دو دهه از آغاز بیتفاوتی متولیان تندرستی جامعه به آنچه در این مزرعه که طی دهها سال قبل از آن بذرپاشی و آبیاری و در نهایت خون دل خورده شده میگذرد تا امروز عنان این مسئله با اهمیت را بطور کل از سیطره آنها خارج کند!
پشت پا زدن به قوانین مدنی و بین المللی و حقوقی بهداشت از اواخر دهه 80 شروع و در دهه 90 به اوج خود رسید تا نه تنها در شبکههای اینترنتی آگهیهای تبلیغاتی ؛ بلکه در بعضی رسانههای مکتوب و دیداری و شنیداری هم سخن از مزیتهای خالکوبی توسط کسانی باشد که بعضاً سواد خواندن و نوشتن را هم نداشتند چه رسد به اینکه درجه دکترای طب داشته باشند!
آنها آرایشگاههای زنانه و مردانه و زیر پلهایهایی را به مطب تبدیل و با ابزارهای خطرناک و غیر بهداشتی اقدام به خالکوبی بخصوص بر اعضای بدن نوجوانان و جوانانی میکردند که در این مرحله فرقی میان دختران و پسران نبود در حالی که هیچ دستگاه و نهاد بهداشت و تندرستی اقدام به پیشگیری قاطعانه از انجام این فاجعه در حال گسترش نمیکرد و این امر همراه با سقط جنین و سزارینهایی همراه میشد که نه تنها پزشکان عمومی بلکه پرستاران و دستیاران و حتی منشیهای آنها نیز پستوهای خانه و دفاتر خود را در مجتمعهای اداری و بعضاً پزشکی به اتاقهای عمل جراحی تبدیل کنند و آمارهای سقط جنین را در سال به چند هزار نفر برسانند که بیش از 90 درصد آنها غیر قانونی بود. دریغ از وجود دو نهاد بیخاصیت و مسئولی بنامهای دهان پرکن نظام پزشکی و بهداشت که همچنان به توصیه و بعضی وقتها تهدیدات تو خالی در این باره بسنده میکردند؛ اما انجام عملهای خلاف آیین نامهای و قوانین پزشکی همچنان ادامه و حتی گسترش می یافت که برای اولین بار در تاریخ بیستم آبان ماه 1391 یعنی 12سال پیش رئیس انجمن جراحان پلاستیک در یک نشست خبری بمناسبت ششمین کنگره بینالمللی رینو پلاستی در بیمارستان امام خمینی تهران اقرار کرد « اکنون فقط 230 فوق تخصص جراحی پلاستیک در کشور وجود دارد اما حدود 7 هزار پزشک در سراسر کشور بدون آنکه مجوز جراحی پلاستیک و زیبایی داشته باشند مشغول فعالیت هستند که مقصر اصلی نظام پزشکی است، سازمان مذکور کارآیی لازم را ندارد و در حد ارگان مشورتی عمل می کند. یکی از مشکلات ما آگاهی نداشتن مردم برای مراجعه و انجام جراحیهای زیبایی است؛ وقتی بدون هیچ گونه تاییدیه علمی؛ آگهی برای جراحی زیبایی در رسانهها درج میشود؛ مردم چگونه میتوانند متخصص واقعی را بشناسند؟ ما بارها به نظام پزشکی مراجعه کردهایم ولی نتیجهای ندیدهایم. چون نظام پزشکی با دریافت 30 هزار تومان مجوز حق نشر آگهی میدهد! قانون در نظام پزشکی پر از نقص است و مربوط سالهای پیش میباشد و باید تغییر کند چرا که در این قانون به پزشک عمومی اجازه میدهد هر کاری را انجام دهد مگر این که مشکلی ایجاد شود یا شکایتی از او صورت گیرد؛ چهل سال قبل فقط یک دوره پزشکی عمومی بود و یک دوره جراحی؛ ولی اکنون برای هر بخش از بدن یک فوق تخصص به وجود آمده که در این راستا باید مرز بندیها مشخص شود و قانون نیز تغییر کند. اگر قرار است یک پزشک عمومی کار جراح پلاستیک را انجام دهد پس برای چه سه سال عمر خود را برای گذراندن دوره تخصصی بگذراند؟ متخصصان این رشته معمولاً همه عوامل را برای جراحی زیبایی یک فرد در نظر میگیرند و ممکن است؛ 20 درصد افرادی که به مطبها مراجعه میکنند نیازی به جراحی نداشته باشند.
جراحی زیبائی اکنون بیشتر نوعی چشم وهم چشمی شده تا یک ضرورت؛ قبلاً این فردی که جراحی انجام میداد چندان مایل نبود تا کسی از موضوع مطلع شود ولی الان چسبها را به گونهای روی بینی میگذارند تا همه متوجه شوند. متاسفانه هیچ آماری برای جراحی بینی در ایران وجود ندارد چون هیچ نوع عمل جراحی ثبت شده نیست. در اروپا و آمریکا تعداد انگشت شماری از پزشکان هستند که در هفته چند عمل جراحی زیبایی انجام میدهند اما در کشور ما یک فوق تخصص روزانه تا چهار عمل جراحی بینی انجام میدهد.»
حامد باطنی فوق تخصص جراحی پلاستیک در این باره گفته است« جراحی پلاستیک یک رشته فوق تخصصی است وجراحان عمومی پس از گذراندن یک دوره سه ساله موفق به اخذ آن میشوند؛ برخی از جراحان عمومی یا تخصصهای دیگر در تابلوی خود عنوان( متخصص جراحی پلاستیک) را قید میکنند درحالی که چنین تخصصی تعریف نشده است که در واقع برای سوء استفاده از ناآگاهی مردم این عنوان را بکار می برند.»
حالا این وزارت بهداشت است که اختیارت خود را به صورت فلهای به دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور میدهد تا آنها نیز این توپ سرگردان را در زمین نظام پزشکی و پزشکی قانونی بیندازند و در این میان هر اتفاق ناخوشایندی در بیمارستانها و مراکز درمانی بخصوص از نوع غیر دولتی بیفتد و در مجتمعهای تجاری هم مطبهای بدون تابلو با اعلان آگهی از طریق شبکههای اجتماعی توسط افراد کم سواد و اکثراً دستیاران و منشیهای پزشکان به انجام اعمال جراحیهای زیبایی و حتی سقط جنین بپردازند و آب هم از آب تکان نخورد!
پشت پا زدن به قوانین مدنی و بین المللی و حقوقی بهداشت از اواخر دهه 80 شروع و در دهه 90 به اوج خود رسید تا نه تنها در شبکههای اینترنتی آگهیهای تبلیغاتی ؛ بلکه در بعضی رسانههای مکتوب و دیداری و شنیداری هم سخن از مزیتهای خالکوبی توسط کسانی باشد که بعضاً سواد خواندن و نوشتن را هم نداشتند چه رسد به اینکه درجه دکترای طب داشته باشند!
آنها آرایشگاههای زنانه و مردانه و زیر پلهایهایی را به مطب تبدیل و با ابزارهای خطرناک و غیر بهداشتی اقدام به خالکوبی بخصوص بر اعضای بدن نوجوانان و جوانانی میکردند که در این مرحله فرقی میان دختران و پسران نبود در حالی که هیچ دستگاه و نهاد بهداشت و تندرستی اقدام به پیشگیری قاطعانه از انجام این فاجعه در حال گسترش نمیکرد و این امر همراه با سقط جنین و سزارینهایی همراه میشد که نه تنها پزشکان عمومی بلکه پرستاران و دستیاران و حتی منشیهای آنها نیز پستوهای خانه و دفاتر خود را در مجتمعهای اداری و بعضاً پزشکی به اتاقهای عمل جراحی تبدیل کنند و آمارهای سقط جنین را در سال به چند هزار نفر برسانند که بیش از 90 درصد آنها غیر قانونی بود. دریغ از وجود دو نهاد بیخاصیت و مسئولی بنامهای دهان پرکن نظام پزشکی و بهداشت که همچنان به توصیه و بعضی وقتها تهدیدات تو خالی در این باره بسنده میکردند؛ اما انجام عملهای خلاف آیین نامهای و قوانین پزشکی همچنان ادامه و حتی گسترش می یافت که برای اولین بار در تاریخ بیستم آبان ماه 1391 یعنی 12سال پیش رئیس انجمن جراحان پلاستیک در یک نشست خبری بمناسبت ششمین کنگره بینالمللی رینو پلاستی در بیمارستان امام خمینی تهران اقرار کرد « اکنون فقط 230 فوق تخصص جراحی پلاستیک در کشور وجود دارد اما حدود 7 هزار پزشک در سراسر کشور بدون آنکه مجوز جراحی پلاستیک و زیبایی داشته باشند مشغول فعالیت هستند که مقصر اصلی نظام پزشکی است، سازمان مذکور کارآیی لازم را ندارد و در حد ارگان مشورتی عمل می کند. یکی از مشکلات ما آگاهی نداشتن مردم برای مراجعه و انجام جراحیهای زیبایی است؛ وقتی بدون هیچ گونه تاییدیه علمی؛ آگهی برای جراحی زیبایی در رسانهها درج میشود؛ مردم چگونه میتوانند متخصص واقعی را بشناسند؟ ما بارها به نظام پزشکی مراجعه کردهایم ولی نتیجهای ندیدهایم. چون نظام پزشکی با دریافت 30 هزار تومان مجوز حق نشر آگهی میدهد! قانون در نظام پزشکی پر از نقص است و مربوط سالهای پیش میباشد و باید تغییر کند چرا که در این قانون به پزشک عمومی اجازه میدهد هر کاری را انجام دهد مگر این که مشکلی ایجاد شود یا شکایتی از او صورت گیرد؛ چهل سال قبل فقط یک دوره پزشکی عمومی بود و یک دوره جراحی؛ ولی اکنون برای هر بخش از بدن یک فوق تخصص به وجود آمده که در این راستا باید مرز بندیها مشخص شود و قانون نیز تغییر کند. اگر قرار است یک پزشک عمومی کار جراح پلاستیک را انجام دهد پس برای چه سه سال عمر خود را برای گذراندن دوره تخصصی بگذراند؟ متخصصان این رشته معمولاً همه عوامل را برای جراحی زیبایی یک فرد در نظر میگیرند و ممکن است؛ 20 درصد افرادی که به مطبها مراجعه میکنند نیازی به جراحی نداشته باشند.
جراحی زیبائی اکنون بیشتر نوعی چشم وهم چشمی شده تا یک ضرورت؛ قبلاً این فردی که جراحی انجام میداد چندان مایل نبود تا کسی از موضوع مطلع شود ولی الان چسبها را به گونهای روی بینی میگذارند تا همه متوجه شوند. متاسفانه هیچ آماری برای جراحی بینی در ایران وجود ندارد چون هیچ نوع عمل جراحی ثبت شده نیست. در اروپا و آمریکا تعداد انگشت شماری از پزشکان هستند که در هفته چند عمل جراحی زیبایی انجام میدهند اما در کشور ما یک فوق تخصص روزانه تا چهار عمل جراحی بینی انجام میدهد.»
حامد باطنی فوق تخصص جراحی پلاستیک در این باره گفته است« جراحی پلاستیک یک رشته فوق تخصصی است وجراحان عمومی پس از گذراندن یک دوره سه ساله موفق به اخذ آن میشوند؛ برخی از جراحان عمومی یا تخصصهای دیگر در تابلوی خود عنوان( متخصص جراحی پلاستیک) را قید میکنند درحالی که چنین تخصصی تعریف نشده است که در واقع برای سوء استفاده از ناآگاهی مردم این عنوان را بکار می برند.»
حالا این وزارت بهداشت است که اختیارت خود را به صورت فلهای به دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور میدهد تا آنها نیز این توپ سرگردان را در زمین نظام پزشکی و پزشکی قانونی بیندازند و در این میان هر اتفاق ناخوشایندی در بیمارستانها و مراکز درمانی بخصوص از نوع غیر دولتی بیفتد و در مجتمعهای تجاری هم مطبهای بدون تابلو با اعلان آگهی از طریق شبکههای اجتماعی توسط افراد کم سواد و اکثراً دستیاران و منشیهای پزشکان به انجام اعمال جراحیهای زیبایی و حتی سقط جنین بپردازند و آب هم از آب تکان نخورد!
حسن روانشید - روزنامهنگار پیشکسوت