پنجشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۶ - ۰۲:۴۲
کد مطلب : 102324

کدام راهبرد امنیت ملی

ترامپ سرانجام چارچوب‌های امنیت ملی امریکا را اعلام کرد. براساس این برنامه مجموعه چالش‌های داخلی و جهانی آمریکا اعلام و راهبردهای لازم برای مقابله با آنها اعلام شده است. این اقدام در حالی صورت گرفته که در باب طرح مذکور یک نکته قابل توجه مطرح است و آن اینکه هدف ترامپ از ارائه چنین طرحی چیست و چرا در مقطع کنونی آن را اعلام کرده است؟! پاسخ به این پرسش را در تحولات عرصه داخلی و خارجی آمریکا می‌تواند مشاهده کرد.
در عرصه داخلی به رغم آنکه ترامپ تا حدودی توانسته بهبود شرایط اقتصادی را محقق سازد اما در نهایت نتوانسته جایگاه مردمی و سیاسی کسب کند و وی را به عنوان منفورترین رئیس‌جمهوری آمریکا می‌شناسد. ترامپ همواره تلاش دارد تا با امنیت‌سازی فضای کشور از یک‌سو اولویت کشور را از انتقاد به سیاست‌هایش خارج سازد و از سوی دیگر سیاست سرکوب و تقابل‌هایش با جریان‌ها و گروه‌های سیاسی و مدنی را توجیه سازد.
در عرصه جهانی نیز ترامپ هر چند ساعت هوچی‌گری گسترده‌ای را اجرا کرده‌ اما در عمل نتوانسته دستاورد چندانی داشته باشد چنانکه در غرب آسیا محوریت مبارزه با تروریسم و حمایت از متحدان آمریکا در رسیدن به اهداف علیه مقاومت ناکام بوده است. ترامپ با اقدامات امنیتی و نظامی از جمله تشدید ایران‌هراسی، اعلام قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی، اعلام بودجه نظامی ۷۰۰ میلیارد دلاری، اعزام گروه‌های نظامی به مناطق مختلف جهان از آفریقا و غرب آسیا گرفته تا اروپا و شرق آسیا و در نهایت اعلام طرح امنیت ملی آمریکا با محوریت تهدیدات نظامی سعی دارد تا قدرت ساختگی برای خود ایجاد نماید تا وعده خود را مبنی بر احیای جایگاه نظامی امریکا در عرصه جهانی محقق سازد.
نکته مهم در اقدامات ترامپ آن است که وی از یک‌سو کشورهایی مانند ایران و کره‌شمالی را تهدید امنیت ملی آمریکا عنوان کرده و از سوی دیگر روسیه و چین را رقیب جهانی معرفی کرده است. این اقدام ترامپ در حالی است که آمریکا دائما با چین و روسیه در تقابل بوده لذا اقدام ترامپ می‌تواند برگرفته از یک اصل باشد و آن اینکه وی تلاش دارد تا چنان وانمود سازد که توانسته دشمنان سنتی آمریکا را مهار سازد و اکنون به دنبال مقابله با چالش‌های جدید است.
به عبارتی آمریکا به دنبال آن است که به جای مقابله مستقیم با چین و روسیه به دشمنان ردیف دوم را محور برنامه‌های آمریکا قرار دهد در حالی که یک اصل در این امر مشاهده می‌شود و آن تاثیر تحولات غرب آسیا بر سیاست‌های آمریکاست. واقعیت آن است که واشنگتن در معادلات منطقه با ناکامی مواجه شده که محور آن جبهه مقاومت تشکیل می‌دهد. اینکه آمریکا ایران را در جمع تهدیدات خود عنوان می‌کند نه به معنای تروریست بودن این کشورها بلکه نشات گرفته از این واقعیت است که آمریکا توان مقابله با آنها را ندارد و با هوچی‌گری به دنبال ایجاد فضای روانی علیه آنهاست. 

نویسنده: فرامرز اصغری

https://siasatrooz.ir/vdcj88evxuqeytz.fsfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی