۱- عجیب و باور نکردنی اما واقعی
از قشر ورزشکاران و فوتبالیستهاي مشغول در تیمهاي مطرح کشور و البته تیم ملیاند. با پولهاي میلیاردی که یک شبه از کیسه بیت المال نصیبشان شده، ولخرجی کردند و با رشوه تاییديه پزشک گرفتند و بعد هم کارت معافیت خدمت مقدس! سربازی را گرفته و بعد هم باشگاهها و فدراسیون را برای بازی کردن و ثبت قرارداد متقاعد کردهاند. یکی بهعلت نابینایی و یکی هم بهعلت نقص عضو، دیگری به خاطر بیماریهای عفونی، داخلی، اعصاب، روان و... اما با همه این مشکلات ذهنی و جسمی توان دویدن بیش از ۹۰ دقیقه را هم دارند! این مشکلاتی که در کارتهاي معافیت درج شده بود، هیچ باشگاه و مسئولی در فدراسیون را به فکر فرو نبرد که این معلول جسمی و روانی چگونه فوتبال در سطح حرفهاي بازی ميکند؟ نباید مدیران فوتبال این موضوع را به عنوان یک معمای بزرگ پزشکی، رسانهاي ميکردند؟ آیا اگر چنین معلولانی توانایی دویدن و فوتبال بازی کردن دارند نباید آنها را الگو قرار داد تا سایر معلولان نیز به این درجه برسند؟
هرچند اصل موضوع بعدا فاش شد که این ورزشکاران! از نظر جسمی سالمند و کارت معافيت آنها ناسالم است. مشخص شد برخی ورزشکارانی که الگوی جوانان از طریق رسانهها و مسئولان معرفی ميشوند به جای آنکه تابع قانون باشند به هر ترفندی بدنبال قانونگریزی هستند. ورزشکارانی که الفبای ورزش پهلوانی که اخلاقمداری است را بلد نیستند اما پیراهن تیم ملی به تن ميکنند.
۲- مجازات این به اصطلاح ورزشکاران چیست؟
ماده ۶۰ قانون خدمت وظیفه عمومی میگوید: «کسانی که با روشهایی مثل جعل شناسنامه، استفاده از شناسنامه دیگران، اعمال نفوذ، شهادت کذب، گواهی خلاف واقع، پنهان کردن حقیقت، فریب دادن مشمول و دیگر انواع تقلب موجبات معافیت خود یا دیگران را از خدمت وظیفه عمومی فراهم کنند به ازای هر معافیت از سوی دادگاه صالح طبق قانون تعزیرات محکوم به تعزیر میشوند و با رعایت شرایط و امکانات خاطی و دفعات و مراتب جرم به حبس تعزیری از یک تا پنج سال محکوم میشوند.»
نکته دوم باشگاههايي هستند که با این بازیکنان قراردادهای میلیاردی بستهاند. یعنی یک باشگاه به یک معلول نابینا یک میلیارد داده است تا فوتبال بازی کند آیا این پذیرفتنی است؟ بسیار بعید و دور از ذهن است چرا که این بازیکن باید تمرینهای سخت، سنگین و بازیهای طولانی مدت انجام دهد، پس در این موارد باشگاهها نیز به طور حتم مرتکب جرم شدهاند؛ طبق مقررات فیفا اگر بازیکنی با مدارک غیرقانونی مجوز بازی بگیرد هم باشگاه و هم بازیکن تخلف کردهاند پس باید مجازات شوند.
البته هوشنگ نصیرزاده -رئیس کمیته تدوین مقررات فدراسیون فوتبال- معتقد است: هیچ مدرک جعلی از سوی این بازیکنان به فوتبال ارائه نشده است و کارت معافیت بازیکنان دارای کد رهگیری در سیستم بوده است. مدارک ارائه شده به فدراسیون هم جعلی نبوده و اگر در ارائه گواهیهای پزشکی خلافی رخ داده این ربطی به فدراسیون نداشته و آنها باید در دادگاههای قضایی پاسخگو باشند. به همینخاطر هیچ تنبیهی نیز برای این بازیکنان در کمیته انضباطی وجود ندارد! در این خصوص هم قانونگذار در ماده ۵۳۲ تا ۵۳۵ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات میگوید: «اگر کارکنان ادارههای دولتی و مأموران خدمات عمومی و مراجع قضایی امر باطلی را صحیح یا صحیحی را باطل یا چیزی را که به آن اقرار نشده است اقرار شده جلوه دهند علاوه بر مجازاتهای اداری و جبران خسارات وارده به حبس از یک تا پنج سال یا شش تا سی میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.»
عجیب و باور نکردنی اما واقعی. فدراسیون فوتبال خود را مسئول نمیداند، باشگاهها مسئولیت نمیپذیرند، سازمان وظیفه عمومی کارش را درست میخواند و خود بازیکنان هم مدعی هستند شخصی با گرفتن پولهای کلان کارت معافیت سربازی برای آنها صادر کرده است پس پیدا کنید پرتقال فروش را.
۳ - قانون برای همه یکسان است؛ آیا این فقط یک شعار است؟
برخی اهالی فوتبال معتقدند در مقطع فعلی و در شرایطی که فوتبال ایران راهی رقابتهاي جام ملتهاي آسیا ميشود، مسئولان نظام وظیفه و قوه قضائیه با رافت اسلامی و بخشش این بازیکنان خطا کار، به تیم ملی فوتبال کشورمان کمک شایانی کنند که این نصایح به کام مسئولان نشست و رافت اسلامی شامل حال چهار بازیکن شد تا با مليپوشان عازم استرالیا شوند. جالب است بدانید یکی از این بازیکنان همان مليپوش کشورمان در جامجهانی است که فوتبالش را با کارت جعلی در کشورهای همسایه خلیج فارس ایران دنبال ميکند و حتی حاضر به آمدن در ایران برای همراهی مليپوشان هم نشد تا مبادا مچش را بگیرند و یکسره عازم استرالیا ميشود و البته کسی از ایشان نباید توقع عذرخواهی کردن داشته باشد. گروهی دیگر از اهالی فوتبال نیز بر این باورند که ماجرای برخورد با متخلفان به بعد از رقابتهاي جام ملتهاي آسیا واگذار شود.
اما مطالبه اصلی مردم از یکسو برخورد با افرادی است که از کارتهاي معافیت جعلی استفاده کردهاند و از سوی دیگر نیز برخورد شدیدتر با کسانی است که در روند صدور این کارتها، دستی بر آتش داشتهاند. اما حضور برخی از این بازیکنان در تیمملی فوتبال کشورمان برای رقابتهاي جام ملتهاي آسیا نشان داد مسئولان متاسفانه با افرادی که قانون را زیر پا گذاشتن ميخواهند مثلا در فوتبال آسیا آبروداری کنند. آیا جامعه ورزش به جایی رسیده است که از هر تخلف و رسوایی چشمپوشی ميکند برای کسب نتیجه؟ آیا نتیجه گرفتن با تخلف و تقلب در آیین ورزش جوانمردی و پهلوانی ما نقش دارد؟ تا آنجایی که ما ميدانیم اصل ورزش به معنی رقابت در شرایط مساوی و حفظ اخلاق است راهی برای رسیدن به جوانمردی و قانونگرایی است. آیا ورزش قهرمانی برخلاف ورزش پهلوانی ميخواهد اخلاق را زیر پا بگذارد و قانونگرایی را فدای مصلحت اندیشی کند؟ این نوع نگاه به ورزش را آیا مردم ميپسندند؟
وکلام آخر اینکه آیا خون این افراد رنگینتر از سایر جوانان این مرز و بوم است که قوانین مصوب کشور درباره تخلفات محرز آنها اجرا نمیشود؟