سفر گروسی به ایران و بازدید از سایتهای هستهای و صدور قطعنامه از سوی شورای حکام علیه ایران، یادآور سفر البرادعی مدیرکل وقت آژانس انرژی اتمی به تهران است.
به گزارش مهر، پس از سفر «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران و بازدید از سایتهای هستهای «نطنز» و «فردو» و از برخی بخشهای پیشرفته صنعت هستهای، شورای حکام به عنوان نهاد بالادستی آژانس با فشار برخی کشورهای غربی، علیه کشورمان قطعنامه صادر کرد.
بازدید مدیر کل آژانس بینالمللی از سایتهای هستهای ایران در حالی انجام شد که جمهوری اسلامی ایران بارها حسن نیت خود را نسبت به تعهدات خود نشان داده اما این طرف مقابل (سه دولت اروپایی و آمریکا) است که در ادعای خود مبنی بر حفظ اعتبار آژانس به هیچ وجه صداقت ندارند و موضوع هستهای ایران، صرفاً بهانه و دستاویزی برای پیشبرد اهداف نامشروع آنها شده است.
در جریان سفر گروسی به کشورمان، ایران پیشنهاد کرد برای پایان دادن به موضوع بازرسان با وجود اینکه لغو انتصاب بازرسان قبلی بر اساس ماده ۹ موافقتنامه پادمان از حقوق مسلم حاکمیتی ایران بوده، چهار بازرس جدید (۲ بازرس با ملیت آلمانی و ۲ بازرس با ملیت فرانسوی) البته غیر از بازرسان لغو انتصاب شده قبلی از طرف آژانس برای بررسی انتصاب به ایران معرفی شوند. گروسی که نسبت به عملی بودن ایده و ابتکار خود اطمینان بالایی داشت، در پایان سفر دو روزه خود با این احساس و اطمینان که با دستی پُر برای ایجاد فضای تعاملی به وین برمیگردد، تهران را ترک کرد اما باز هم این موضوع نتوانست مانع سیاسی کاریهای کشورهای اروپایی و آمریکا شود.
قطعنامه علیه ایران
در آخرین ساعات جلسه مورخ ۱ آذر ۱۴۰۳، شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی با فشار و اصرار سه کشور اروپایی و آمریکا و به رغم عدم حمایت حدود نیمی از دولتهای عضو، قطعنامهای غیر اجماعی با ۱۹ رأی موافق، ۳ رأی مخالف، و ۱۲ رأی ممتنع در مورد برنامه صلحآمیز هستهای ایران تصویب شد.
این پیشنویس ناظر به تعهدات ایران ذیل توافقنامه پادمان NPT با جمهوری اسلامی ایران است. در این پیشنویس بر اهمیت پایبندی ایران به تعهدات پادمانی خود و نیاز به همکاری کامل و به موقع با آژانس به منظور شفاف سازی و حل و فصل موضوعات پادمانی باقی مانده تاکید شده است.
پیشنویس قطعنامه از مدیرکل درخواست میکند تا ارزیابی جامع و به روز شدهای در مورد وجود یا استفاده احتمالی از مواد هستهای اعلام نشده در ارتباط با مسائل باقی مانده گذشته و حل مسائل در مورد برنامه هستهای ایران، از جمله گزارش کامل همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در این موضوعات، ارائه کند، به گونهای که آژانس قادر به راستیآزمایی اجرای تعهدات پادمانی ایران از جمله عدم انحراف مواد هستهای، بر اساس تمام اطلاعات موجود، برای بررسی توسط شورای حکام در مارس ۲۰۲۵ یا حداکثر تا بهار ۲۰۲۵ باشد.
واکنش ایران
وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی ایران در مورد قطعنامه ناموجه صادره در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در رابطه با برنامه هستهای صلحآمیز ایران بیانیهای صادر کردند. در این بیانیه آمده است: سیاست اصولی جمهوری اسلامی ایران همواره مبتنی بر تعامل سازنده با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در چارچوب حقوق و تکالیف مصرح ذیل معاهده عدم اشاعه و موافقتنامه جامع پادمان بوده است. در این بیانیه عنوان شده است: دولت چهاردهم بر مبنای همین سیاست از ابتدای تشکیل، ادامه و ارتقای همکاریها با آژانس را با هدف حل و فصل موضوعات فیمابین در دستور کار خود قرار داده است.
در چارچوب همین رویکرد اصولی، ایران از سفر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران استقبال کرد و برنامهریزی لازم برای فراهم نمودن زمینه تعاملات بیشتر و موفقیت سفر را انجام داد. سفر مدیرکل آژانس به ایران، دیدارهای وی با مقامهای عالی جمهوری اسلامی ایران و بازدید از مجتمعهای غنیسازی شهید مسعود علیمحمدی و شهید مصطفی احمدی روشن و مذاکرات صورت گرفته زمینه مناسبی برای تقویت تعاملات ایران و آژانس ایجاد کرد. در بیانیه مذکور آمده است: در چنین شرایطی سه دولت اروپایی و آمریکا - که سابقه طولانی در بدعهدی و عدم پایبندی آشکار به تعهدات خود از جمله در قالب برجام و توسل به تحریمهای ظالمانه و فشارهای غیرقانونی علیه ملت ایران دارند - به جای کمک به تداوم فضای سازنده ایجاد شده بین ایران و آژانس، حتی منتظر نتایج سفر مدیرکل آژانس هم نمانده و در یک اقدام تقابلی و ناموجه، قطعنامهای علیه ایران در شورای حکام ارائه نمودند. البته این قطعنامه از حمایت نیمی از اعضای شورای حکام برخوردار نشد که خود مبین مخالفت آنها با رویکرد سیاسی و مخرب بانیان قطعنامه است. بر همین اساس، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران دستور انجام اقدامات مؤثر، از جمله راهاندازی مجموعه معتنابهی از سانتریفیوژهای جدید و پیشرفته از انواع مختلف را صادر کرد.
تکرار تاریخ؟
سفر گروسی به ایران و بازدید از سایتهای هستهای کشورمان و اینکه شورای حکام، حتی بدون توجه به شنیدن نتیجه سفر گروسی به تهران اقدام به صدور قطعنامه کردند، یادآور سفر البرادعی مدیرکل وقت آژانس انرژی اتمی به تهران و بیاثر بودن گفتههایش در خبرسازیهای منفی غربیهاست.
«علیاکبر صالحی» رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی در صفحات ۲۲۰ تا ۲۲۴ کتاب «گذری در تاریخ» با عنوان «بازدیدهای البرادعی از نطنز و اصفهان» میگوید: وقتی که آقای البرادعی در جایگاه مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای اولین بار به ایران سفر نمود، هنوز کارخانه UCF اصفهان ساخته نشده بود. ایشان را به اصفهان بردم و گفتم: در اینجا میخواهیم UF6 تولید کنیم؛ یعنی این کارخانه کیک زرد را به UF6 تبدیل خواهد کرد. بنابراین پس از یکسری توضیحات، بهصورت حضوری در اصفهان به آقای البرادعی فهماندیم که ما به دنبال غنیسازی اورانیوم هستیم.
در سفر دوم آقای البرادعی به ایران از تأسیسات در حال ساخت نطنز در حدود ۲۰ متری زیرزمین بازدید به عمل آمد. آن موقع فقط ستونها و سقف بتونی را زده بودند و روی سقف هم خاک ریخته بودند. وقتی که به عمق زمین میرفتیم ستونهای قطور در مساحتی حدود هفتاد هزار متر مربع در زیرزمین، منظره حیرتآوری را نشان میداد. در بخش دیگری از محوطه، در نمایشگاهی، قطعات یک سانتریفیوژ را به نمایش گذاشته بودند. سانتریفیوژ حدود صد قطعه دارد هر قطعه را بهطور جداگانه نمایش میدادند. زیر هر قطعه نیز قید شده بود که آن را چگونه و با چه وسیلهای میتوان تولید کرد. بچهها با افتخار تمام قطعات را با شرح مبسوط در نمایشگاه گذاشته بودند که بهعنوان مثال ما این سوزن را اینگونه تولید میکنیم یا مواد اولیهاش این است. درست مانند یک کتاب آشپزی؛ یعنی اگر کسی یک نوبت نمایشگاه را میدید و کارشناس بود با کمی تلاش میتوانست مقدمات تولید سانتریفیوژ را فراهم کند.
این نمایشگاه مورد بازدید آقای البرادعی و معاونش گلد اشمیت (یهودی) قرار گرفت. گلد اشمیت پرسید: آقای صالحی! این چیست که اینجا گذاشتهاید؟ شما با این کارتان امکان انتشار این صنعت حساس را فراهم میکنید. البرادعی از دستاوردهای ایران خیلی متعجب و متحیر شد. با اینکه آن زمان فقط بنای نطنز ساخته شده بود و سانتریفیوژها هنوز نصب نشده بودند و تعداد سانتریفیوژها خیلی کم بود و تازه مراحل اولیه را طی میکردیم.
چند روز پس از سفر اول البرادعی و گروه همراهش به ایران و بازدید از محل احداث UCF اصفهان، منافقین اعلام کردند که ایران در نطنز فعالیت سری انجام میدهد. البته البرادعی جوانمردانه ضمن رد ادعای منافقین گفت: «من از هدف ایران برای غنیسازی مطلع بودم و قبلاً در جریان قرار گرفته بودم.» بعد از اعلام نظر آقای البرادعی در رابطه با فعالیتهای ما در نطنز، منافقین ساکت شدند. ولی رسانههای غربی آنقدر در ساخت افکار عمومی و بزرگنمایی موضوعات قوی هستند که گویا ما واقعاً داشتیم فعالیت سری انجام میدادیم و حتی با شگردهای خاص رسانهای خود، اظهارات آقای البرادعی را هم محو و کمرنگ کردند. غربیها که گوششان به این چیزها بدهکار نیست؛ خبرهای بیاساس منافقین را بهانه قرار دادند و به قدری در رسانهها سروصدا کردند که حرفهای البرادعی آرام آرام اثر خود را از دست داد.
میخواهم بگویم وقتی غرب بخواهد شیطنت کند، چگونه کار خود را انجام میدهد. از این به بعد پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران وارد مرحله خاصی شد و غربیها این موضوع را در دستور کار شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دادند.
به گزارش مهر، پس از سفر «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران و بازدید از سایتهای هستهای «نطنز» و «فردو» و از برخی بخشهای پیشرفته صنعت هستهای، شورای حکام به عنوان نهاد بالادستی آژانس با فشار برخی کشورهای غربی، علیه کشورمان قطعنامه صادر کرد.
بازدید مدیر کل آژانس بینالمللی از سایتهای هستهای ایران در حالی انجام شد که جمهوری اسلامی ایران بارها حسن نیت خود را نسبت به تعهدات خود نشان داده اما این طرف مقابل (سه دولت اروپایی و آمریکا) است که در ادعای خود مبنی بر حفظ اعتبار آژانس به هیچ وجه صداقت ندارند و موضوع هستهای ایران، صرفاً بهانه و دستاویزی برای پیشبرد اهداف نامشروع آنها شده است.
در جریان سفر گروسی به کشورمان، ایران پیشنهاد کرد برای پایان دادن به موضوع بازرسان با وجود اینکه لغو انتصاب بازرسان قبلی بر اساس ماده ۹ موافقتنامه پادمان از حقوق مسلم حاکمیتی ایران بوده، چهار بازرس جدید (۲ بازرس با ملیت آلمانی و ۲ بازرس با ملیت فرانسوی) البته غیر از بازرسان لغو انتصاب شده قبلی از طرف آژانس برای بررسی انتصاب به ایران معرفی شوند. گروسی که نسبت به عملی بودن ایده و ابتکار خود اطمینان بالایی داشت، در پایان سفر دو روزه خود با این احساس و اطمینان که با دستی پُر برای ایجاد فضای تعاملی به وین برمیگردد، تهران را ترک کرد اما باز هم این موضوع نتوانست مانع سیاسی کاریهای کشورهای اروپایی و آمریکا شود.
قطعنامه علیه ایران
در آخرین ساعات جلسه مورخ ۱ آذر ۱۴۰۳، شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی با فشار و اصرار سه کشور اروپایی و آمریکا و به رغم عدم حمایت حدود نیمی از دولتهای عضو، قطعنامهای غیر اجماعی با ۱۹ رأی موافق، ۳ رأی مخالف، و ۱۲ رأی ممتنع در مورد برنامه صلحآمیز هستهای ایران تصویب شد.
این پیشنویس ناظر به تعهدات ایران ذیل توافقنامه پادمان NPT با جمهوری اسلامی ایران است. در این پیشنویس بر اهمیت پایبندی ایران به تعهدات پادمانی خود و نیاز به همکاری کامل و به موقع با آژانس به منظور شفاف سازی و حل و فصل موضوعات پادمانی باقی مانده تاکید شده است.
پیشنویس قطعنامه از مدیرکل درخواست میکند تا ارزیابی جامع و به روز شدهای در مورد وجود یا استفاده احتمالی از مواد هستهای اعلام نشده در ارتباط با مسائل باقی مانده گذشته و حل مسائل در مورد برنامه هستهای ایران، از جمله گزارش کامل همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در این موضوعات، ارائه کند، به گونهای که آژانس قادر به راستیآزمایی اجرای تعهدات پادمانی ایران از جمله عدم انحراف مواد هستهای، بر اساس تمام اطلاعات موجود، برای بررسی توسط شورای حکام در مارس ۲۰۲۵ یا حداکثر تا بهار ۲۰۲۵ باشد.
واکنش ایران
وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی ایران در مورد قطعنامه ناموجه صادره در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در رابطه با برنامه هستهای صلحآمیز ایران بیانیهای صادر کردند. در این بیانیه آمده است: سیاست اصولی جمهوری اسلامی ایران همواره مبتنی بر تعامل سازنده با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در چارچوب حقوق و تکالیف مصرح ذیل معاهده عدم اشاعه و موافقتنامه جامع پادمان بوده است. در این بیانیه عنوان شده است: دولت چهاردهم بر مبنای همین سیاست از ابتدای تشکیل، ادامه و ارتقای همکاریها با آژانس را با هدف حل و فصل موضوعات فیمابین در دستور کار خود قرار داده است.
در چارچوب همین رویکرد اصولی، ایران از سفر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران استقبال کرد و برنامهریزی لازم برای فراهم نمودن زمینه تعاملات بیشتر و موفقیت سفر را انجام داد. سفر مدیرکل آژانس به ایران، دیدارهای وی با مقامهای عالی جمهوری اسلامی ایران و بازدید از مجتمعهای غنیسازی شهید مسعود علیمحمدی و شهید مصطفی احمدی روشن و مذاکرات صورت گرفته زمینه مناسبی برای تقویت تعاملات ایران و آژانس ایجاد کرد. در بیانیه مذکور آمده است: در چنین شرایطی سه دولت اروپایی و آمریکا - که سابقه طولانی در بدعهدی و عدم پایبندی آشکار به تعهدات خود از جمله در قالب برجام و توسل به تحریمهای ظالمانه و فشارهای غیرقانونی علیه ملت ایران دارند - به جای کمک به تداوم فضای سازنده ایجاد شده بین ایران و آژانس، حتی منتظر نتایج سفر مدیرکل آژانس هم نمانده و در یک اقدام تقابلی و ناموجه، قطعنامهای علیه ایران در شورای حکام ارائه نمودند. البته این قطعنامه از حمایت نیمی از اعضای شورای حکام برخوردار نشد که خود مبین مخالفت آنها با رویکرد سیاسی و مخرب بانیان قطعنامه است. بر همین اساس، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران دستور انجام اقدامات مؤثر، از جمله راهاندازی مجموعه معتنابهی از سانتریفیوژهای جدید و پیشرفته از انواع مختلف را صادر کرد.
تکرار تاریخ؟
سفر گروسی به ایران و بازدید از سایتهای هستهای کشورمان و اینکه شورای حکام، حتی بدون توجه به شنیدن نتیجه سفر گروسی به تهران اقدام به صدور قطعنامه کردند، یادآور سفر البرادعی مدیرکل وقت آژانس انرژی اتمی به تهران و بیاثر بودن گفتههایش در خبرسازیهای منفی غربیهاست.
«علیاکبر صالحی» رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی در صفحات ۲۲۰ تا ۲۲۴ کتاب «گذری در تاریخ» با عنوان «بازدیدهای البرادعی از نطنز و اصفهان» میگوید: وقتی که آقای البرادعی در جایگاه مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای اولین بار به ایران سفر نمود، هنوز کارخانه UCF اصفهان ساخته نشده بود. ایشان را به اصفهان بردم و گفتم: در اینجا میخواهیم UF6 تولید کنیم؛ یعنی این کارخانه کیک زرد را به UF6 تبدیل خواهد کرد. بنابراین پس از یکسری توضیحات، بهصورت حضوری در اصفهان به آقای البرادعی فهماندیم که ما به دنبال غنیسازی اورانیوم هستیم.
در سفر دوم آقای البرادعی به ایران از تأسیسات در حال ساخت نطنز در حدود ۲۰ متری زیرزمین بازدید به عمل آمد. آن موقع فقط ستونها و سقف بتونی را زده بودند و روی سقف هم خاک ریخته بودند. وقتی که به عمق زمین میرفتیم ستونهای قطور در مساحتی حدود هفتاد هزار متر مربع در زیرزمین، منظره حیرتآوری را نشان میداد. در بخش دیگری از محوطه، در نمایشگاهی، قطعات یک سانتریفیوژ را به نمایش گذاشته بودند. سانتریفیوژ حدود صد قطعه دارد هر قطعه را بهطور جداگانه نمایش میدادند. زیر هر قطعه نیز قید شده بود که آن را چگونه و با چه وسیلهای میتوان تولید کرد. بچهها با افتخار تمام قطعات را با شرح مبسوط در نمایشگاه گذاشته بودند که بهعنوان مثال ما این سوزن را اینگونه تولید میکنیم یا مواد اولیهاش این است. درست مانند یک کتاب آشپزی؛ یعنی اگر کسی یک نوبت نمایشگاه را میدید و کارشناس بود با کمی تلاش میتوانست مقدمات تولید سانتریفیوژ را فراهم کند.
این نمایشگاه مورد بازدید آقای البرادعی و معاونش گلد اشمیت (یهودی) قرار گرفت. گلد اشمیت پرسید: آقای صالحی! این چیست که اینجا گذاشتهاید؟ شما با این کارتان امکان انتشار این صنعت حساس را فراهم میکنید. البرادعی از دستاوردهای ایران خیلی متعجب و متحیر شد. با اینکه آن زمان فقط بنای نطنز ساخته شده بود و سانتریفیوژها هنوز نصب نشده بودند و تعداد سانتریفیوژها خیلی کم بود و تازه مراحل اولیه را طی میکردیم.
چند روز پس از سفر اول البرادعی و گروه همراهش به ایران و بازدید از محل احداث UCF اصفهان، منافقین اعلام کردند که ایران در نطنز فعالیت سری انجام میدهد. البته البرادعی جوانمردانه ضمن رد ادعای منافقین گفت: «من از هدف ایران برای غنیسازی مطلع بودم و قبلاً در جریان قرار گرفته بودم.» بعد از اعلام نظر آقای البرادعی در رابطه با فعالیتهای ما در نطنز، منافقین ساکت شدند. ولی رسانههای غربی آنقدر در ساخت افکار عمومی و بزرگنمایی موضوعات قوی هستند که گویا ما واقعاً داشتیم فعالیت سری انجام میدادیم و حتی با شگردهای خاص رسانهای خود، اظهارات آقای البرادعی را هم محو و کمرنگ کردند. غربیها که گوششان به این چیزها بدهکار نیست؛ خبرهای بیاساس منافقین را بهانه قرار دادند و به قدری در رسانهها سروصدا کردند که حرفهای البرادعی آرام آرام اثر خود را از دست داد.
میخواهم بگویم وقتی غرب بخواهد شیطنت کند، چگونه کار خود را انجام میدهد. از این به بعد پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران وارد مرحله خاصی شد و غربیها این موضوع را در دستور کار شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دادند.