انتخابات رياست جمهور سوريه با مشاركت ۷۳ درصد از واجدين شرايط برگزار شد. از مجموع آرا، ۷/۸۸ درصد شركت كنندگان راي به ادامه رياست جمهوري بشار اسد دادند. جشن و شادي مردم سوريه هنگام برگزاري انتخابات و پس از اعلام نتايج از نكات مهم اين انتخابات است كه نشانگر اعتماد مردمي به برگزار كنندگان انتخابات است كه دموكراسي جاري در سوريه را مورد تاكيد قرار ميدهد. در كنار پيامدهاي داخلي و خارجي انتخابات سوريه، يك اصل مطرح است و آن تاكيد بسياري از محافل رسانهاي و سياسي جهان مبني بر معرفي ايران به عنوان پيروز و آمريكا به عنوان بازنده اين انتخابات است.
به اذعان جهانيان اين انتخابات با محوريت پارلمان و كميته انتخابات سوريه برگزار شده و جمهوري اسلامي دخالتي در روند برگزاري انتخابات نداشته است. از سوي ديگر ملت سوريه نيز همواره تاكيد كردهاند كه صرفا بر اساس منافع كشورشان تصميم ميگيرند و در اين مسير نيز پذيرنده تحميل خواستههاي هيچ كشوري در قبال آينده كشورشان نميباشند.
با توجه به اين حقايق به صراحت مي توان گفت كه ادعاي محافل سياسي و رسانههاي غربي مبني بر تاثير ايران در انتخابات سوريه صرفا براي اهميت زدايي از حضور گسترده مردم سوريه پاي صندوقها و راي آنان به بشار اسد است. با اين شرايط اين سوال مطرح است كه چرا ايران پيروز و آمريكا بازنده اين انتخابات است؟پاسخ به اين پرسش در چند محور قابل تبيين است.
الف) جمهوري اسلامي ايران همواره بر اصل بيصداقتي غرب در قبال تحولات سوريه تاكيد داشته و ريشه بحران هاي اين كشور را نيز عدم صداقت رفتاري اين كشورها عنوان داشته است. غرب در حالي ادعاي حمايت از حقوق مردم سوريه را سر داده كه در عمل گامي در اين عرصه برنداشته و صرفا به دنبال تحميل زيادهخواهيهاي خود به ملت سوريه بوده است.
كشورهاي غربي از جمله آمريكا و انگليس حضور مردم سوريه در انتخابات را غير قابل پذيرش و بر عدم پذيرش آراي آنها تاكيد كردند چنانكه كاخ سفيد ادعا كرد اين انتخابات و راي مردم براي اسد مشروعيت نخواهد آورد. مواضع كنوني غربيها، بيش از گذشته حقانيت مواضع ايران در باب بيصداقتي غرب در قبال سوريه و ساير تحولات جهاني از جمله در مسئله هستهاي ايران را براي افكار عمومي جهان آشكار مي سازد.
ب) جمهوري اسلامي ايران از ابتداي بحران سوريه ضمن تاكيد بر لزوم توجه به مطالبات مردمي، حمايت همه جانبهاي از نظام سوريه داشته است. كشورهاي غربي چنان ادعا ميكردند كه ايران به دليل مقاومت و منافع خويش از نظام سوريه حمايت ميكند حال آنكه جمهوري اسلامي اين حمايت را حمايت از نظامي دانسته كه مورد توجه و عنايت مردم سوريه است. نتايج انتخابات و راي مردم به اسد، اثبات كننده دلايل ايران براي حمايت از نظام سوريه و شخص بشار اسد و بيانگر واهي بودن ادعاهاي آمريكا و متحدانش بوده است.
ج) جمهوري اسلامي ايران همواره راهكار سياسي و توجه به خواست مردم سوريه با محوريت برگزاري انتخابات را تنها راهكار اجرايي براي پايان بحران سوريه عنوان داشته و در اين راه نيز طرحهاي متعددي را ارائه كرده است. در نقطه مقابل كشورهاي غربي گزينه نظامي با محوريت حمايت از تروريستها، تحميل دولت انتقالي به مردم سوريه بدون برگزاري انتخابات را مورد تاكيد قرار دادهاند.
حضور گسترده مردم سوريه پاي صندوقهاي راي نشانگر رويكرد آنها به ديدگاه جمهوري اسلامي ايران با محوريت راهكار سياسي است. نكته قابل توجه آنكه مردم سوريه همزمان با حضور پاي صندوقهاي راي بر سه اصل مقابله با تروريسم ، عدم پذيرش معارضان خارج نشين يا همان دولت انتقالي و نيز طرحهاي غرب در امور كشورشان تاكيد كردند.
د) تحولات سوريه را نميتوان از ساير تحولات منطقه جدا ديد. انتخابات افغانستان، عراق، مصر و اكنون سوريه يك اصل را نشان ميدهد و آن گرايش مردم اين كشورها به اصول انقلاب اسلامي ايران مبني بر مقابله با آمريكا و تكيه بر اصل ما ميتوانيم است. مردم اين كشورها با حضور گسترده در انتخابات از يك سو معادلات منطقهاي غرب را بر هم زدند و از سوي ديگر نشان دادند كه به دنبال نهادينه سازي آموزههاي انقلاب اسلامي مبني بر استقلال و آزادي و مقابله با آمريكا هستند. نكته قابل توجه آنكه مردم مصر با تكيه بر همين ارزشها از حضور در انتخابات خودداري كردند كه به رسوايي براي غرب مبدل شد.
اين مسئله يعني افول آمريكا و ارتقاي جايگاه منطقهاي ايران كه ادعاي انزواي جمهوري اسلامي و توان آمريكا در القاي ديدگاهش به ملتهاي منطقه را ابطال مي سازد.
با توجه به حقايق ذكر شده به صراحت ميتوان دريافت كه چرا جهانيان ايران را پيروز و آمريكا را ناكام انتخابات سوريه ميدانند. آنچه در اين ميان بيش از هر چيز نمود دارد آنكه، مقاومت و ايستادگي ايران در حفظ ارزشها و آرمانهاي انقلاب اسلامي و تسليم نشدن در برابر آمريكا زمينه ساز اين پيروزي بوده است. اصلي كه مي تواند به عنوان چراغ راهي در ساير عملكردهاي كشورمان در معادلات منطقهاي و جهاني و از جمله در مذاكرات هستهاي باشد.