زیاد مقدمه چینی نمیکنیم و مستقیماً وارد بحث اصلی مان میشویم، شخص رئیس جمهور و معاون اول ایشان در چندین نوبت طی هفتههای گذشته بر لزوم افزایش قیمت بنزین تأکید کردهاند و میگویند بنزین لیتری 50 هزار تومانی را لیتری 3 هزار تومان نباید فروخت.
قبلا هم گفته بودیم که افزایش قیمت بنزین یک ضرورت است اما حداقل «12مورد» اصلی در زندگی مردم باید پیاده سازی و اجرایی شود تا آن موقع بشود راجع به افزایش منطقی قیمت بنزین سخن گفت.
اما در کنار این موضوع، دولت حاضر نیست برای سفرهای هوایی در کشور که فقط 4 درصد افراد جامعه از آن بهره خاص میبرند قیمت بنزین هواپیماها را ساماندهی کند و از پرداخت بیرویه 33هزار میلیارد تومان یارانه به بخش مرفه جامعه خودداری نماید.
برای روشن شدن این موضوع با اتکاء به آمارهای رسمی موارد زیر را مطرح میکنیم تا شاید در دولت و وزارت نفت و مسکن و شهرسازی کسی پیدا شود و پاسخ سوالات زیر را بدهد؛
1- بر اساس آمارهای رسمی فقط دو میلیون و 500 هزار نفر در سال از حمل و نقل هوایی استفاده میکنند. یعنی حدود سه تا چهار درصد جمعیت کشور.
2- روزانه چهار و نیم میلیون لیتر سوخت در کشور صرف حمل و نقل هوایی میشود.
3- براساس صورتحسابهای مالی پالایشگاه اصفهان دولت هر لیتر سوخت هواپیما را ۲۱ هزار تومان خریداری میکند و لیتری ۶۰۰ تومان به شرکتهای هواپیمایی میفروشد!
4-با در نظر گرفتن سوخت ۶۰۰ تومانی، هزینه سفر یک و نیم ساعته با توجه به ظرفیت باک هواپیما، حدود پنج میلیون تومان برآورد میشود که با تقسیم بر ۱۲۰ مسافر، سالانه چهارده میلیون تومان به هر نفر مسافر یارانه تعلق میگیرد.
5- شرکتهای هواپیمایی همیشه و با هر بهانهای تهدید به افزایش قیمت بلیت میکنند. دولت به منظور کاهش هزینه سفرهای هوایی سالانه ۳۳ هزار میلیارد تومان سوخت یارانهای به شرکتهای هواپیمایی واگذار میکند و این یارانه به جیب شرکتها که نقشی در توسعه این بخش ندارد میرود.
6- این یارانه سوخت فقط خرج سفرهای قشر پر درآمد جامعه میشود و عموم مردم از آن بیبهرهاند.
7-این در حالی است که شرکتهای هواپیمایی خارجی و هواپیماهای باری که نقش مهمی در صادرات دارند سوخت را به قیمت آزاد تهیه میکنند.
8-با این مبلغی که صرف یارانه این صنعت میشود، اقدامات قابل توجهی از جمله خرید هواپیماهای جوان، تأسیس فرودگاه بینالمللی، توسعه زیرساختهای این صنعت و غیره میتوان انجام داد.
9- با حذف یارانه سوخت هواپیما، میتوان آن را برای توسعه حملونقل زمینی، بهبود جادهها و امکانات جادهای و ریلی استفاده کرد.
قبلا هم گفته بودیم که افزایش قیمت بنزین یک ضرورت است اما حداقل «12مورد» اصلی در زندگی مردم باید پیاده سازی و اجرایی شود تا آن موقع بشود راجع به افزایش منطقی قیمت بنزین سخن گفت.
اما در کنار این موضوع، دولت حاضر نیست برای سفرهای هوایی در کشور که فقط 4 درصد افراد جامعه از آن بهره خاص میبرند قیمت بنزین هواپیماها را ساماندهی کند و از پرداخت بیرویه 33هزار میلیارد تومان یارانه به بخش مرفه جامعه خودداری نماید.
برای روشن شدن این موضوع با اتکاء به آمارهای رسمی موارد زیر را مطرح میکنیم تا شاید در دولت و وزارت نفت و مسکن و شهرسازی کسی پیدا شود و پاسخ سوالات زیر را بدهد؛
1- بر اساس آمارهای رسمی فقط دو میلیون و 500 هزار نفر در سال از حمل و نقل هوایی استفاده میکنند. یعنی حدود سه تا چهار درصد جمعیت کشور.
2- روزانه چهار و نیم میلیون لیتر سوخت در کشور صرف حمل و نقل هوایی میشود.
3- براساس صورتحسابهای مالی پالایشگاه اصفهان دولت هر لیتر سوخت هواپیما را ۲۱ هزار تومان خریداری میکند و لیتری ۶۰۰ تومان به شرکتهای هواپیمایی میفروشد!
4-با در نظر گرفتن سوخت ۶۰۰ تومانی، هزینه سفر یک و نیم ساعته با توجه به ظرفیت باک هواپیما، حدود پنج میلیون تومان برآورد میشود که با تقسیم بر ۱۲۰ مسافر، سالانه چهارده میلیون تومان به هر نفر مسافر یارانه تعلق میگیرد.
5- شرکتهای هواپیمایی همیشه و با هر بهانهای تهدید به افزایش قیمت بلیت میکنند. دولت به منظور کاهش هزینه سفرهای هوایی سالانه ۳۳ هزار میلیارد تومان سوخت یارانهای به شرکتهای هواپیمایی واگذار میکند و این یارانه به جیب شرکتها که نقشی در توسعه این بخش ندارد میرود.
6- این یارانه سوخت فقط خرج سفرهای قشر پر درآمد جامعه میشود و عموم مردم از آن بیبهرهاند.
7-این در حالی است که شرکتهای هواپیمایی خارجی و هواپیماهای باری که نقش مهمی در صادرات دارند سوخت را به قیمت آزاد تهیه میکنند.
8-با این مبلغی که صرف یارانه این صنعت میشود، اقدامات قابل توجهی از جمله خرید هواپیماهای جوان، تأسیس فرودگاه بینالمللی، توسعه زیرساختهای این صنعت و غیره میتوان انجام داد.
9- با حذف یارانه سوخت هواپیما، میتوان آن را برای توسعه حملونقل زمینی، بهبود جادهها و امکانات جادهای و ریلی استفاده کرد.
فرهاد خادمی