناتو از افغانستان، حیثیت نظامی اروپا را نیز بر باد داده بگونهای که این اتحادیه رسما بر لزوم جدایی راه امنیتی از آمریکا تاکید و خواستار تشکیل ارتش مستقل اروپایی شده است. نکته مهم دیگر، نیاز مبرم اروپا به روابط اقتصادی با چین است. هر چند که توافق سه جانبه مذکور با امضای اروپا همراه نبوده اما بر اساس توافقات گذشته و سلطهای که آمریکا بر اروپا از بعد از جنگ جهانی دوم یافته، عملا اروپا مجبور در پروژه چین هراسی آمریکا خواهد بود که این امر هزینههای سنگین اقتصادی را به این اتحادیه تحمیل خواهد کرد.
در جمع بندی نهایی میتوان گفت که بازنده اصلی این توافق اتحادیه اروپا خواهد بود در حالی که در پایان این سوال مطرح است که چگونه میتوان به تعهدات و قولهای آمریکا اعتماد کرد در حالی که حتی پایبند به تعهداتش در قبال متحدان اروپایی اش که همواره همراه و مطیع این کشور بودهاند، نمیباشد. این رفتار حقانیت مواضع کشورهایی مانند ایران است که همواره بر غیر قابل اعتماد بودن آمریکا تاکید دارد و تنها راه رسیدن به جهانی امن را نه تسلیم شدن و همراهی با آمریکا بلکه مقابله با آن عنوان داشته است.
نویسنده: قاسم غفوری