این روزها جهان در حالی معطوف به دفاع مشروع ملت فلسطین در برابر اشغالگری توهش آمیز صهیونیستها در غزه است که در اقدامی تامل برانگیز اتحادیه اروپا دیروز با اتهام بیاساس بکارگیری روسیه از پهپادهای ایرانی در جنگ با اوکراین که بارها از سوی مقامهای روسی و ایرانی رد شده است، ۶ شهروند و ۵ شرکت ایرانی را تحریم کرد.دیپلماتهای ارشد کشورهای عضو اتحادیه اروپا در آخرین نشست شورای وزیران در سال ۲۰۲۳ میلادی که با حضور رئیس دستگاه دیپلماسی اوکراین در بروکسل برگزار شد، این تصمیم را اعلام داشتند. اتحادیه اروپا با بیان این ادعا که روسیه با استفاده از پهپادهای ساخت ایران، حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی اوکراین را نقض میکند ، تفسیری گمراهکننده از قطعنامههای سازمانملل متحد مطرح و ادعا کرد: برنامه توسعه و تولید پهپاد تحت حمایت دولت ایران منشور سازمانملل متحد و اصول اساسی حقوق بین الملل را نقض می کند.
این اقدام البته در گذشته نیز تکرار شده است چنانکه پیش از این نیز آمریکا و آمریکا بارها درباره نقش پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین ادعاهایی را مطرح کرده بودند حال آنکه تا به امروز هیچ سندی برای آن ارائه نکردهاند. حتی زلنسکی رئیس جمهور اوکراین که توهم ابر قهرمان بودن دارد نیز عکسی یادگاری با آنچه پهپاد ایرانی می نامید را منتشر کرد که پس از ساعتی ماکت بودن پهپاد ادعایی بر همگان اشکار شد. جمهوری اسلامی ایران بارها ادعای مطرح شده درباره ارسال پهپاد به روسیه را برای بهکارگیری در جنگ اوکراین رد و تصریح کرده است که هیچ سلاح و پهپادی برای به کارگیری در جنگ با اوکراین به روسیه نداده است و حتی در دیدار مقامات ایران و اواکرانی نیز طرف اوکراینی هیچ سندی ارائه نکرده است. با توجه به این شرایط این سوال مطرح است که چرا اروپا بار دیگر چنین ادعاهایی را علیه ایران مطرح کرده است؟ بخشی از این رفتار را میتوان در طرح غرب برای استمرار تحریمهای موشکی و پهپادی ایران جستجو کرد که در اواخر مهر ماه امسال رسما بر اساس قطعنامه 2231 شورای امنیت غروب آن اعلام شده است. اروپا و آمریکا با ادعاهای واهی و دروغین به دنبال حفظ تحریمهای موشکی و پهپادی ایران هستند تا به زعم خویش از ورود ایران به بازار فروش این تسلیحات که از سود غرب خواهد کاست جلوگیری نمایند.
دوم آنکه این روزها حال و روز غرب در اوکراین اصلا مساعد نیست. از یک سو گزارشها از فرار دهها هزار سرباز اوکراینی از میدان جنگ حکایت دارد و از سوی دیگر اروپای تهی شده از تسلیحات و مهمات امیدی نیز به حمایت آمریکا ندارد و بایدن همچنان در تصویب بودجه 106 میلیارد دلاری جنگ اوکراین در کنگره ناتوان بوده است. به اذعان غربیها جنگ اوکراین در مسیر پیروزی روسیه قرار دارد که نتیجه آن فروپاشی ناتو خواهد بود. در این میان نزدیک بودن فصل سرما نیز از میزان حمایتهای مردم اروپا از ادامه جنگ کاسته است. بر این اساس میتوان گفت که اروپاییها کاسه گدایی برای جلب نظر کشورها و ملتهای اروپایی و نیز آمریکا برای ادامه حمایت از اوکراین برداشتهاند که حلقه تکمیلی آن نیز سفر زلنسکی رئیس جمهور دلقک مسلک اوکراین به آمریکا و آرژانتین می باشد در حالی ادعاهای دروغین علیه ایران و بعضا چین در باب همکاری با روسیه را چاشنی این گدایی کردهاند.
سوم آنکه مقاومت جانانه غزه و شکستهای زنجیرهای رژیم صهیونیستی در برابر مقاومت غزه، لبنان و یمن و نیز آشکار شدن ماهیت این رژیم برای جهانیان در حالی جنگ اوکراین را به حاشیه برده است که امروز برای سران اروپا فراری دادن این رژیم از شکستهای بیشتر و نیز انحراف افکار عمومی از جنایاتش در اولویت قرار دارد. غربیها در کنار ارسال تسلیحات برای این رژیم سناریوی دروغ بزرگ را نیز در پیش گرفتهاند که بخشی از آن ادعای نقش ایران در حملت صورت گرفته از سوی لبنان، فلسطین و یمن به رژیم صهیونیستی است و بخش دیگر آن نیز ادعاهای پهپادی علیه ایران است. بر این اساس میتوان گفت که امروز اروپا کاسه گدایی در دست گرفته است و برای یافتن راهحلی جهت فرار از بحرانهای گستردهای که در آن گرفتار است تقلا میکند حال آنکه روند تحولات بیانگر درس نگرفتن غرب از تجربیات گذشته و تکرار دورغ پردازیهای قدیمی است که جز تشدید وضعیت بحرانی آنها دستاوردی برایشان نخواهد داشت.
این اقدام البته در گذشته نیز تکرار شده است چنانکه پیش از این نیز آمریکا و آمریکا بارها درباره نقش پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین ادعاهایی را مطرح کرده بودند حال آنکه تا به امروز هیچ سندی برای آن ارائه نکردهاند. حتی زلنسکی رئیس جمهور اوکراین که توهم ابر قهرمان بودن دارد نیز عکسی یادگاری با آنچه پهپاد ایرانی می نامید را منتشر کرد که پس از ساعتی ماکت بودن پهپاد ادعایی بر همگان اشکار شد. جمهوری اسلامی ایران بارها ادعای مطرح شده درباره ارسال پهپاد به روسیه را برای بهکارگیری در جنگ اوکراین رد و تصریح کرده است که هیچ سلاح و پهپادی برای به کارگیری در جنگ با اوکراین به روسیه نداده است و حتی در دیدار مقامات ایران و اواکرانی نیز طرف اوکراینی هیچ سندی ارائه نکرده است. با توجه به این شرایط این سوال مطرح است که چرا اروپا بار دیگر چنین ادعاهایی را علیه ایران مطرح کرده است؟ بخشی از این رفتار را میتوان در طرح غرب برای استمرار تحریمهای موشکی و پهپادی ایران جستجو کرد که در اواخر مهر ماه امسال رسما بر اساس قطعنامه 2231 شورای امنیت غروب آن اعلام شده است. اروپا و آمریکا با ادعاهای واهی و دروغین به دنبال حفظ تحریمهای موشکی و پهپادی ایران هستند تا به زعم خویش از ورود ایران به بازار فروش این تسلیحات که از سود غرب خواهد کاست جلوگیری نمایند.
دوم آنکه این روزها حال و روز غرب در اوکراین اصلا مساعد نیست. از یک سو گزارشها از فرار دهها هزار سرباز اوکراینی از میدان جنگ حکایت دارد و از سوی دیگر اروپای تهی شده از تسلیحات و مهمات امیدی نیز به حمایت آمریکا ندارد و بایدن همچنان در تصویب بودجه 106 میلیارد دلاری جنگ اوکراین در کنگره ناتوان بوده است. به اذعان غربیها جنگ اوکراین در مسیر پیروزی روسیه قرار دارد که نتیجه آن فروپاشی ناتو خواهد بود. در این میان نزدیک بودن فصل سرما نیز از میزان حمایتهای مردم اروپا از ادامه جنگ کاسته است. بر این اساس میتوان گفت که اروپاییها کاسه گدایی برای جلب نظر کشورها و ملتهای اروپایی و نیز آمریکا برای ادامه حمایت از اوکراین برداشتهاند که حلقه تکمیلی آن نیز سفر زلنسکی رئیس جمهور دلقک مسلک اوکراین به آمریکا و آرژانتین می باشد در حالی ادعاهای دروغین علیه ایران و بعضا چین در باب همکاری با روسیه را چاشنی این گدایی کردهاند.
سوم آنکه مقاومت جانانه غزه و شکستهای زنجیرهای رژیم صهیونیستی در برابر مقاومت غزه، لبنان و یمن و نیز آشکار شدن ماهیت این رژیم برای جهانیان در حالی جنگ اوکراین را به حاشیه برده است که امروز برای سران اروپا فراری دادن این رژیم از شکستهای بیشتر و نیز انحراف افکار عمومی از جنایاتش در اولویت قرار دارد. غربیها در کنار ارسال تسلیحات برای این رژیم سناریوی دروغ بزرگ را نیز در پیش گرفتهاند که بخشی از آن ادعای نقش ایران در حملت صورت گرفته از سوی لبنان، فلسطین و یمن به رژیم صهیونیستی است و بخش دیگر آن نیز ادعاهای پهپادی علیه ایران است. بر این اساس میتوان گفت که امروز اروپا کاسه گدایی در دست گرفته است و برای یافتن راهحلی جهت فرار از بحرانهای گستردهای که در آن گرفتار است تقلا میکند حال آنکه روند تحولات بیانگر درس نگرفتن غرب از تجربیات گذشته و تکرار دورغ پردازیهای قدیمی است که جز تشدید وضعیت بحرانی آنها دستاوردی برایشان نخواهد داشت.
قاسم غفوری