معاونت هنری وزارت فرهنگ یکی از مهمترین مجموعههایی است که در ارتباط با بدنه وسیعی از هنرمندان است، در دوره اخیر این معاونت در مسیری با ثبات و رو به رشد قرار گرفته، اما برخی گمانهزنیها از مدیریت آینده آن باعث ایجاد نگرانیهایی در بدنه هنرمندان شده است و عدم تمدید حکم سالاری و یا معرفی معاون هنری جدید با پایان مهرماه و وعده وزیر فرهنگ بر نگرانیها افزوده است.
به گزارش فارس معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با داشتن 3 زیر مجموعه بسیار مهم و البته پرجمعیت یکی از مهمترین ارکان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.معاونتی که از اساس با چالشهای متفاوتی روبرو شده و برای حل مائل نیازمند مدیریت جدی است.
در سه سال اخیر، معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که توسط محمود سالاری مدیریت شد، مسیر با ثبات و رو به رشدی را شروع کرد، دورهای که در آن نه تنها با چالشهای فراوانی مواجه بود، بلکه بسیاری از نقاط ضعف ساختاری و عملکردی این معاونت را برطرف کرد و روندی نوآورانه و تحولآفرین را در حوزههای مختلف هنر در کشور آغاز کرد.
از آنجا که معاونت هنری شامل سه زیرمجموعه اصلی یعنی اداره کل هنرهای نمایشی (تئاتر)، دفتر موسیقی و اداره کل هنرهای تجسمی است، مدیریتی کلان را در این حیطه میطلبد.
سر و شکل دادن به شورای نظارت و ارزشیابی تئاتر
از بحران تا تحول در دوره قبل از حضور سالاری، شورای نظارت و ارزشیابی تئاتر با مشکلات فراوانی دستوپنجه نرم میکرد. نارضایتی هنرمندان تئاتر از اعمال سلیقههای نظارتی و عدم شفافیت در تصمیمگیریها باعث شد بسیاری از نمایشها متوقف شوند یا بهطور جدی تغییر یابند. در سه سال گذشته یکی از نخستین اقداماتی که صورت گرفت، بازنگری و اصلاح در نحوه عملکرد این شورا بود.کاهش اعمال سلیقههای شخصی و خارج از فضای تئاتر و بهبود فرآیند نظارتی، از جمله مهمترین دستاوردهای این دوره بود. برقراری ارتباط مستقیم و مستمر با هنرمندان تئاتر، و دعوت از آنان برای حضور در جلسات تصمیمگیری و نظارت، به افزایش اعتماد هنرمندان به این شورا کمک شایانی کرد. بهویژه که سالاری موفق شد تئاتر را از وضعیت بحرانی خارج کرده و بهسمت رونق مجدد هدایت کند.
جشنوارههای تئاتر و موسیقی فجر
برگزاری در شرایط سخت و حفظ اعتباردر شرایط اقتصادی سخت و در مواجهه با محدودیتهای مالی و بودجهای و شرایط سخت اجتماعی، برگزاری جشنوارههای هنری نظیر تئاتر فجر و موسیقی فجر با چالشهای جدی مواجه بود. با اینوجود، معاونت هنری توانست با مدیریت هوشمندانه و جذب حمایتهای مختلف، این جشنوارهها را برگزار کند و در عین حال به ارتقای کیفی این رویدادها بپردازد. جشنواره تئاتر فجر بهعنوان بزرگترین رویداد تئاتری کشور، در دورههای اخیر نهتنها به لحاظ کمی با افزایش تعداد گروههای شرکتکننده و نمایشها مواجه بود، بلکه از لحاظ کیفی نیز پیشرفت چشمگیری داشت.
در حوزه موسیقی نیز، جشنواره موسیقی فجر با حضور هنرمندان برجسته داخلی و خارجی، در سطح بالاتری نسبت به گذشته برگزار شد و توانست در شرایط بحرانی که بسیاری از جشنوارههای هنری در جهان تعطیل شده بودند، جایگاه خود را حفظ کند.
احیای تئاتر استانها و بازگشت جشنوارههای منطقهای
یکی از نکات برجسته مدیریت سالاری، تمرکز بر احیای تئاتر استانها بود. تئاتر در بسیاری از استانهای کشور با کاهش بودجه و کمبود حمایتهای دولتی، در وضعیت نامطلوبی قرار داشت. سالاری با تمرکز بر توزیع عادلانه منابع و توجه به نقاط کمبرخوردار، به احیای تئاتر در مناطق مختلف کشور کمک کرد.
یکی از اقدامات مؤثر در این راستا، احیای مجدد جشنوارههای منطقهای تئاتر بود که پیشتر به دلایل مختلف متوقف شده بودند. این جشنوارهها نهتنها بهشکلگیری فعالیتهای هنری در استانها کمک کرد، بلکه بستری برای کشف و پرورش استعدادهای نوپا در این مناطق فراهم آورد.توزیع متوازن بودجه در سراسر کشور و توجه ویژه به هنرهای محلی و بومی، باعث شد بسیاری از هنرمندان استانی که بهدلیل کمبود امکانات مجبور به مهاجرت به پایتخت بودند، به فعالیت در زادگاه خود بازگردند. این امر موجب شد تا تئاتر استانی جانی تازه بگیرد و به یکی از محورهای مهم توسعه فرهنگی کشور تبدیل شود.
سند ملی موسیقی
در طول دهههای گذشته، موسیقی بهعنوان یکی از حوزههای حساس فرهنگی همواره با چالشهای بسیاری مواجه بوده است. نبود چارچوب و دستورالعملهای مشخص، اعمال سلیقههای متفاوت و مشکلات فراوان در حوزه مجوزدهی باعث شده بود تا هنرمندان موسیقی از یکسان نبودن روندها و تصمیمات ناراضی باشند. در دوره معاونت محمود سالاری با پیگیری و تصویب سند ملی موسیقی، این معاونت توانست به این حوزه سر و سامانی ببخشد.این سند بهعنوان یک نقشه راه جامع، به ترسیم سیاستهای کلان موسیقی پرداخت و مسیری روشن را برای فعالیتهای آینده در این حوزه فراهم کرد. یکی از مهمترین دستاوردهای این سند، کاهش سلیقههای شخصی در حوزه صدور مجوزها و ایجاد فضایی شفاف و منظم برای هنرمندان موسیقی بود. این امر موجب شد تا بسیاری از چالشهای حقوقی و اجرایی که هنرمندان با آنها مواجه بودند، کاهش یابد و موسیقی کشور با سرعت بیشتری به سوی رشد و توسعه حرکت کند. البته همچنان ابهاماتی در خصوص برخی از بندهای سن ملی موسیقی وجود دارد. پیوند هنرهای تجسمی با بازاردر حوزه هنرهای تجسمی نیز، معاونت هنری توانست با پیگیری و تدوین سند ملی هنرهای تجسمی، به ساختاری جامع برای این حوزه دست یابد. علاوه بر این، سالاری بهطور جدی به ایجاد پیوند میان هنرمندان تجسمی و بازار توجه داشت. با فراهمکردن بسترهای لازم برای معرفی و فروش آثار هنرمندان در سطح ملی و بینالمللی، وی تلاش کرد تا هنرهای تجسمی به یک صنعت پویا تبدیل شود.
برگزاری نمایشگاههای ملی و بینالمللی، حمایت از گالریها و ایجاد فرصتهای ارتباطی میان هنرمندان و خریداران آثار، از جمله اقدامات مؤثری بود که باعث شد هنرهای تجسمی از دایره محدود خود خارج شده و با بازار تعامل بیشتری پیدا کند. این رویکرد نهتنها به تقویت اقتصاد هنر کمک کرد، بلکه به هنرمندان تجسمی امکان داد تا بهصورت حرفهایتر در این عرصه فعالیت کنند.
رابطه هنرمندان و حاکمیت
تلاش برای کاهش فاصلهها یکی از چالشهای مهم معاونت هنری، ارتباط پیچیده و گاه تنشزا میان هنرمندان و حاکمیت بود. سالاری با برقراری جلسات منظم با هنرمندان، شنیدن دغدغههای آنان و تلاش برای تعامل و گفتگو، توانست تا حد زیادی این فاصله را کاهش دهد. نقل قولهای بسیاری از هنرمندان برجستهای مانند رضا کیانیان و علیرضا قربانی وجود دارد که نشان از حمایتهای بیدریغ سالاری از آنان دارد. این تلاشها باعث شد تا بسیاری از هنرمندان که در سالهای گذشته از فعالیتهای فرهنگی فاصله گرفته بودند، بار دیگر بهمیدان بازگردند.
موسسات و مجموعههای تابعه
بنیاد فرهنگی هنری رودکی یکی دیگر از مواردی است که فعالیتش میتواند در شرایط فرهنگ و هنر موثر واقع شود، در واقع بنیاد رودکی مطابق با اساسنامهاش وظیفه اماکن فرهنگی را برعهده داشته و میتواند خلاء موجود دراین فضا را پوشش دهد. رودکی در ابتدای سرکار آمدن دولت سیزدهم شرایط خوبی نداشت، در یک سال ابتدایی هم مدیریت این مجموعه آن را به ریل بازنگرداند اما با مدیریت معاونت هنری ارشاد این مجموعه احیا شد، اجرای ارکسترهایی چون همراه با خاطرهها توسط مجید انتظامی و نمایشهایی چون کلنل نشان از احیا بنیاد رودکی داشت. تئاترشهر هم بهعنوان مجموعه زیر نظر اداره کل هنرهای نمایشی با تحولی جدی روبهرو شد؛ تحولی که البته در بخش حریم تئاترشهر متوقف شده است.
آینده معاونت هنری
چالشها و نگرانیهااکنون که زمزمههایی مبنی بر تغییر معاون هنری و انتصاب فردی با تجربه اندک در این حوزه شنیده میشود، نگرانیهایی در میان هنرمندان و اهالی فرهنگ ایجاد شده است. کسی که قرار است جایگزین سالاری شود، هنوز آغاز به کار نکرده، با حواشی زیادی روبهرو شده است. هنرمندان و کارشناسان هنری نگرانند که فرد جدید نتواند راه موفقی که سالاری برای معاونت هنری ترسیم کرده است را ادامه دهد. نبود تجربه کافی در این حوزه و عدم آشنایی با زیر و بم هنرهای مختلف، میتواند این معاونت را بار دیگر به چالشهای بکشاند و دستاوردهای سه سال اخیر را با خطر مواجه کند.
لزوم ادامه راه
در نهایت، با توجه به دستاوردهای چشمگیر دوره سه ساله اخیر و تحولاتی که در زمینههای مختلف هنرهای نمایشی، موسیقی و تجسمی به وقوع پیوست، بهوضوح میتوان نتیجه گرفت که مسیر توسعه فرهنگی و هنری کشور نیازمند مدیریتی با تجربه و آگاه به چالشهای موجود است. سالاری با ایجاد تغییرات ساختاری و مدیریتی، راه موفقی را برای آینده هنر در کشور ترسیم کرده است و ادامه این راه تنها با حضور مدیری توانمند و آشنا به مسائل هنری امکانپذیر خواهد بود.
اگرچه گزینهای که برای جایگزینی سالاری مطرح است، ممکن است بهدلیل عدم تجربه کافی با چالشهای جدی مواجه شود، اما در نهایت این هنرمندان و جامعه هنری هستند که از تبعات این تصمیم تأثیر خواهند پذیرفت. بنابراین، باید با درایت و آیندهنگری به تصمیماتی که در این حوزه گرفته میشود، نگریست تا دستاوردهای سه ساله اخیر به هدر نرود و مسیر پیشرفت همچنان ادامه یابد.
به گزارش فارس معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با داشتن 3 زیر مجموعه بسیار مهم و البته پرجمعیت یکی از مهمترین ارکان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.معاونتی که از اساس با چالشهای متفاوتی روبرو شده و برای حل مائل نیازمند مدیریت جدی است.
در سه سال اخیر، معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که توسط محمود سالاری مدیریت شد، مسیر با ثبات و رو به رشدی را شروع کرد، دورهای که در آن نه تنها با چالشهای فراوانی مواجه بود، بلکه بسیاری از نقاط ضعف ساختاری و عملکردی این معاونت را برطرف کرد و روندی نوآورانه و تحولآفرین را در حوزههای مختلف هنر در کشور آغاز کرد.
از آنجا که معاونت هنری شامل سه زیرمجموعه اصلی یعنی اداره کل هنرهای نمایشی (تئاتر)، دفتر موسیقی و اداره کل هنرهای تجسمی است، مدیریتی کلان را در این حیطه میطلبد.
سر و شکل دادن به شورای نظارت و ارزشیابی تئاتر
از بحران تا تحول در دوره قبل از حضور سالاری، شورای نظارت و ارزشیابی تئاتر با مشکلات فراوانی دستوپنجه نرم میکرد. نارضایتی هنرمندان تئاتر از اعمال سلیقههای نظارتی و عدم شفافیت در تصمیمگیریها باعث شد بسیاری از نمایشها متوقف شوند یا بهطور جدی تغییر یابند. در سه سال گذشته یکی از نخستین اقداماتی که صورت گرفت، بازنگری و اصلاح در نحوه عملکرد این شورا بود.کاهش اعمال سلیقههای شخصی و خارج از فضای تئاتر و بهبود فرآیند نظارتی، از جمله مهمترین دستاوردهای این دوره بود. برقراری ارتباط مستقیم و مستمر با هنرمندان تئاتر، و دعوت از آنان برای حضور در جلسات تصمیمگیری و نظارت، به افزایش اعتماد هنرمندان به این شورا کمک شایانی کرد. بهویژه که سالاری موفق شد تئاتر را از وضعیت بحرانی خارج کرده و بهسمت رونق مجدد هدایت کند.
جشنوارههای تئاتر و موسیقی فجر
برگزاری در شرایط سخت و حفظ اعتباردر شرایط اقتصادی سخت و در مواجهه با محدودیتهای مالی و بودجهای و شرایط سخت اجتماعی، برگزاری جشنوارههای هنری نظیر تئاتر فجر و موسیقی فجر با چالشهای جدی مواجه بود. با اینوجود، معاونت هنری توانست با مدیریت هوشمندانه و جذب حمایتهای مختلف، این جشنوارهها را برگزار کند و در عین حال به ارتقای کیفی این رویدادها بپردازد. جشنواره تئاتر فجر بهعنوان بزرگترین رویداد تئاتری کشور، در دورههای اخیر نهتنها به لحاظ کمی با افزایش تعداد گروههای شرکتکننده و نمایشها مواجه بود، بلکه از لحاظ کیفی نیز پیشرفت چشمگیری داشت.
در حوزه موسیقی نیز، جشنواره موسیقی فجر با حضور هنرمندان برجسته داخلی و خارجی، در سطح بالاتری نسبت به گذشته برگزار شد و توانست در شرایط بحرانی که بسیاری از جشنوارههای هنری در جهان تعطیل شده بودند، جایگاه خود را حفظ کند.
احیای تئاتر استانها و بازگشت جشنوارههای منطقهای
یکی از نکات برجسته مدیریت سالاری، تمرکز بر احیای تئاتر استانها بود. تئاتر در بسیاری از استانهای کشور با کاهش بودجه و کمبود حمایتهای دولتی، در وضعیت نامطلوبی قرار داشت. سالاری با تمرکز بر توزیع عادلانه منابع و توجه به نقاط کمبرخوردار، به احیای تئاتر در مناطق مختلف کشور کمک کرد.
یکی از اقدامات مؤثر در این راستا، احیای مجدد جشنوارههای منطقهای تئاتر بود که پیشتر به دلایل مختلف متوقف شده بودند. این جشنوارهها نهتنها بهشکلگیری فعالیتهای هنری در استانها کمک کرد، بلکه بستری برای کشف و پرورش استعدادهای نوپا در این مناطق فراهم آورد.توزیع متوازن بودجه در سراسر کشور و توجه ویژه به هنرهای محلی و بومی، باعث شد بسیاری از هنرمندان استانی که بهدلیل کمبود امکانات مجبور به مهاجرت به پایتخت بودند، به فعالیت در زادگاه خود بازگردند. این امر موجب شد تا تئاتر استانی جانی تازه بگیرد و به یکی از محورهای مهم توسعه فرهنگی کشور تبدیل شود.
سند ملی موسیقی
در طول دهههای گذشته، موسیقی بهعنوان یکی از حوزههای حساس فرهنگی همواره با چالشهای بسیاری مواجه بوده است. نبود چارچوب و دستورالعملهای مشخص، اعمال سلیقههای متفاوت و مشکلات فراوان در حوزه مجوزدهی باعث شده بود تا هنرمندان موسیقی از یکسان نبودن روندها و تصمیمات ناراضی باشند. در دوره معاونت محمود سالاری با پیگیری و تصویب سند ملی موسیقی، این معاونت توانست به این حوزه سر و سامانی ببخشد.این سند بهعنوان یک نقشه راه جامع، به ترسیم سیاستهای کلان موسیقی پرداخت و مسیری روشن را برای فعالیتهای آینده در این حوزه فراهم کرد. یکی از مهمترین دستاوردهای این سند، کاهش سلیقههای شخصی در حوزه صدور مجوزها و ایجاد فضایی شفاف و منظم برای هنرمندان موسیقی بود. این امر موجب شد تا بسیاری از چالشهای حقوقی و اجرایی که هنرمندان با آنها مواجه بودند، کاهش یابد و موسیقی کشور با سرعت بیشتری به سوی رشد و توسعه حرکت کند. البته همچنان ابهاماتی در خصوص برخی از بندهای سن ملی موسیقی وجود دارد. پیوند هنرهای تجسمی با بازاردر حوزه هنرهای تجسمی نیز، معاونت هنری توانست با پیگیری و تدوین سند ملی هنرهای تجسمی، به ساختاری جامع برای این حوزه دست یابد. علاوه بر این، سالاری بهطور جدی به ایجاد پیوند میان هنرمندان تجسمی و بازار توجه داشت. با فراهمکردن بسترهای لازم برای معرفی و فروش آثار هنرمندان در سطح ملی و بینالمللی، وی تلاش کرد تا هنرهای تجسمی به یک صنعت پویا تبدیل شود.
برگزاری نمایشگاههای ملی و بینالمللی، حمایت از گالریها و ایجاد فرصتهای ارتباطی میان هنرمندان و خریداران آثار، از جمله اقدامات مؤثری بود که باعث شد هنرهای تجسمی از دایره محدود خود خارج شده و با بازار تعامل بیشتری پیدا کند. این رویکرد نهتنها به تقویت اقتصاد هنر کمک کرد، بلکه به هنرمندان تجسمی امکان داد تا بهصورت حرفهایتر در این عرصه فعالیت کنند.
رابطه هنرمندان و حاکمیت
تلاش برای کاهش فاصلهها یکی از چالشهای مهم معاونت هنری، ارتباط پیچیده و گاه تنشزا میان هنرمندان و حاکمیت بود. سالاری با برقراری جلسات منظم با هنرمندان، شنیدن دغدغههای آنان و تلاش برای تعامل و گفتگو، توانست تا حد زیادی این فاصله را کاهش دهد. نقل قولهای بسیاری از هنرمندان برجستهای مانند رضا کیانیان و علیرضا قربانی وجود دارد که نشان از حمایتهای بیدریغ سالاری از آنان دارد. این تلاشها باعث شد تا بسیاری از هنرمندان که در سالهای گذشته از فعالیتهای فرهنگی فاصله گرفته بودند، بار دیگر بهمیدان بازگردند.
موسسات و مجموعههای تابعه
بنیاد فرهنگی هنری رودکی یکی دیگر از مواردی است که فعالیتش میتواند در شرایط فرهنگ و هنر موثر واقع شود، در واقع بنیاد رودکی مطابق با اساسنامهاش وظیفه اماکن فرهنگی را برعهده داشته و میتواند خلاء موجود دراین فضا را پوشش دهد. رودکی در ابتدای سرکار آمدن دولت سیزدهم شرایط خوبی نداشت، در یک سال ابتدایی هم مدیریت این مجموعه آن را به ریل بازنگرداند اما با مدیریت معاونت هنری ارشاد این مجموعه احیا شد، اجرای ارکسترهایی چون همراه با خاطرهها توسط مجید انتظامی و نمایشهایی چون کلنل نشان از احیا بنیاد رودکی داشت. تئاترشهر هم بهعنوان مجموعه زیر نظر اداره کل هنرهای نمایشی با تحولی جدی روبهرو شد؛ تحولی که البته در بخش حریم تئاترشهر متوقف شده است.
آینده معاونت هنری
چالشها و نگرانیهااکنون که زمزمههایی مبنی بر تغییر معاون هنری و انتصاب فردی با تجربه اندک در این حوزه شنیده میشود، نگرانیهایی در میان هنرمندان و اهالی فرهنگ ایجاد شده است. کسی که قرار است جایگزین سالاری شود، هنوز آغاز به کار نکرده، با حواشی زیادی روبهرو شده است. هنرمندان و کارشناسان هنری نگرانند که فرد جدید نتواند راه موفقی که سالاری برای معاونت هنری ترسیم کرده است را ادامه دهد. نبود تجربه کافی در این حوزه و عدم آشنایی با زیر و بم هنرهای مختلف، میتواند این معاونت را بار دیگر به چالشهای بکشاند و دستاوردهای سه سال اخیر را با خطر مواجه کند.
لزوم ادامه راه
در نهایت، با توجه به دستاوردهای چشمگیر دوره سه ساله اخیر و تحولاتی که در زمینههای مختلف هنرهای نمایشی، موسیقی و تجسمی به وقوع پیوست، بهوضوح میتوان نتیجه گرفت که مسیر توسعه فرهنگی و هنری کشور نیازمند مدیریتی با تجربه و آگاه به چالشهای موجود است. سالاری با ایجاد تغییرات ساختاری و مدیریتی، راه موفقی را برای آینده هنر در کشور ترسیم کرده است و ادامه این راه تنها با حضور مدیری توانمند و آشنا به مسائل هنری امکانپذیر خواهد بود.
اگرچه گزینهای که برای جایگزینی سالاری مطرح است، ممکن است بهدلیل عدم تجربه کافی با چالشهای جدی مواجه شود، اما در نهایت این هنرمندان و جامعه هنری هستند که از تبعات این تصمیم تأثیر خواهند پذیرفت. بنابراین، باید با درایت و آیندهنگری به تصمیماتی که در این حوزه گرفته میشود، نگریست تا دستاوردهای سه ساله اخیر به هدر نرود و مسیر پیشرفت همچنان ادامه یابد.