سوریه فرو پاشید، بشار اسد متواری و به روسیه پناهنده شد، ارتش مضمحل و زندانها تخریب شد، مجسمههای خاندان اسد به زیر افکنده شد، کاخ بشار غارت و اثاثیه آن به تاراج رفت...
این جملات تصویرگر سرنوشت محتوم خاندان اسد پس از ۵۳ سال حکومت در سوریه است، حکومتی که با مردم خود تعامل نداشت و در نتیجه دول استکباری زمینه را برای ایجاد گروهکهای تروریستی و تکفیری مهیا دید.
عراقچی وزیر امور خارجه کشورمان در یک گفتگوی تلویزیونی گفت؛ ما مدام به اسد میگفتیم که با مردمش تعامل و مدارا داشته باشد اما متاسفانه دولتش انعطاف کمی داشت!
حال که بشار اسد برای همیشه از تاریخ سیاسی سوریه حذف شده است آیا این کشور و مردم رنگ آرامش و ثبات را خواهند دید؟
بهراستی که آینده سوریه در محاق است و ابهام و تیرگی بر فضای این کشور سایه انداخته است. این که سوریه چه روزهایی را پشت سر خواهد گذاشت و آینده این کشور چگونه و توسط چه کسانی ریلگذاری خواهد شد تنها نکته مبهم سیاسی و اقتصادی است که فعلاً درهالهای از ابهام قرار دارد.
کارشناسان سیاسی دنیا سناریوهای مختلفی را برای آینده این کشور متصور هستند و پیشبینی میکنند که البته ممکن است هیچکدام از آنها نیز به مرحله عمل در نیاید ولی چاره ای نیست و باید بر اساس شواهد موجود و سوابقی که وجود دارد بهعنوان یک روزنامهنگار ایدهها و برداشتهای خود را بیان کنیم تاببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد!
بنظر می توان برای آینده این کشور چند سناریو را پیشبینی کرد و منتظر بمانیم تا ببینیم کدام یک جامه عمل بخود میپوشاند که عبارتند از:
۱- اعلام تاسیس جمهوری اسلامی سوریه با محوریت گروهک تروریستی تحریرالشام.
۲- ایجاد جمهوری دموکراتیک سوریه از طریق ائتلاف احزاب مخالف با جناحها و ایدئولوژیهای مختلف.
۳- ایجاد جمهوری فدرال و فدراتیو سوریه تحت پوشش و حمایت آمریکا.
۴- ایجاد یک دولت ضدشیعی وابسته به رژیم صهیونیستی اسرائیل
۵-شروع درگیریهای قومی، قلبیه ای و شروع دوباره جنگ داخلی در سوریه و در نهایت فروپاشی کامل این کشور. هرچند که هنوز معلوم نیست بشار اسد آیا می تواند و یا میخواهد گروهی را برای بازپسگیری مجدد قدرت ایجاد نماید که باز هم باید منتظر روزهای پیشرو باشیم.
با توجه به موارد مطرح شد، بشاراسد قطعاً ناگفتههایی دارد که ممکن است بگوید که چرا به این سرنوشت دچار شد؟ آنوقت بهتر خواهیم فهمید کدام سمت تاریخ باید بایستیم!
این جملات تصویرگر سرنوشت محتوم خاندان اسد پس از ۵۳ سال حکومت در سوریه است، حکومتی که با مردم خود تعامل نداشت و در نتیجه دول استکباری زمینه را برای ایجاد گروهکهای تروریستی و تکفیری مهیا دید.
عراقچی وزیر امور خارجه کشورمان در یک گفتگوی تلویزیونی گفت؛ ما مدام به اسد میگفتیم که با مردمش تعامل و مدارا داشته باشد اما متاسفانه دولتش انعطاف کمی داشت!
حال که بشار اسد برای همیشه از تاریخ سیاسی سوریه حذف شده است آیا این کشور و مردم رنگ آرامش و ثبات را خواهند دید؟
بهراستی که آینده سوریه در محاق است و ابهام و تیرگی بر فضای این کشور سایه انداخته است. این که سوریه چه روزهایی را پشت سر خواهد گذاشت و آینده این کشور چگونه و توسط چه کسانی ریلگذاری خواهد شد تنها نکته مبهم سیاسی و اقتصادی است که فعلاً درهالهای از ابهام قرار دارد.
کارشناسان سیاسی دنیا سناریوهای مختلفی را برای آینده این کشور متصور هستند و پیشبینی میکنند که البته ممکن است هیچکدام از آنها نیز به مرحله عمل در نیاید ولی چاره ای نیست و باید بر اساس شواهد موجود و سوابقی که وجود دارد بهعنوان یک روزنامهنگار ایدهها و برداشتهای خود را بیان کنیم تاببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد!
بنظر می توان برای آینده این کشور چند سناریو را پیشبینی کرد و منتظر بمانیم تا ببینیم کدام یک جامه عمل بخود میپوشاند که عبارتند از:
۱- اعلام تاسیس جمهوری اسلامی سوریه با محوریت گروهک تروریستی تحریرالشام.
۲- ایجاد جمهوری دموکراتیک سوریه از طریق ائتلاف احزاب مخالف با جناحها و ایدئولوژیهای مختلف.
۳- ایجاد جمهوری فدرال و فدراتیو سوریه تحت پوشش و حمایت آمریکا.
۴- ایجاد یک دولت ضدشیعی وابسته به رژیم صهیونیستی اسرائیل
۵-شروع درگیریهای قومی، قلبیه ای و شروع دوباره جنگ داخلی در سوریه و در نهایت فروپاشی کامل این کشور. هرچند که هنوز معلوم نیست بشار اسد آیا می تواند و یا میخواهد گروهی را برای بازپسگیری مجدد قدرت ایجاد نماید که باز هم باید منتظر روزهای پیشرو باشیم.
با توجه به موارد مطرح شد، بشاراسد قطعاً ناگفتههایی دارد که ممکن است بگوید که چرا به این سرنوشت دچار شد؟ آنوقت بهتر خواهیم فهمید کدام سمت تاریخ باید بایستیم!
فرهاد خادمی