ترکيه، کشوري که همواره درصدد بازآفريني دوران پادشاهي عثماني بوده است. همين توهم، باعث شده است تا در دوران گوناگون به سياستهايي دست بزند که باعث شود نه تنها به آن دوران بازنگردد، بلکه از اين چيزي هم که هست کمتر جلوه دهد.
اين کشور مسلماننشين از زمان آتاترک رويه اسلامستيزي را در پيش گرفت هر چند امروز، دولتي به ظاهر اسلامگرا در راس کار است، اما بويي از اسلام واقعي در دولتمردان آن به مشام نميرسد. در مقابل مردم ترکيه آگاهانه به تحولات منطقه و عملکرد مسئولانشان مينگرند و درباره آنها در آينده نزديک تصميم خواهند گرفت.
رفتارهاي ترکيه در چند ماه گذشته به ويژه پس از انقلابهايي که در کشورهاي اسلامي به وقوع پيوست، نشان ميدهد که همه رفتارها و سياستهاي دولتمردان آنکارا همان سياستهايي است که آمريکا در نظر دارد تا در منطقه پياده شود.
سياستهاي مداخلهجويانه ترکيه در اعتراضات سوريه، که مورد انتقاد مردم اين کشور نيز هست، استقرار سپر دفاعي موشکي ن-اتو در خاک اين کشور که مردم ترکيه نسبت به آن اعتراض دارند. همراهي ترکيه با سياستهاي آمريکا در منطقه و بسياري موارد ديگر که باعث ميشود دولتمردان اين کشور هر چه بيشتر از دنياي اسلام فاصله بگيرند. اين دوري از جهان اسلام که اکنون وارد مرحله تازه و آيندهسازي شده است، در آينده نزديک تحولاتي را در ترکيه رقم خواهد زد.
اکنون رقابت اصلي ميان ترکيه و ايران در منطقه شکل گرفته است. اين رقابت در واقع بر سر تاثيرگذاري بر خيزشهاي اسلامي است که در بسياري از کشورهاي عربي ـ اسلامي يا به پيروزي رسيده و يا در حال پيروزي است.
همين امر باعث شده است تا ترکيه فعالانه در اين ميدان گام بردارد تا بتواند رهبري اين تحولات و تاثيرگذاري خود را بر آنها نهادينه کند. غافل از اين که جمهوري اسلامي ايران بدون دخالت مستقيم در اين خيزشهاي اسلامي به خاطر ريشهدار بودن انقلاب اسلامي در ميان مردم مسلمان منطقه از لحاظ تاثيرگذاري معنوي کار خود را کرده است.
ترکيه اکنون با چالشهاي بسياري روبروست. چالش تازهاي که ميان ترکيه و اتحاديه اروپا شکل گرفته است، بر سر يک واقعه تاريخي است که ثبت شده ارامنه به دست عثمانيها قتل عام شدهاند. البته ترکيه سالهاست بر سر اين موضوع با ارمنستان و برخي کشورهايي که به آن واقعه اعتقاد دارند بر سر چالش است. اکنون نيز بر سر همين موضوع با فرانسه به جدال پرداخته و کار به فراخوان سفير کشيده شده است.
ترکيه که در سوريه نيز تلاشهاي بسياري انجام داد تا دولت قانوني بشار اسد که از حمايتهاي مردمي برخوردار است، سقوط کند، اما ميبيند که چنين چيزي اتفاق نيفتاده است و اکنون به نظر ميرسد، دولتمردان آنکارا بدشان نميآيد که سوريه درگير يک جنگ داخلي تمام عيار شود. برخي از تحليلگران اعتقاد دارند که انفجارهاي اخير دمشق با هدايت و رهبري ترکيه انجام شده است.
اکنون نيز موضوع تازهاي شکل گرفته است. رسانههاي ترکيه در يک اقدام هماهنگ ادعا کردهاند که ايران در پس پرده بحران اخير ميان نخستوزير عراق و معاون رئيسجمهور اين کشور قرار داشته است تا از اين طريق در آستانه شدت گرفتن اقدامات بينالمللي عليه سوريه، هژموني منطقهاي خود را حفظ کند. مقامات ترکيه پس از خروج نيروهاي آمريکايي از خاک عراق همواره اين نگراني را داشتهاند که تاثير و نفوذ جمهوري اسلامي ايران در عراق بيشتر خواهد شد به همين خاطر علاوه بر فتنهافکني در سوريه، عراق را نيز در نظر دارند تا بتوانند با ايجاد اختلافات در دولت عراق، و ايجاد واهمه از نقش و تاثير ايران در مردم و دولت اين کشور فتنهاي ديگر را درعراق ايجاد کنند. نشان اين ادعا، حمايت ترکيه از طارق الهاشمي معاون رئيسجمهور عراق است.
رسانههاي ترکيه به اين ادعا دامن ميزنند که ايران به طور روشن در تنشهاي اخير در عراق دست داشته است. روزنامه حريت به نقل از مقامات عاليرتبه دولتي ترکيه اين ادعا را مطرح کرده و به نقل از آنها نوشته است؛ ترکيه از آمريکا خواسته بود که اجازه دهد دولتي سني در عراق روي کار آيد اما واشنگتن با اين درخواست مخالفت کرده است. در اين جمله ميتوان به اين موضوع پي برد که آنکارا درصدد است تا القاء کند که دولت مالکي يک دولت آمريکايي است و از سوي ديگر بر طبل اختلافات شيعه و سني ميکوبد. در صورتي که دولت مالکي برآمده از انتخاب نمايندگان پارلماني است که مردم آنها را برگزيدهاند.
اين سياست خصمانه اخير ترکيه عليه عراق از آنجا نشات ميگيرد که مالکي در سفري که به آمريکا داشت رسما اعلام کرد که تهديد اصلي عليه عراق ترکيه است و ايران هيچ تهديدي براي عراق محسوب نميشود.
دولتمردان به اصطلاح اسلامگراي ترکيه بايد به اين امر مهم واقف باشند که اگر عراق ناامن باشد، اگر اختلافات شيعه و سني دامن زده شود، اگر در سوريه جنگ داخلي با حمايت ترکيه ايجاد شود. نخستين کشوري که ضربه شديدي از اين اتفاقات خواهد خورد دولت ترکيه است.