مدام میگوییم با فرهنگیم، با شعوریم، تمدنی غنی و دیرینه داریم، هم از نوع ایرانی هم از نوع اسلامی، اما در بزنگاههایی بیفرهنگی خود را نشان میدهیم، چرا؟
ایران با پیشینه غنی تمدنی و فرهنگی، از هر نظر بیهمتا است،نمیتوان برای آن نمونهای یافت، ایران در جایگاهی قرار دارد که از هر نظر از دیگر فرهنگها و تمدنها بالاتر است.
اکنون پرسش این است چرا این فرهنگ غنی که وجود دارد، به بیفرهنگی تبدیل میشود؟ و در مواقعی با بددهنی، بد رفتاری، ناسزا و ناهنجاریهای شدید فرهنگی همراه میگردد؟
روشن است که برای ماندگاری فرهنگ،ادب و هنر یک جامعه و فرهیخته نگه داشتن اعضای آن باید مدام و مستمر کار کرد، کار فرهنگی هر اندازه که هزینه مالی داشته باشد، سرمایه گذاری بزرگی است که در هر زمان سود خود را میدهد.
به واقع ما در ایران برای فرهنگ و ادب و هنر ایرانی و اسلامی خود سرمایه گذاری درستی نکردهایم که شاهد اتفاقاتی ناگوار،ناپسند، زشت و بد در یک مسابقه فوتبال میشویم که جماعتی با این که بانوان در ورزشگاه حضور دارند، جملات و کلمات رکیکی را به آنها میدهند. در حالی که چنین وضعیتی برای ایران دردآور است و قابل تحمل نیست، چرا که پیشینه تاریخی، فرهنگی و ادبی ما ایرانیان چنین رفتارهایی را برنمیتابد.
این که برخی از ابتدا اعتقاد داشتند که جای بانوان در استادیوم فوتبال نیست، شاید در نگاه اول نظر درستی باشد اما آیا در ماهیت آن تغییر ایجاد کرده یا میکند؟
منظور این است که آیا بانوان در استادیوم فوتبال نباشند تماشاگران که همه آنها مرد هستند، در گفتارشان اخلاق را رعایت میکنند؟
قطعاً چنین نیست،پیش از آن که به بانوان برای حضور در استادیوم فوتبال اجازه حضور داده شود، وضعیت اخلاقی ورزشگاههای فوتبال از نظر اخلاقی بسیار وخیم بوده است و ربطی به حضور بانوان ندارد، مسئله این است که با حضور بانوان در ورزشگاه تصور میشد مردان حاضر،عفت کلام را رعایت کنند و به حرمت بانوان کلمات رکیک و زشت را کنار بگذارند که در چند نمونه اینگونه هم شد اما در بازی اخیر عنان از کف دادند و بیمبالاتی کردند و آن شد که نباید.
حالا که فضای استادیوم فوتبال چنین است باید کل بازیها را تعطیل کرد؟ قطعاً چنین تصمیمی پاک کردن صورت مسئله است نه حل آن!
و اکنون که چنین اتفاقی افتاده یعنی عدهای از تماشاگران به خود اجازه دادهاند تا گفتاری زشت از خود بروز بدهند در جایی که بانوان حضور دارند، آیا باید حضور بانوان را مانع شد؟ چرا بانوانی که برای تماشای بازی رفته بودند باید تنبیه شوند؟ و از حضور در استادیوم محروم گردند؟
فرهنگ سازی مقولهای است که باید همواره جریان داشته باشد، ما فرهنگ داریم اما برای آن که این فرهنگ نهادینه باقی بماند و باشد، باید برای ترویج آن هر لحظه با بهره گیری از هر ابزاری که بتواند به غنای فرهنگی کشور بینجامد اقدام کرد. مدارس، از پیش دبستانی تا دبیرستان و تا دانشگاههای کشور باید واحدهایی برای پاس کردن فرهنگ داشته باشند.
در مدارس و دانشگاههای ما بجای آن چگونه زیستن آموزش داده شود، آموزش دودوتا چهارتا پررنگتر است و دست آخر نیز جوانانی را وارد عرصه زندگی میکند که پرخاشگر، بیتحمل و گریزان از قانونمداری است.
آموزش رکن رکین هر جامعهای است و اگر یک جامعه در طول زیست خود از این مقوله غفلت کند، زیان خواهد دید.
چنین اتفاقاتی در بسیاری از مسائل جاری و ساری است، آیا در مقوله حجاب و عفاف با مشکل روبرو نیستیم در حالی که فرهنگ و تمدن ما ایرانیها از همان دوران باستان، با حجاب و عفاف زنان و مردانش خود را به اثبات رسانده بود، شاهد آن هم آثار باستانی بجا مانده از قرنها پیش است، اما در دیگر کشورها که دارای تاریخ تمدن هستند نقاشیها و تراشههای برهنه بسیار وجود دارد.
روشن است که فرهنگ دیگران، با فرهنگ ایران که با آمیختگی با فرهنگ اسلامی باعث ارزشمند شدن دو طرف شده است، بسیار تفاوت دارد.
این تفاوت همان برگ زرینی است که باید در جامعه گسترش یابد و آموزش داده شود تا بیفرهنگی در جامعه از بین برود.
اگر ادعای با فرهنگ بودن میکنیم، آن را باید در رفتار خود نشان دهیم.
ایران با پیشینه غنی تمدنی و فرهنگی، از هر نظر بیهمتا است،نمیتوان برای آن نمونهای یافت، ایران در جایگاهی قرار دارد که از هر نظر از دیگر فرهنگها و تمدنها بالاتر است.
اکنون پرسش این است چرا این فرهنگ غنی که وجود دارد، به بیفرهنگی تبدیل میشود؟ و در مواقعی با بددهنی، بد رفتاری، ناسزا و ناهنجاریهای شدید فرهنگی همراه میگردد؟
روشن است که برای ماندگاری فرهنگ،ادب و هنر یک جامعه و فرهیخته نگه داشتن اعضای آن باید مدام و مستمر کار کرد، کار فرهنگی هر اندازه که هزینه مالی داشته باشد، سرمایه گذاری بزرگی است که در هر زمان سود خود را میدهد.
به واقع ما در ایران برای فرهنگ و ادب و هنر ایرانی و اسلامی خود سرمایه گذاری درستی نکردهایم که شاهد اتفاقاتی ناگوار،ناپسند، زشت و بد در یک مسابقه فوتبال میشویم که جماعتی با این که بانوان در ورزشگاه حضور دارند، جملات و کلمات رکیکی را به آنها میدهند. در حالی که چنین وضعیتی برای ایران دردآور است و قابل تحمل نیست، چرا که پیشینه تاریخی، فرهنگی و ادبی ما ایرانیان چنین رفتارهایی را برنمیتابد.
این که برخی از ابتدا اعتقاد داشتند که جای بانوان در استادیوم فوتبال نیست، شاید در نگاه اول نظر درستی باشد اما آیا در ماهیت آن تغییر ایجاد کرده یا میکند؟
منظور این است که آیا بانوان در استادیوم فوتبال نباشند تماشاگران که همه آنها مرد هستند، در گفتارشان اخلاق را رعایت میکنند؟
قطعاً چنین نیست،پیش از آن که به بانوان برای حضور در استادیوم فوتبال اجازه حضور داده شود، وضعیت اخلاقی ورزشگاههای فوتبال از نظر اخلاقی بسیار وخیم بوده است و ربطی به حضور بانوان ندارد، مسئله این است که با حضور بانوان در ورزشگاه تصور میشد مردان حاضر،عفت کلام را رعایت کنند و به حرمت بانوان کلمات رکیک و زشت را کنار بگذارند که در چند نمونه اینگونه هم شد اما در بازی اخیر عنان از کف دادند و بیمبالاتی کردند و آن شد که نباید.
حالا که فضای استادیوم فوتبال چنین است باید کل بازیها را تعطیل کرد؟ قطعاً چنین تصمیمی پاک کردن صورت مسئله است نه حل آن!
و اکنون که چنین اتفاقی افتاده یعنی عدهای از تماشاگران به خود اجازه دادهاند تا گفتاری زشت از خود بروز بدهند در جایی که بانوان حضور دارند، آیا باید حضور بانوان را مانع شد؟ چرا بانوانی که برای تماشای بازی رفته بودند باید تنبیه شوند؟ و از حضور در استادیوم محروم گردند؟
فرهنگ سازی مقولهای است که باید همواره جریان داشته باشد، ما فرهنگ داریم اما برای آن که این فرهنگ نهادینه باقی بماند و باشد، باید برای ترویج آن هر لحظه با بهره گیری از هر ابزاری که بتواند به غنای فرهنگی کشور بینجامد اقدام کرد. مدارس، از پیش دبستانی تا دبیرستان و تا دانشگاههای کشور باید واحدهایی برای پاس کردن فرهنگ داشته باشند.
در مدارس و دانشگاههای ما بجای آن چگونه زیستن آموزش داده شود، آموزش دودوتا چهارتا پررنگتر است و دست آخر نیز جوانانی را وارد عرصه زندگی میکند که پرخاشگر، بیتحمل و گریزان از قانونمداری است.
آموزش رکن رکین هر جامعهای است و اگر یک جامعه در طول زیست خود از این مقوله غفلت کند، زیان خواهد دید.
چنین اتفاقاتی در بسیاری از مسائل جاری و ساری است، آیا در مقوله حجاب و عفاف با مشکل روبرو نیستیم در حالی که فرهنگ و تمدن ما ایرانیها از همان دوران باستان، با حجاب و عفاف زنان و مردانش خود را به اثبات رسانده بود، شاهد آن هم آثار باستانی بجا مانده از قرنها پیش است، اما در دیگر کشورها که دارای تاریخ تمدن هستند نقاشیها و تراشههای برهنه بسیار وجود دارد.
روشن است که فرهنگ دیگران، با فرهنگ ایران که با آمیختگی با فرهنگ اسلامی باعث ارزشمند شدن دو طرف شده است، بسیار تفاوت دارد.
این تفاوت همان برگ زرینی است که باید در جامعه گسترش یابد و آموزش داده شود تا بیفرهنگی در جامعه از بین برود.
اگر ادعای با فرهنگ بودن میکنیم، آن را باید در رفتار خود نشان دهیم.
محمد صفری