دوشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۴
کد مطلب : 130229

احیا یا اجرا؟

مراسم تحلف دکتر پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران امروز با حضور مقامات ارشد و نمایندگان ده‌ها کشور که نشانگر ظرفیت‌ها و جایگاه جهانی ایران است برگزار می‌شود. سیاست خارجی یکی از محورهای اصلی تصمیم‌گیری‌ها و سیاستگذاری‌ کشورها را تشکیل می‌دهد چرا که هیچ کشوری نمی‌تواند به صورت جزیره‌ای اداره شود و تعاملات جهانی یکی از نیازها و کارکردهای اصلی هر دولتی می‌باشد. رئیس جمهور دولت چهاردهم نیز با تکیه بر همین مهم در مبارزات انتخاباتی و پس از آنها بر لزوم سیاست خارجی توسعه محور و فراگیر جهانی تاکید کرده است. در این میان مسئله برجام و مذاکرات برجامی یکی از اصلی‌ترین مباحث مطرح شده در این روند بوده است چنانکه یکی از وعده‌های رئیس دولت چهاردهم و همقطارانش را توجه به مذاکرات برجامی تشکیل داده و آن را از مولفه‌های مهم در تحقق رشد هشت درصدی عنوان کرده‌اند.
هر چند که مسئله تحریم‌ها و برجام از مباحث مهم انکار ناپذیر در سیاست خارجی و حتی تاثیرگذار در اقتصاد کشور است اما یک سوال مهم مطرح می‌باشد و آن اینکه رویکرد دولت به مذاکرات احتمالی باید در چارچوب احیای برجام باشد یا لغو تحریم‌ها؟
هر چند که در ظاهر هر دو این مباحث دارای بستر و شاکله‌ای یکسان می‌باشند و بعضا برخی احیای برجام را زمینه ساز لغو تحریم‌ها عنوان می‌کنند اما مروری دقیق بر سوابق رفتاری غرب تفاوت‌های این دو رویکرد را آشکار می‌سازد.
آنچه در قاموس رفتاری و ذهنی غرب وجود دارد احیا به معنای نگارش جدید با اصول و چارچوب‌های به روز شده است چنانکه در توافق اسلو (سال 1993) تاکنون دهها نشست و مذاکره احیای اسلو برگزار شده است که نتیجه آن نیز نگارش‌های جدید با شاخصه‌هایی بوده که در نهایت به تثبیت اشغالگری صهیونیست‌ها و تاخیر بیشتر در تحقق حقوق فلسطینی‌ها بوده است. ترامپ زمانی که از برجام خارج شد هدف خود را از این اقدام نگارش برجامی جدید با شروط و ملاحظات جدید نامید. در دوران بایدن نیز درحالی مذاکرات طرف‌های برجامی برگزار شد که مقامات آمریکایی و تروئیکا بارها تاکید کرده‌اند که تاریخ‌های غروب در برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت دیگر قابل پذیرش نمی‌باشد چرا که برخی از این تاریخ‌ها گذشته است که نتیجه آن نیز لغو تحریم‌های تسلیحاتی در مهر ماه 2020 و تحریم‌های موشکی و پهپادی در مهر ماه 2023 بوده که ادامه آن نیز در سالهای 2025 و 2028 نیز تمامی تحریم‌ها برداشته شده و ایران به کشور هسته‌ای با شرایط عادی مبدل می‌شود. هدف غرب از احیای برجام یعنی نگارش متنی جدید با تاریخ‌های جدید تا حداقل برای یک دهه آینده تحریم‌ها و محدودیت‌های ایران را حفظ نماید.
در نقطه مقابل احیای برجام، کلید واژه لغو تحریم‌ها مطرح است. این رویکرد که در دولت سیزدهم نیز پیگیری شده، بر اصل همان برجام قبلی استوار است که هیچ تحولی در آن روی نمی‌دهد بلکه صرفا غرب به تعهدات برجامی خود که همان لغو تحریم‌هاست عمل می‌کند. به عبارتی دقیق‌تر ایران در مذاکرات خواستار آن می‌شود که غرب رویه‌های گذشته را کنار گذاشته و بدون طرح زیاده‌خواهی‌ها و یا نگارش متنی جدید بر اساس همان سطور برجام تعهداتش را اجرا نماید. در این رویکرد با اشاره به سابقه بدعهدی طر‌ف‌های غربی، ایران خواستار سه اصل برای بازگشت به تعهدات هسته‌ای می‌باشد که شامل لغو تحریم‌ها، راستی آزمایی این لغو و تعهد رسمی و قابل پیگیری غرب مبنی بر غیر قابل بازگشت بودن تحریم‌ها می‌گردد.
با توجه به مولفه‌های ذکر شده می‌توان گفت که رویکرد به احیا برجام یعنی گرفتار شدن در همان بلایی است که فلسطینی‌ها در اسلو دچار آن شده و هیچ دستاوردی جز از دست دادن حقوقشان نداشته‌اند حال آنکه رویکرد به رفع تحریم‌ها بر اساس همان متن برجام از یک سو غرب را متعهد به لغو تحریم‌ها می‌سازد و از سوی دیگر غروب تحریم‌ها و محدودیت‌ها بر اساس قطعنامه 2231 را رقم خواهد زد. بر این اساس می‌توان گفت که دولت چهاردهم اگر به دنبال بهره‌گیری از ظرفیت‌های برجام برای حل مشکلات کشور می‌باشد، رویکرد نهایی باید مذاکره برای لغو تحریم‌ها بدون هیچ دگرگونی و تغییری در برجام باشد. مسئله‌ای که تکیه بر اصول مذاکراتی دولت سیزدهم و نیز قانون راهبردی هسته‌ای مجلس، می‌تواند مولفه‌ها و راهکاری عملی برای تحقق این مهم در راستار لغو تحریم‌ها و گرفتار نیامدن در بازی احیای برجام باشد.
 
قاسم غفوری
https://siasatrooz.ir/vdcew78zojh8xwi.b9bj.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی