مصر ديروز روزي خونين را سپري كرد. ارتش مصر با ادعاي برقراري امنيت و ثبات ، هر آنچه در توان داشت براي پايان دادن به تحصن هواداران مرسي و البته آناني كه از گرفتار شدن كشورشان در گودال كودتاي نظامي و بازماندگان مبارك به كار گرفت. آمارهاي متفاوتي از ميزان كشته و زخميهاي تحولات ديروز مصر منتشر شده است اما آنچه مسلم است ،ديروز مصر روزي خونين را سپري كرده كه دامنه آن در روزهاي آينده نيز ادامه خواهد داشت.
هر چند كه محافل رسانهاي و سياسي عربي و غربي تلاش كردهاند تا حوادث ديروز مصر را برگرفته از اقدامات خودسرانه ارتش عنوان دارند اما تحولات ديروز منطقه ابعادي پنهان در وراي كشتارهاي مذكور را در ذهن ايجاد مينمايد.
اولا چهارشنبه ۲۳/۵/۹۲ دور دوم مذاکرات سازش تشکيلات خودگردان و رژيم صهيونيستي در بيتالمقدس برگزار شد. اين در حالي است که عدم تناسب ميان مطالبات صهيونيستها با دادههاي آنها مخالفت و اعتراض شديد دوم فلسطين را به همراه داشت. در اين مذاکرات صهيونيستها در ازاي حذف حقوق فلسطينيها شامل حق بازگشت آوارگان به وطن، مساله اراضي اشغالي از جمله اراضي ۱۹۶۷ و نيز مساله قدس و حتي شهرکسازي صهيونيستها، صرفا آزادي ۲۶ اسير فلسطيني را اجرا کردند. اسرايي که بسياري از آنها دوره محکوميتشان به پايان رسيده بود و آزادي آنها به بهانه روند سازش امري واهي بوده است. مذاکرات چهارشنبه برگ برندهاي براي صهيونيستها بوده كه دستاوردي براي فلسطين به همراه نداشته است. با توجه با واکنش تند فلسطينيها و نيز رسوايي تشکيلات خودگردان و آمريکا در حذف حقوق فلسطينيها ميتوان گفت که صهيونيستها، تشکيلات خودگردان، آمريکا و کشورهاي مرتجع عربي برآنند تا آنچه در روند سازش روي ميدهد را پنهان و مانع از افشاي حذف بخشهاي ديگري از حقوق فلسطينيها شوند.
ثانيا نکته بسيار مهم در تحولات منطقه قيام مردم بحرين ميباشد. مردم بحرين در قالب جنبش تمرد، چهارشنبه (۱۴ اوت) قيامي سراسري را عليه آل خليفه آغاز کردند اين حرکت مردمي هزينههاي بسياري براي کشورهاي عربي به ويژه عربستان و غرب به همراه دارد چرا که پويايي مردم بحرين را آشکار ميسازد که ميتواند الگويي براي مردم عربستان باشد. روند تحولات نشان ميدهد که رسانههاي خارجي چندان توجهي به تحولات بحرين نداشتهاند و عملا به حاشيهها پرداختهاند.
با توجه به آنچه ذكر شد ميتوان گفت كه ديروز روزي مهم براي صهيونيستها، كشورهاي مرتجع عربي و غربيها بوده است.
تحولاتي كه هزينههاي بسياري براي آنها به همراه داشته است.
اينكه آيا ارتش مصر با اين ائتلاف هم پيمان بوده و يا اينكه در بازي آنها گرفتار شده امري جداگانه ميباشد اما آنچه از تحولات مصر و ارتباط آن با تحولات منطقه بر ميآيد آن است كه ائتلاف مذكور تلاش كرده تا از ارتش مصر استفاده خويش را برده، بگونهاي كه با سوق دادن ارتش به تقابل با مردم از سويي طرح قطعي ساختن حذف اسلام گرايان از صحنه سياسي را اجرايي سازد و از سوي ديگر شرايط را براي استمرار بحران در مصر ايجاد نمايد.
در حوزه منطقهاي نيز عملكرد ارتش مصر عليه مردم موجب شده تا افكار عمومي از طرفي از روند سازش و امتيازگيري هاي صهيونيستها غافل گردد و از سوي ديگر حركت گسترده مردم بحرين در قالب جريان ۱۴ اوت از اذهان دور ماند.
مجموع اين تحولات تامين كننده منافع صهيونيستها ، كشورهاي مرتجع عربي و غربي است. با توجه به اين شرايط ميتوان گفت كه ارتش مصر خواسته يا ناخواسته در بازي گرفتار شده كه بر اساس نسخه تجويزي براي آنها، ديروز هم مردم مصر، هم ملت فلسطين و هم مردم بحرين را قرباني منافع كساني ساخته است كه سياستهايشان نشان ميدهد كه نه تنها به ساير كشورها بلكه به مصر نيز رحم نخواهند كرد و براي رسيدن به منافع خود نابودسازي كل مصر را نيز در دستور كار دارند.
ائتلافي از صهيونيستها، كشورهاي مرتجع عربي و غربيها كه ديروز با سوء استفاده از ارتش مصر، ضمن كشتار مردم مصر و تشديد بحران در اين كشور، به دنبال آن بودهاند تا فرياد مظلوميت مردم بحرين و فلسطين را خاموش و مانع از توجه جهانيان به حقوق از دست رفته آنان شوند. با اين شرايط ميتوان گفت كه ارتش مصر اكنون در بازي آناني گرفتار شده كه سه دهه مبارك به خوش خدمتي به آنها پرداخت و در نهايت به آساني از آن گذشتند و حاضر به حمايت از وي نشدند. سرنوشتي كه تكرار آن براي ارتش مصر دور از ذهن نمي باشند چرا كه اين طيف صرفا منافع خود را ميبيند و در اين راه ،قرباني ساختن ارتش مصر كه جاي خود دارد ، كشتار و قرباني ساختن ميليونها انسان را نيز مجاز ميداند؛ چنانكه ديروز مردم مصر، فلسطين و بحرين را قرباني سلطه گري خويش ساخت.