حضور بمبافکنهای روسیه در پایگاه شکاری نوژه در روزهای اخیر به یکی از محورهای اصلی محافل رسانهای و سیاسی جهان مبدل شده است. در این باب دو دیدگاه مطرح است برخی آن را اقدامی مهم در تقویت مناسبات منطقهای و نشانهای بر ظرفیتهای نظامی جمهوری اسلامی میدانند که میتواند زمینه ساز اقدامات موثر در مبارزه با تروریسم گردد. برخی نیز با اشاره به اصل نه شرقی و نه غربی و بعضی از مفاد قانون اساسی بر این عقیدهاند که نباید این اقدام صورت میگرفت. هر کدام از این دیدگاهها در حالی استدلالهای خود را مطرح میسازند که در باب این توافقات یک نکته محوری قابل توجه است و آن اینکه نباید نکات محوری در حواشی این دیدگاهها مغفول ماند.
نخست آنکه مهمترین اصل درحوزه امنیت ملی را مقابله با تروریسم تشکیل میدهد. تروریسمی که به صورت طراحی شده در نقاط مرزی کشورمان به کار گرفته شدهاند و اگر نبود هوشیاری و اقدامات پیشگیرانه دستگاههای امنیتی و نظامی، خسارتهای امنیتی جبران ناپذیری را بر کشور تحمیل میکردند. در بعد کلان نیز اکنون تروریسم لجام گسیخته سراسر منطقه را فراگرفته است و تنها راهکار مقابله با آن وحدت و هماهنگی منطقهای است.
نکته بسیار مهم آنکه کارنامه کشورهای غربی نشان میدهد که آنها برخلاف ادعاهای مطرح شده هرگز اقدامی برای نابودی تروریسم صورت نداده و نهایت اقدام آنها در قالب مدیریت و مهار هدفمند آنها بوده است. رفتار ائتلاف به اصطلاح ضدداعش آمریکا نشانهای آشکار بر این امر است که به جای نابودی تروریسم به حمایت و گسترش آن پرداختهاند.
آنچه در سپهر سیاسی منطقه مشاهده میشود ایجاد نوعی احساس ضرورت برای مبارزه واحد با تروریسم است که چنانکه نمود این امر را در همگرایی ایران، روسیه، عراق، ترکیه، سوریه و مقاومت حزبالله میتوان مشاهده کرد. این ضرورت چنان است که حتی ترکیه پس از سالها حمایت از تروریسم به سمت همگرایی منطقهای برای مبارزه با تروریسم روی آورده و حتی سخنانی در باب احیای مناسبات با سوریه و عراق داشته است. دوم آنکه معادلات نظامی بر اساس ساختاری متوازن و هماهنگ نه نشانه تسلیم شدن و یا برتری کشوری بر کشوری دیگر بلکه برگرفته از ظرفیتهای متعدد برای همپوشانی و تقویت توان یکدیگر در اجرای اهداف واحد است.
مناسبات جمهوری اسلامی ایران و روسیه در سالهای اخیر نشان میدهد که دو کشوراز ظرفیتهای قابل تاملی برای تقویت توان و همپوشانی یکدیگر در امر مبارزه با تروریسم برخوردارند. قطعا تفاوت دیدگاههایی میان طرفین وجود دارد اما در باب مبارزه با تروریسم و مقابله با طراحی غرب برای تجزیه و استمرار بحران در منطقه دیدگاه واحدی دارند. بر همین اساس و با توجه به اینکه این امور اولویت امنیت ملی هر دو کشور میباشد توسعه مناسبات دفاعی طرفین از جمله حضور بمبافکنهای روسی در پایگاه نوژه با هدف عملیات مشترک علیه تروریسم در عراق و سوریه امری مهم و موثر مینماید. این نوع روابط بر اساس همکاری و هماهنگی علیه تروریسم است که کاملا متفاوت با نوع حضور آمریکاییها در ژاپن و کره جنوبی، یا افغانستان و... است. ایران و روسیه مجری اهدافی مشترک علیه تروریسم هستند در حالی که پایگاههای نظامی آمریکا در سایر کشورها صرفا در قالب استقرار نیرو و به نوعی اشغال این کشورها است و هیچ کارکردی برای امنیت این کشورها ندارند و در عین حال کاملا مختار بوده و دولت این کشورها حقی در قبال رفتارهای نظامیان آمریکایی ندارند.
تعاملات نظامی میان جمهوری اسلامی و روسیه براساس همگرایی و همپوشانی متقابل است و هیچ کدام از مولفههای سلطه یک کشور بر کشور دیگر در آن وجود ندارد. نکته سوم آنکه روند تحولات جهانی نشان میدهد که بسیاری از کشورهای منطقهای و فرامنطقهای به سمت احیا و توسعه روابط با سوریه روی آوردهاند چرا که جهانیان دریافتهاند که بدون سوریه نمیتوان با تروریسم مبارزه کرد. بر این اساس اقدامات جمهوری اسلامی در همگرایی بیشتر با روسیه در حمایت از سوریه امری مطابق با روند تحولات جهانی است که نشانگر درایت و هوشیاری ایران در معادلات جهانی است.
برقراری امنیت در سوریه زمینهساز تقویت جایگاه منطقهای و جهانی جمهوری اسلامی میگردد و واهی بودن ادعای تروریسم پرور بودن ایران را بیش از پیش به جهانیان نشان خواهد داد. مولفهای مهم که قطعا دستاوردهای اقتصادی و سیاسی بسیاری برای ایران به همراه دارد و توافقات اخیر با روسیه را میتوان اقدامی در جهت تحقق این مهم دانست. در پایان باید به این مهم توجه داشت که تفاوت دیدگاه در باب این هماهنگیهای نظامی نباید مولفهای در دستان دشمنان گردد که به دنبال ایجاد دودستگی در ایران هستند. مسلما برقراری امنیت مهمترین مولفهای است که همگان بر آن تاکید دارند و اقدامات صورت گرفته در توسعه همگرایی و هماهنگی میان ایران و روسیه برای مبارزه با تروریسم در این چارچوب است که وحدت داخلی در حمایت از این مبارزه مولفهای مهم در تحقق اهداف طراحی شده از این هماهنگیها خواهد بود. این اصلی مهم است که نباید به حاشیه مبدل شود بلکه باید به عنوان یک محور اصلی مورد توجه همگان بوده و برای تحقق آن گام برداشته شود.