امنیت اصلیترین کلید واژه برای هر فرد، کشور، منطقه و نظام جهانی است چنانکه حتی هرگونه فعالیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در بستر امنیت قابل اجراست. منطقه غرب آسیا به عنوان کانون و قلب تپنده تحولات جهانی، طی دو دهه اخیر با زنجیرهای از بحرانهای امنیتی تحمیلی مواجه بوده که خسارتهای انسانی و مالی بسیاری به همراه داشته و در مناطقی نیز همچنان این روند ادامه دارد. به اذعان هیلاری کلینتون وزیر خارجه اوباما، القاعده توسط آمریکا برای اهدافش در منطقه ایجاد شد و ترامپ نیز اذعان میکند که داعش توسط آمریکا برای جنگ نیابتی آمریکا توسط اوباما ایجاد شد.
همزمان با اوج گیری تروریسم تحمیلی در منطقه، در سال 2011، با طراحی بزرگ مردانی همچون شهید سپهبد قاسم سلیمانی نیروهایی در منطقه با عنوان مقاومت و مدافعان حرم شکل گرفت. نگاهی بر کارنامه نیروهای مقاومت و از جمله مدافعان حرم که در این سالها شهدای بسیاری را در راه امنیت ایران، منطقه و جهان اعطا کردهاند، چند اصل مهم را آشکار می سازد.
نخست آنکه مدافعان حرم در این سالها گرفتار اشتباه محاسباتی چشم داشت به ائتلاف به اصطلاح ضد داعش آمریکا، همکاری با غرب در قالب برجام و تصویب اف ای تی اف و آشتی با جهان و دیپلماسی لبخند نشدند و در رویکردی واقعگرایانه راه مقاومت و جان فشانی را در پیش گرفتند و شاید اگر آنها نیز میخواستند چشم به نتایج برجام و اف ای تی اف، مذاکره و لبخندهای دیپلماتیک داشته باشند، تروریسم تا قلب ایران را تسخیر کرده بود.
دوم آنکه مدافعان حرم با جان فشانی و مقاومت جایگاه منطقهای و جهانی ایران را ارتقا دادند. مردانی همچون شهید حججی و... عزت ایران را نه با مذاکره و دل بستن به وعدههای کدخدا که هرگز نیز محقق نشد، بلکه با مقاومت خویش رقم زدند و نشان دادند که راه عزت و اقتدار و امنیت کشور با مقاومت و ایستادگی رقم می خورد و نه در دستان بیگانهای که دستکش مخملین بر دست چدنی دارد.
سوم آنکه امروز مقاومت شجاعانه ملت غزه که رژیم صهیونیستی و آمریکا را زمین گیر کردهاند، مقاومت یمن که دریای سرخ را به تسخیر در آورده و موشکهای 2 میلیون دلاری آمریکا را نکارآمد کردهاند و یا حزب اللهی که معادلات منطقه را رقم زده است، الگو گرفته از مقاومت مدافعان حرم است. الگویی که امروز به یک راهکار نهایی در تحقق اهداف آزادی خواهانه ملتها مبدل شده است و افکار عمومی و حتی بسیاری از کشورها را با خود همراه ساخته در حالی که سازشکاری و مذاکره جز ویرانی برای این کشورها نداشته است.
نکته پایانی آنکه آنچه امروز راهکار حل مشکلات کشور میباشد، رویکرد ملی و سراسری به تفکر مقاومت و مدافعان حرمی است که به جای تکرار چشم داشت به احیای برجام و وعدههای غیرقابل انجام غرب، با رویکردی واقع بیانه تکیه بر داشتهها درونی، ظرفیتهای موجود منطقه و جهان را در پیش گرفت و سرانجام امنیت و عزت و سربلندی ایران را رقم زد. حقیقت انکار ناپذیر آن است که دنیای امروز دنیای مذاکره و دل بستن به وعدههای غرب نمی باشد و دنیا دنیای مدافعان حرم است که راه و رسم ماندگار شدن را به همگان آموختند.
همزمان با اوج گیری تروریسم تحمیلی در منطقه، در سال 2011، با طراحی بزرگ مردانی همچون شهید سپهبد قاسم سلیمانی نیروهایی در منطقه با عنوان مقاومت و مدافعان حرم شکل گرفت. نگاهی بر کارنامه نیروهای مقاومت و از جمله مدافعان حرم که در این سالها شهدای بسیاری را در راه امنیت ایران، منطقه و جهان اعطا کردهاند، چند اصل مهم را آشکار می سازد.
نخست آنکه مدافعان حرم در این سالها گرفتار اشتباه محاسباتی چشم داشت به ائتلاف به اصطلاح ضد داعش آمریکا، همکاری با غرب در قالب برجام و تصویب اف ای تی اف و آشتی با جهان و دیپلماسی لبخند نشدند و در رویکردی واقعگرایانه راه مقاومت و جان فشانی را در پیش گرفتند و شاید اگر آنها نیز میخواستند چشم به نتایج برجام و اف ای تی اف، مذاکره و لبخندهای دیپلماتیک داشته باشند، تروریسم تا قلب ایران را تسخیر کرده بود.
دوم آنکه مدافعان حرم با جان فشانی و مقاومت جایگاه منطقهای و جهانی ایران را ارتقا دادند. مردانی همچون شهید حججی و... عزت ایران را نه با مذاکره و دل بستن به وعدههای کدخدا که هرگز نیز محقق نشد، بلکه با مقاومت خویش رقم زدند و نشان دادند که راه عزت و اقتدار و امنیت کشور با مقاومت و ایستادگی رقم می خورد و نه در دستان بیگانهای که دستکش مخملین بر دست چدنی دارد.
سوم آنکه امروز مقاومت شجاعانه ملت غزه که رژیم صهیونیستی و آمریکا را زمین گیر کردهاند، مقاومت یمن که دریای سرخ را به تسخیر در آورده و موشکهای 2 میلیون دلاری آمریکا را نکارآمد کردهاند و یا حزب اللهی که معادلات منطقه را رقم زده است، الگو گرفته از مقاومت مدافعان حرم است. الگویی که امروز به یک راهکار نهایی در تحقق اهداف آزادی خواهانه ملتها مبدل شده است و افکار عمومی و حتی بسیاری از کشورها را با خود همراه ساخته در حالی که سازشکاری و مذاکره جز ویرانی برای این کشورها نداشته است.
نکته پایانی آنکه آنچه امروز راهکار حل مشکلات کشور میباشد، رویکرد ملی و سراسری به تفکر مقاومت و مدافعان حرمی است که به جای تکرار چشم داشت به احیای برجام و وعدههای غیرقابل انجام غرب، با رویکردی واقع بیانه تکیه بر داشتهها درونی، ظرفیتهای موجود منطقه و جهان را در پیش گرفت و سرانجام امنیت و عزت و سربلندی ایران را رقم زد. حقیقت انکار ناپذیر آن است که دنیای امروز دنیای مذاکره و دل بستن به وعدههای غرب نمی باشد و دنیا دنیای مدافعان حرم است که راه و رسم ماندگار شدن را به همگان آموختند.
قاسم غفوری