طی دو هفته اخیر یعنی از زمان برقراری آتش بس در غزه و شروع تبادل اسرا میان حماس و صهیونیستها، در جنایتی دیگر ارتش صهیونیستی کرانه باختری را زیر آماج حملات خود گرفته است. هر چند که این حملات در طول چند دهه گذشته همواره اجرا شده است و این رژیم با اشغال اراضی و اخراج فلسطینیها به توسعه طلبی پرداخته است اما آنچه امروز در این منطقه مشاهده میشود جنگی تمام عیار است. در باب چرایی این وضعیت چند نکته قابل توجه است.
نخست آنکه سران رژیم بویژه نتانیاهو نخست وزیر بقای خود را در ادامه جنگ افرزوی و بحران سازی می بینند لذا پس از توقف هر جنگی کشتاری دیگر را آغاز میکنند. اکنون نیز نتانیاهو در حالی توقع دارد تا در سفر به امریکا از حمایت ترامپ برا ی ادامه حاکمیتش بهره گیرد که جنگ در کرانه باختری حلقه تکمیلی این فریبکاری را تشکیل میدهد.
دوم آنکه بر اساس طرح صهیونیستها، اشغال کامل کرانه باختری و در نهایت واگذاری بخشی از آن به اردن برای انتقال فلسطینیها به آن کشور از ابعاد مهم رفتاری این رژیم است. اکنون نیز این رژیم برآن است تا با تبدیل کرانه باختری به خاکستر، این کوچ اجباری را اجرایی سازد.
این امر زمانی بیشتر آشکار میشود که طی دو هفته گذشته ترامپ بارها خواستار مشارکت کشورهای عربی بویژه مصر و اردن برای پذیرش اوارگان فلسطینی شده است.
سوم آنکه حقیقت انکار ناپذیر آن است که مقاومت و دستاوردهای غز در برابر ارتش صهیونیستی و محتندانش، زمینه ساز شکل گیری هستههای جدید مقاومت در کرانه باختری شده است. صهیونیستها میدانند که ریشه گرفتن این مقاومت میتواند بسیاری از مبادلات این رژیم را بر هم زند. در این شرایط این رژیم در حملاتی پیش دستانه و با کشتار گسترده فلسطینیها به دنبال جلوگیری از تکرار شکست غزه است حال آنکه اوج گیری اعتراضات و ورود ارتش صهیونیستی با سلاح سنگین برای سرکوب این منطقه، بیانگر شکست زودهنگام این طراحی است. در این میان هم صهیونیستها امیدوارند که استمرار سکوت غرب زمینه را برای اشغالگری و نسلکشی بیشتر در کرانه باختری فراهم سازد.
نخست آنکه سران رژیم بویژه نتانیاهو نخست وزیر بقای خود را در ادامه جنگ افرزوی و بحران سازی می بینند لذا پس از توقف هر جنگی کشتاری دیگر را آغاز میکنند. اکنون نیز نتانیاهو در حالی توقع دارد تا در سفر به امریکا از حمایت ترامپ برا ی ادامه حاکمیتش بهره گیرد که جنگ در کرانه باختری حلقه تکمیلی این فریبکاری را تشکیل میدهد.
دوم آنکه بر اساس طرح صهیونیستها، اشغال کامل کرانه باختری و در نهایت واگذاری بخشی از آن به اردن برای انتقال فلسطینیها به آن کشور از ابعاد مهم رفتاری این رژیم است. اکنون نیز این رژیم برآن است تا با تبدیل کرانه باختری به خاکستر، این کوچ اجباری را اجرایی سازد.
این امر زمانی بیشتر آشکار میشود که طی دو هفته گذشته ترامپ بارها خواستار مشارکت کشورهای عربی بویژه مصر و اردن برای پذیرش اوارگان فلسطینی شده است.
سوم آنکه حقیقت انکار ناپذیر آن است که مقاومت و دستاوردهای غز در برابر ارتش صهیونیستی و محتندانش، زمینه ساز شکل گیری هستههای جدید مقاومت در کرانه باختری شده است. صهیونیستها میدانند که ریشه گرفتن این مقاومت میتواند بسیاری از مبادلات این رژیم را بر هم زند. در این شرایط این رژیم در حملاتی پیش دستانه و با کشتار گسترده فلسطینیها به دنبال جلوگیری از تکرار شکست غزه است حال آنکه اوج گیری اعتراضات و ورود ارتش صهیونیستی با سلاح سنگین برای سرکوب این منطقه، بیانگر شکست زودهنگام این طراحی است. در این میان هم صهیونیستها امیدوارند که استمرار سکوت غرب زمینه را برای اشغالگری و نسلکشی بیشتر در کرانه باختری فراهم سازد.
علی تتماج