يکشنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۲ - ۲۱:۳۷
کد مطلب : 128733

نمایشگاه مطبوعات و یک جوالدوز به خودمان؟!

دیرور پس از شش سال وقفه، بیست و چهارمین نمایشگاه مطبوعات و رسانه در محل مصلای تهران افتتاح شد.
در این شش سال وقفه اتفاقات زیادی برای رسانه‌های کشور بخصوص رسانه‌های مکتوب رخ داد که شرح آن از حوصله این وجیزه خارج است اما نکته اصلی این است که بر خلاف دنیای متمدن که رسانه‌های مکتوب همچنان پابرجا است و قرص و محکم رسانه‌های دیجیتال و فضای مجازی را پس زدند، اما در ایران رسانه‌های مکتوب بازی را به فضای مجازی باخت و اقتصاد نشر مکتوب دچار بحران های وحشتناکی شده است که ناشی از نبود خلاقیت در روزنامه‌ها و مجلات و تبدیل آنها به آگهی نامه‌های تبلیغاتی است.
امروزه بهترین و مهمترین روزنامه‌های کشور تیراژشان از ۳ هزار نسخه بیشتر نیست که بخشی از آن هم برگشت می‌خورد.
متن زیر را که جایی خواندم و بنظرم بسیار جالب و پر مغز است و نگاهی گذرا دارد به این معضل و در حقیقت یک جوالدوز بخودمان است، انتخاب کردم برای چاپ به بهانه برگزاری نمایشگاه مطبوعات:
ریشهِ فقرِ مطلب در رسانه‌های تخصصی چیست؟
 ۱- مالکیت تعداد زیادی از این رسانه‌ها بر عهده افرادی «بازاریاب» و «ناخبرنگار» بوده که صرفاً به دلیل داشتن ارتباطاتِ بنگاهی و توانِ بازاریابی اقدام به تاسیس این رسانه‌ها کرده‌اند.
۲-تعداد رسانه‌هایی که از سوی «بازاریابان» و «ناخبرنگاران» مدیریت می‌شود بسیار بالاست. فقر مطلب در آنها موج می‌زند. فاقد هرگونه خلاقیت در انتشار مطالب بوده و به زبان گویاتر از دانشِ رسانه‌ای و توان نوشتن بی‌بهره‌اند و گردانندگانِ آنها کمترین مطالعات را در حوزه‌های تخصصی خود دارند.
۳- این رسانه‌ها صرفا با چرب زبانی، تملق گویی و اظهارِ ارادت و چاکری در نوشته‌هایشان به دنبال کسب منابع مالی هستند.
۴-گردانندگانِ این «شِبههِ رسانه‌ها» اصولا با کتاب بیگانه‌اند. دانشی از ادبیاتِ علوم اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ندارند و فقط به دنبال آن هستند که از بنگاه‌ها آگهی بگیرند و اگر آن بنگاه به هر دلیل نخواست همکاری کند، با روش‌های غیر‌حرفه‌ای و انتشار متن‌هایی، اقدام به تخریب بنگاه مربوطه یا مسوولان آن می‌کنند.
۵- بسیاری از این افراد به جای خبرنویسی، گزارش نویسی، تنظیم گفت‌و‌گو و یادداشت نویسی، به صورت حرفه‌ای، عموما عینِ مطالبی که روابط عمومی‌ها منتشر می‌کنند بدون هیچ خلاقیتی و با اشتباهات نگارشی و حتی محتوایی نشر می‌دهند.
۶- امروز در فضای مجازی با خبر و گزارش به معنای واقعی روبرو نیستیم. آنچه منتشر می‌شود صرفا متونِ هماهنگی از سوی روابط عمومی‌هاست تا گفته‌های مسئولانِ مرتبط خود، که گاه غلط‌های فاحشی نیز در آن دیده می شود منتشر کنند.
۷- از سویی دیگر بازاریابانِ ناخبرنگار، با ادبیات ژونالیستی و خبرنگاری حرفه‌ای، کمترین آشنایی را دارند و صرفا به مانند یک ربات نقش بازنشر و مطالبی که از سوی بنگاه‌های مختلف تهیه می‌شود را به عهده می‌گیرند و یارِ خوبِ روابط عمومی‌هایِ کمیت گرا هستند. برای این افراد، جلبِ نظرِ مدیرانِ روابط عمومی، با ارزش‌تر از هر چیز دیگری‌ست. به عبارت دیگر آنان حکم تایید مطالبِ خود را از روابط عمومی‌ها دریافت می‌کنند نه افکار عمومی.
۹-این نوع رسانه‌ها در واقع همان صفحات آگهی روزنامه ها هستند که به طرزی بسیار غیرحرفه‌ای در سطح فضای مجازی جولان می‌دهند. برای چنین شِبهِ رسانه‌هایی صرفا کسب درآمد مهم بوده و به دانش افکار عمومی، چیزی را اضافه نمی‌کنند.
۱۰- در این میان لازم است مدیران روابط عمومیِ سازمان‌ها و بنگاه‌هایِ اقتصادیِ معتبر و شرکت‌های بزرگ، با شناخت این ناخبرنگاران، سیستم غربالگری را در پیش گیرند و رسانه‌ها را بر اساس درجه کیفی و میزان تاثیرگذاری بر مخاطبانِ تخصصی دسته‌بندی کنند.
۱۱-همچنین بهتر است رسانه‌هایِ حرفه‌ای و خبرنگارانِ باسابقه نیز مراقب باشند تا در دام چنین سبک‌هایی برای اطلاع رسانی نیفتند و وارد رقابت با بازاریابانِ ناخبرنگار، در ارسالِ مطالبِ پر نقصِ نشوند.
۱۲-جامعه رسانه‌ای کشور نیازمند تولید محتوا به صورت حرفه‌ای و پیاده کردن اصول روزنامه‌نگاری با سطح بالاست. از این رو بهتر است تا با تولیدِ مطالبِ اختصاصی در راستای حل مسائل کلان سازمان‌ها و بنگاه‌های اقتصادیِ گام بردارند.

فرهاد خادمی
https://siasatrooz.ir/vdcbfwb8frhb5zp.uiur.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی