این روزها در حالی جهان معطوف به نسلکشی در غزه و لبنان بوده و خواستار اجماع جهانی برای مقابله با رژیم صهیونیستی و حامیانش است که در اقدامی که بیشتر به یک جنون از سوی نئونازیها لیبرال سرمایهداری شباهت دارد، شورای اروپا اعلام کرد که کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران و یک فرد و 4 نهاد ایرانی و روسی را به بهانه نقش داشتن در انتقال پهپادهای ایرانی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین تحریم کرده است.
همزمان با این اقدام غیر منطقی و غیر قانونی اروپاییها، انگلیس نیز که از شرکای اصلی نسلکشی در غزه و لبنان است، اعلام کرد که هواپیمایی و کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران و یک کشتی باری روسی را به بهانه نقش داشتن در حمایت نظامی ادعایی ایران از روسیه در جنگ اوکراین تحریم کرده است.این اقدامات به اصطلاح صلح طلبانه از سوی غرب در حالی صورت گرفته است که رفتارهای روزهای اخیر آنها به صراحت ریشه این رفتارهای غیر عقلانی را نشان میدهد و آن اصرار سران کاخ سفید و تروئیکای اروپایی(انگلیس، فرانسه و آلمان) مبنی بر ادامه جنگ افروزی در اوکراین و تبدیل آن به جنگ جهانی است چنانکه دیروز این کشورها از لغو محدودیتهای کییف درباره استفاده از سلاحهای دور برد در خاک روسیه، خبر دادند.
در همین حال غربیها در بعد دیگر جنگ افروزیهایشان در صحنه جهانی همچنان به ارسال تسلیحات و کمک نظامی به رژیم صهیونیستی ادامه میدهند و طرحهای آتش بس آنها نیز بیشتر یک داستانسرایی است که برای فریب افکار عمومی و تحقق اهداف شکست خورده نظامی صهیونیستها در عرصه سیاسی است.
نکته دیگر در هدف گذاری غربیها زنجیره طراحی آنها برای فشار بر ایران است که در کنار تکرار ادعاهای حقوق بشری، فعال سازی ورشکستگان سیاسی خارج از کشور، تحریک تروریستها در مناطق مرزی شرق ایران، به پرونده سازی و دروغ پرداکنی در شورای حکام نیز رسیده است چنانکه تروئیکاری اروپایی از تهیه یک قطعنامه ضد ایرانی در آژانس خبر دادهاند.
با توجه به مجموعه رفتارهای غرب میتوان دریافت که آنها از یک سو در حال چینش پازش فشارهای گسترده علیه ایران هستند تا از آن در مذاکرات احتمالی آینده بهرهگیرند بویژه آنکه برخی مسئولان در دستگاه دیپلماسی و دولت بعضا حل مشکلات کشور را به مذاکرات با خارج گره زدهاند. از سوی دیگر غرب به زعم خویش با این رفتارها به دنبال منصرف سازی ایران از پاسخ به تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به حریم ایران است در عین حال آنکه به دنبال القای آدرس غلط هزینههای روابط با روسیه و چین به ملت ایران است تا به زعم خویش مانع از نظم نوین جهانی چند جانبه گرایانه بر پایه تعاملاتی این کشورها و سایر قدرتهای نوظهور گردد.
حال این سوال مطرح است که واکنش ایران به این رفتارها چگونه میتواند باشد.؟ در پاسخ به این پرسش میتوان گفت که رفتار غربیها نشانگر آرایش جنگی آنها با ابزارهای اقتصادی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی، رسانهای و ادراکی است لذا برای مقابله با آن نیز باید آرایش نظامی در همه زمینه را محقق کرد. در همین راستا هرگونه عقب نشینی در برابر تهدیدات زمینه ساز افزایش فشارها و پیش روی دشمن خواهد بود لذا پاسخگویی قاطع، سخت و سریع به هر تهدیدی امری ضروری است تا از اشتباه محاسباتی دشمن جلوگیری گردد. در کنار آنکه رفع مشکلات اقتصادی با تکیه بر داشتههای درونی و دیپلماسی منطقهای و نیز ساختارهای بینالمللی همچون شانگهای و بریکس و مقابله جدی با رفتارهای تورم زا که سیگنالهای اشتباه به غرب مبنی بر نیاز و ضعف اقتصادی ایران میدهد امری ضروری است. اصرار بر اجرای افای تی اف به عنوان تنها راه حل مشکلات کشور، رفتارهای این روزهای وزارت اقتصاد و بانک مرکزی در افزایش نرخ ارز نیمایی با تصور تکنرخی کردن ارز، اقدامات خودروسازان، موتورسیکلتسازان، سیمانیها، فولادیها، لبنیاتیها و.... در افزایش قیمتها قطعا در چارچوب مقاومت اقتصادی قرار نمیگیرد و میتواند تقویت کننده توهمات و فشارهای بیشتر غرب گردد.
نکته دیگر آنکه اجرایی ساختن وعده صادق 3 علیه رژیم صهیونیستی، دادن پاسخ قاطع هستهای به اقدام احتمالی آژانس مبنی بر صدور قطعنامه ضد ایرانی، تاکید بر حمایت از جبهه مقاومت و.. در این چارچوب قابل تعریف است. به عبارتی دیگر پاسخ کلوخانداز را با سنگ باید داد تا دست از توهمات زیادهخواهانه بردارد. حقیقت آن است که ابزار تحریم سالهاست بیاثر شده است. اگر اتحادیه اروپا هنوز با توهم وارد کردن فشار به ایران اقدام به تحریم خطوط هوایی و کشتیرانی کشورمان کرده، باید آماده پذیرش تبعات این اقدام ستیزهجویانه و ضدانسانی نیز باشد و نباید بدون مجازات باقی بماند. امروز روز نقره داغ شدن غرب است تا دریابد که دوران بزن درو و تهدید و ارعاب برای باجخواهی پایان یافته است. نقره داغ کردن غرب امروز یک ضرورت و نه یک انتخاب است که نباید در اجرای آن تعللی صورت گیرد.
همزمان با این اقدام غیر منطقی و غیر قانونی اروپاییها، انگلیس نیز که از شرکای اصلی نسلکشی در غزه و لبنان است، اعلام کرد که هواپیمایی و کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران و یک کشتی باری روسی را به بهانه نقش داشتن در حمایت نظامی ادعایی ایران از روسیه در جنگ اوکراین تحریم کرده است.این اقدامات به اصطلاح صلح طلبانه از سوی غرب در حالی صورت گرفته است که رفتارهای روزهای اخیر آنها به صراحت ریشه این رفتارهای غیر عقلانی را نشان میدهد و آن اصرار سران کاخ سفید و تروئیکای اروپایی(انگلیس، فرانسه و آلمان) مبنی بر ادامه جنگ افروزی در اوکراین و تبدیل آن به جنگ جهانی است چنانکه دیروز این کشورها از لغو محدودیتهای کییف درباره استفاده از سلاحهای دور برد در خاک روسیه، خبر دادند.
در همین حال غربیها در بعد دیگر جنگ افروزیهایشان در صحنه جهانی همچنان به ارسال تسلیحات و کمک نظامی به رژیم صهیونیستی ادامه میدهند و طرحهای آتش بس آنها نیز بیشتر یک داستانسرایی است که برای فریب افکار عمومی و تحقق اهداف شکست خورده نظامی صهیونیستها در عرصه سیاسی است.
نکته دیگر در هدف گذاری غربیها زنجیره طراحی آنها برای فشار بر ایران است که در کنار تکرار ادعاهای حقوق بشری، فعال سازی ورشکستگان سیاسی خارج از کشور، تحریک تروریستها در مناطق مرزی شرق ایران، به پرونده سازی و دروغ پرداکنی در شورای حکام نیز رسیده است چنانکه تروئیکاری اروپایی از تهیه یک قطعنامه ضد ایرانی در آژانس خبر دادهاند.
با توجه به مجموعه رفتارهای غرب میتوان دریافت که آنها از یک سو در حال چینش پازش فشارهای گسترده علیه ایران هستند تا از آن در مذاکرات احتمالی آینده بهرهگیرند بویژه آنکه برخی مسئولان در دستگاه دیپلماسی و دولت بعضا حل مشکلات کشور را به مذاکرات با خارج گره زدهاند. از سوی دیگر غرب به زعم خویش با این رفتارها به دنبال منصرف سازی ایران از پاسخ به تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به حریم ایران است در عین حال آنکه به دنبال القای آدرس غلط هزینههای روابط با روسیه و چین به ملت ایران است تا به زعم خویش مانع از نظم نوین جهانی چند جانبه گرایانه بر پایه تعاملاتی این کشورها و سایر قدرتهای نوظهور گردد.
حال این سوال مطرح است که واکنش ایران به این رفتارها چگونه میتواند باشد.؟ در پاسخ به این پرسش میتوان گفت که رفتار غربیها نشانگر آرایش جنگی آنها با ابزارهای اقتصادی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی، رسانهای و ادراکی است لذا برای مقابله با آن نیز باید آرایش نظامی در همه زمینه را محقق کرد. در همین راستا هرگونه عقب نشینی در برابر تهدیدات زمینه ساز افزایش فشارها و پیش روی دشمن خواهد بود لذا پاسخگویی قاطع، سخت و سریع به هر تهدیدی امری ضروری است تا از اشتباه محاسباتی دشمن جلوگیری گردد. در کنار آنکه رفع مشکلات اقتصادی با تکیه بر داشتههای درونی و دیپلماسی منطقهای و نیز ساختارهای بینالمللی همچون شانگهای و بریکس و مقابله جدی با رفتارهای تورم زا که سیگنالهای اشتباه به غرب مبنی بر نیاز و ضعف اقتصادی ایران میدهد امری ضروری است. اصرار بر اجرای افای تی اف به عنوان تنها راه حل مشکلات کشور، رفتارهای این روزهای وزارت اقتصاد و بانک مرکزی در افزایش نرخ ارز نیمایی با تصور تکنرخی کردن ارز، اقدامات خودروسازان، موتورسیکلتسازان، سیمانیها، فولادیها، لبنیاتیها و.... در افزایش قیمتها قطعا در چارچوب مقاومت اقتصادی قرار نمیگیرد و میتواند تقویت کننده توهمات و فشارهای بیشتر غرب گردد.
نکته دیگر آنکه اجرایی ساختن وعده صادق 3 علیه رژیم صهیونیستی، دادن پاسخ قاطع هستهای به اقدام احتمالی آژانس مبنی بر صدور قطعنامه ضد ایرانی، تاکید بر حمایت از جبهه مقاومت و.. در این چارچوب قابل تعریف است. به عبارتی دیگر پاسخ کلوخانداز را با سنگ باید داد تا دست از توهمات زیادهخواهانه بردارد. حقیقت آن است که ابزار تحریم سالهاست بیاثر شده است. اگر اتحادیه اروپا هنوز با توهم وارد کردن فشار به ایران اقدام به تحریم خطوط هوایی و کشتیرانی کشورمان کرده، باید آماده پذیرش تبعات این اقدام ستیزهجویانه و ضدانسانی نیز باشد و نباید بدون مجازات باقی بماند. امروز روز نقره داغ شدن غرب است تا دریابد که دوران بزن درو و تهدید و ارعاب برای باجخواهی پایان یافته است. نقره داغ کردن غرب امروز یک ضرورت و نه یک انتخاب است که نباید در اجرای آن تعللی صورت گیرد.
قاسم غفوری