رهبر معظم انقلاب همواره در سخنانشان هر گاه به مسئلهای میپردازند و آن را تبیین میکنند همه ابعاد آن را در نظر میگیرند.
سخنان هفته گذشته رهبر معظم انقلاب در دیدار خانواده شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی با ایشان علاوه بر آن که بازتابهای زیادی در میان افکار عمومی داشت، اما باعث شد برخی، برداشتهای اشتباه و دلبخواه خود را از آن داشته باشند.
رهبر معظم انقلاب در آن دیدار با بیان این که «رفع تحریم به دست دشمن است اما خنثیسازی آن به دست خودمان است»، گفتند: بنابراین باید بیش از آنکه به فکر رفع تحریم باشیم بر خنثی کردن آن تمرکز کنیم.
ایشان افزودند: البته نمیگوییم دنبال رفع تحریم نباشیم، چرا که اگر بتوان تحریم را رفع کرد، حتی یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم، اگرچه اکنون چهار سال است که تأخیر شده و از سال ۹۵ که بنا بود همه تحریمها یکباره برداشته شود، تا امروز نه تنها تحریمها برداشته نشد بلکه زیادتر هم شد.
سخنان رهبر معظم انقلاب روشن است، نمیتوان تفسیر و برداشتی داشت که نشان دهد منظور و مفهوم آن این است که باید بجای خنثی سازی تحریم فقط به فکر رفع تحریم باشیم. بلکه تأکید ایشان بر این است که قرار بود همه تحریمها یکجا برداشته شود و اکنون ۴ سال از آن میگذرد و به تحریمها افزوده شده است، پس بجای تمرکز بر لغو تحریم باید بر روی خنثی سازی تحریم متمرکز شد.
کسی در ایران مخالف لغو تحریمهای اقتصادی علیه کشورمان نیست، اما برداشته شدن تحریمها به چه قیمتی؟ مهم است.
در آغاز دولت تدبیر و امید، تلاش بر این بود که با مذاکره و دادن امتیازات هستهای که به تعطیلی فعالیتهای صلح آمیز هستهای ایران منجر شد، همه تحریمهای اقتصادی نیز برچیده شود.
بیش از دو سال مذاکره ایران و ۵+۱ توافق هستهای را حاصل کرد و قرار بر اجرای تعهدات از سوی دو طرف بود.
ایران فعالیتهای هستهای خود را تعلیق کند تا ۵+۱ نیز تحریمهای اقتصادی را که شامل تحریمهای نفتی، بانکی، بیمهای و غیره میشد لغو کند.
بیش از ۴ سال از اجرای برجام میگذرد و نه تنها تحریمها لغو نشده بلکه آمریکا با خروج از توافق هستهای، تحریمهای مضاعفی را به ایران تحمیل کرد و اروپا نیز از آن تبعیت نمود.
با وجودی که ایران بیش از چهار سال را با بدعهدی آمریکا و اروپا سپری کرده است، آیا باز هم صلاح است در پی لغو تحریمها از سوی آمریکا و اروپا منتظر بمانیم؟
با وجودی که سخنان رهبر معظم انقلاب واضح است اما برخی در رسانههای جریان سیاسی اصلاح طلب و البته برخی دولتمردان سعی کردند تنها همان بخشی که رهبر انقلاب فرمودند «اگر بتوان تحریم را رفع کرد، حتی یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم» برجسته کنند و آن را با بزرگنمایی که ترفند تبلیغاتی برای تحریف و قلب واقعیت گفته شده در سخنان رهبر انقلاب است، القاء کنند که ایشان فقط بر روی این موضوع تأکید دارند و لاغیر!
برداشت این طیف تحریف کننده از این بخش از سخن حضرت آیت الله خامنهای بر این مبنا است که پس برای رفع تحریمهای باید هر چه سریعتر با آمریکا مذاکره کنیم تا تحریمها به سرعت لغو شود!
اگر قرار بود راهکار مداکره با آمریکا بای لغو تحریمها جواب دهد که برجام تجربه روشنی است.
بایدن هم در کاخ سفید بنشیند، تحریمهای ایران را لغو نخواهد کرد.
برجام به گونهای بسته شده است که اگر ایران اقدام به خروج از آن کند، هزینه بیرون آمدن از ماندن در توافق هستهای بیشتر است.
بازگشت آمریکا به برجام بدون لغو تحریمهای توافق شده در آن چه سودی برای ایران خواهد داشت؟
هدف از تحریف در سخنان رهبر معظم انقلاب برای این است که غربگرایان در پی مذاکره با آمریکا بر سر موضوعات دیگر هستند، موضوعاتی که به امنیت جمهوری اسلامی ایران مرتبط است.
آیا میتوان با وجود تجربه تلخ برجام، بر سر توانمندی موشکی ایران مذاکره کرد و وعده سر خرمن آمریکا را پذیرفت؟
چه ضمانتی وجود دارد که توانمندی موشکی ایران برچیده شود و آمریکا هم همه تحریمهای اقتصادی را برچیند؟
آیا توافق هستهای که به امضای ۶ کشور به اصطلاح قدرتمند دنیا رسیده ضمانت اجرایی داشت؟
افکار عمومی با این تحریفها بار دیگر فریب نخواهد خورد اما مسئله این است که رسانههای اصلاح طلب، برخی دولتمردان و وادادگان سیاسی کار را بجایی رساندهاند که به تحریف سخنان رهبر انقلاب میپردازند و سعی دارند تفکر خود را به جامعه تزریق کنند، همان کاری که در برجام پیاده کردند و مردم را با تحریف فریبنده، همراه و رأی جمع آوری کردند.
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز همان ترفند را به کار گرفتهاند تا شاید بتوانند رئیس جمهوری بر سر کار بیاورند که همچنان بجای خنثی کردن تحریمها در اندیشه لغو تحریمها با مذاکره و دادن امتیازهای بزرگ و عبور از خط قرمزها باشد.
در جنگ صفین معاویه با فریب عمر و عاص قرآن بر سر نیزه سربازان خود زد و پیروزی را از آن خود کرد.
اکنون نیز عدهای در داخل، فریب معاویه تازه کار در آمریکا را خوردهاند و خط تحریف را در پیش گرفته اند. اما مردم هوشیارند و آگاه، بار دیگر فریب نخواهند خورد.
نویسنده: محمد صفری