به واسطه سکوت و انفعال اروپاییها در عمل به تعهدات برجامی خود به نظر میرسد که عملیاتی شدن گام چهارم کاهش تعهدات هسته ای از سوی ایران قطعی به نظر میرسد، اما در این میان سوال اینجاست که گام پیش رو به سان گام سوم کاهش تعهدات برجامی که در سایه تحرکات دیپلماتیک آن روزهای پاریس با ملاحظات سیاسی از جانب تهران توام شد و به تبع این ملاحظات، آن گام (گام سوم) چندان موثر و جدی نبود، گامی کم رمق خواهد بود، به خصوص این که با توجه به تهدید اتحادیه اروپا مبنی بر خروج از برجام در صورت عملیاتی شدن گام چهارم کاهش تعهدات برجامی این ظن تقویت میشود و یا این که جمهوری اسلامی ایران پیرو شرایط کنونی و این که چیزی برای از دست دادن ندارد دست به یک اقدام انتحاری تر در کاهش تعهدات برجامی خواهد زد؟
برای پاسخ دقیقتر به سوال شما من باید بر این نکته بسیار مهم تاکید کنم که فارغ از اینکه جمهوری اسلامی ایران در گام چهارم کاهش تعهدات برجامی به صورت انتحاری عمل کند و یا این گام را نیز مانند گام سوم همراه با ملاحظات دیپلماتیک بردارد و در مقابل آن اروپاییها نیز چه واکنشی نشان دهند؛ آیا از برجام خارج شوند یا خیر؛ من معتقدم که هم جمهوری اسلامی ایران و هم اروپایی ها به یک بن بست برجامی رسیده اند، چون تمام بازیگران حاضر در توافق هستهای آنچه در چنته داشته اند برای همدیگر رو کرده اند و دیگر حرکت قابل ملاحظه و یا غیر قابل پیش بینی از جانب هیچ کدام از طرفین مطرح نیست. یعنی کنشها و واکنش های سیاسی دیپلماتیک در خصوص توافق هستهای، چه از طرف ایران، چه از طرف اروپاییها و چه از طرف ایالات متحده آمریکا اکنون یک بن بست را برای توافق هستهای رقم زده است. لذا از این پس ما شاهد یک پروسه فرسایشی دیپلماتیک در قالب برجام خواهیم بود که هیچ کدام از بازیگران ذی مدخل توان خارج کردن این پرونده را از بن بست ندارند. یعنی اکنون بازیگران حاضر در توافق هستهای دیگر تمایلی ندارند که پیش از این از خود واکنش نشان دهند. درنتیجه، نه به دنبال آن هستند که امتیاز خاصی بدهند و نه در مقابل آن امتیاز خاصی هم بگیرند. با ابن تفاسیر از گام سوم کاهش تعهدات هسته ای، برجام به یک رکود سیاسی و دیپلماتیک رسیده است.
یعنی شما معتقدید که حتی در صورت عملی شدن تهدید اروپا و خروج آلمان، فرانسه و انگلستان از برجام به موازات عملیاتی شدن گام چهارم در کاهش تعهدات برجامی شاهد تغییر و تحولات جدی نخواهیم بود؟
من معتقدم که اروپاییها تنها سه سناریو پیش روی خود دارند که البته هیچ کدام از این سه سناریو نمیتواند تغییر جدی در بن بست به وجود آمده شکل دهد که وقوع هر کدام از این سناریوها بستگی به شدت عمل ایران در گام چهارم دارد؛ سناریوی اول این است که همزمان با عملیاتی شدن گام چهارم در کاهش تعهدات هسته ای ایران، اروپاییها نیز مطابق با تهدید خود از برجام خارج شوند. در سناریوی دوم این احتمال وجود دارد که در مقابل گام چهارم ایران، اروپاییها نیز با برخی اقدامات تنبیهی خود برجام را به شدت تضعیف کنند، اما آن را از بین نخواهند برد و سناریوی سوم هم ناظر بر این احتمال خواهد بود که اروپاییها در مقابل گام چهارم ایران هیج واکنشی نشان نداده و با انفعال با آن برخورد کنند. اما واقعیت جدی تر و مهمتر ناظر بر این است که اکنون برجام به حاشیه رفته و از حالت اولویت سیاسی و امنیتی خارج شده است. از همین رو است که اروپاییها به صراحت عنوان کردهاند که نیاز به مذاکرات عمیق تر و گسترده تری با جمهوری اسلامی ایران احساس میشود که اگر این اتفاق روی ندهد بستر برای خارج شدن اروپا از گفتمان برجام محقق خواهد شد. حال امکان دارد این اقدام یک دفعه صورت گیرد و یا به تدریج؛ البته در این میان نکته مهمی که نباید فراموش کرد این است که اکنون بیش از هر زمان دیگر مسئله برجام به دیگر مفاهیم و مقولات مد نظر ایالات متحده آمریکا گره خورده است، مسائلی مانند توان موشکی جمهوری اسلامی و حضور ایران در منطقه خاورمیانه که سبب شده برجام به یک بنبست برسد.
ذیل نکات شما کدام یک از سه سناریوی مطرح شده از جانب شما امکان وقوع بیشتری دارد؟
هر کدام از این سناریوها احتمال وقوع دارند و نمیتوان گفت کدام یک از اینها امکان وقوع بیشتری دارد. با این وجود من معتقدم در هر حال اروپاییها به دنبال بستن درهای گفت وگو و دیپلماسی با جمهوری اسلامی ایران نیستند، اما در عین حال یقینا ایران را با برخی اقدمات مدنظرشان تهدید و تنبیه خواهند کرد. چون اروپاییها اکنون یک مسیر جدی برای خود تعریف کردهاند که اگر در نهایت توافق هستهای به بنبست رسید و به شکست انجامید این جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا باشند که مقصر این واقعه باشند، نه اروپاییها. لذا همزمان با گام چهارم کاهش تعهدات برجامی، اروپاییها به احتمال قوی چند اقدام تنبیهی را برای ایران در نظر خواهند گرفت که یک واکنش میانه را از جانب قاره سبز در بر خواهد داشت که نه به شکست برجام خواهد انجامید و نه انفعال اروپا را در پی خواهد داشت. یعنی واکنش اروپا به گونهای نیست که جمهوری اسلامی ایران برجام را پایان یافته تلقی کند. البته نکته بسیار مهمی که نباید فراموش کرد این است که به نظر من با این اتفاق این اروپاییها هستند که خود را فاتح و پیروز مسئله برجام میدانند، نه جمهوری اسلامی ایران و نه ایالات متحده آمریکا.
چون اروپاییها در سطح افکار عمومی به گونهای عمل کردهاند که در نهایت این استنباط شکل میگیرد که تنش های صورت گرفته بین تهران و واشنگتن و تقابل این دو باعث از بین رفتن توافق هسته ای شده است و در این میان اروپاییها به همراه روسیه و چین سعی کردهاند با دعوت طرفین به خویشتنداری و وساطت سیاسی، حتی المقدور از مرگ برجام جلوگیری کنند. لذا اکنون اگر اروپاییها اقدامات تنبیهی برای جمهوری اسلامی ایران به موازات عملیاتی شدن گام چهارم در کاهش تعهدات برجامی را در نظر بگیرند، جامعه جهانی با آن همراهی خواهد کرد.
حتی کشورهایی مانند عراق، پاکستان، هندوستان، چین و روسیه نیز از آن تبعیت میکنند. چون اکنون در میان افکار عمومی این گونه جا افتاده که تنها ناجی برجام، اروپایی ها هستند و ایران و ایالات متحده آمریکا به موازات تمام تلاشهای دیپلماتیک فرانسه و برخی تحرکات عراق و حتی پاکستان برای کاهش تخاصم میان ایران و عربستان که شقهای از تنش میان ایران و ایالات متحده آمریکا است، هیچ کدام پاسخی به این تلاش ها ندادند. بنابراین هر دو سر این تنش یعنی ایران و ایالات متحده آمریکا به یک اندازه در مرگ برجام و تضعیف آن مقصرند. در همین راستاست که جامعه جهانی با مواضع دونالد ترامپ در خصوص توافق هستهای همراهی نکرد، اما با منطق دیپلماتیک اروپا همراه است و هرگونه واکنش و اقدام به تحریم اروپاییها را در دستور کار خود قرار خواهند داد و از آن حمایت خواهند کرد.
شرایط سیاسی داخلی را در آستانه عملیاتی شدن گام چهارم کاهش تعهدات برجامی چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من اکنون فشار سیاسی گسترده و بی امانی از طرف برخی تریبون ها، صدا و سیما و برخی جریانهای سیاسی علیه دولت، برجام و به خصوص شخص محمد جواد ظریف وجود دارد که شرایط به گونه ای رقم بخورد که گام چهارم در شدیدترین حالت خود عملیاتی شود و در نهایت این گام باعث فروپاشی برجام شود. این مسئله سبب شده است که دست رئیس جمهور به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی و وزارت امور خارجه به عنوان متصدی دستگاه دیپلماسی در خصوص مذاکره با طرفهای اروپایی بسته تر از گذشته باشد. متاسفانه شرایط سیاسی داخلی در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی و بعد از آن انتخابات ریاست جمهوری به گونهای در حال رقم خوردن است که روز به روز شاهد کمرنگ شدن تاثیر و نفوذ دولت در خصوص برجام و تحرکات دیپلماتیک خواهیم بود و در مقابل شاهد پررنگ تر شدن سایه دیگر نیروهای فرادولتی در امر سیاست خارجی هستیم. البته با تمام این تفاسیر من معتقدم که فعلاً دولت در گام چهارم نیز چندان انتحاری عمل نخواهد کرد و سعی خواهد کرد گام چهارم کاهش تعهدات برجامی را به گونهای بردارد که کماکان لطمهای به چهارچوب توافق هستهای و مناسبات با اروپا نخورد.
به نظر میرسد که اکنون اروپاییها با نزدیک شدن به گام بعدی ایران هیچ گونه واکنش و تلاشی را حتی در حد بیان مواضع دیپلماتیک از خود نشان نمیدهند. دلیل این تفاوت رفتار چیست؟
دلیل آن کاملاً روشن است. چون اروپاییها با همان تهدید به خروج از برجام همزمان با کاهش تعهدات برجامی در گام چهارم به زعم خود توپ را در زمین جمهوری اسلامی ایران انداختهاند و دیگر هیچ گونه واکنشی از خود نشان میدهند تا زمانی که ایران دست به اقدام بزند.
در این رابطه من معتقدم هر گونه اقدام جمهوری اسلامی ایران به سود اروپاییهاست. لذا اگر تهران گام چهارم را با شدت عمل همراه کند، به سود اروپاست چون در این صورت اتحاد جدی میان قاره سبز و آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران شکل خواهد گرفت؛ اگر ایران گام چهارم را با ملاحظات دیپلماتیک همراه کند و به تبعش این گام هم کم رمق باشد، باز هم به سود اروپاییها است چرا که در این صورت نیز برجام را برای خود حفظ کردهاند. یعنی هر گونه واکنش ایران در گام چهارم یک برد برای اروپا را رقم خواهد زد. البته در کنار آن نکته مهمتر این است که اگر مواضع اروپا و آمریکا در خصوص برجام و جمهوری اسلامی ایران به همدیگر نزدیک شود هرگونه واکنش و اقدام ما یقیناً دیگر در راستای منافع ما نخواهد بود.
پس با این تفاسیر واکنش منطقی ما در این شرایط چیست؟
متاسفانه ما اکنون هر اقدامی انجام بدهیم سود و منفعتی برای ما نخواهد داشت و در کوتاه مدت اهداف و منافع ما را تأمین نمیکند. در این شرایط به نظر من بهترین راه حل این است که با عملیاتی کردن گام چهارم در کاهش تعهدات برجامی که آن هم نباید اقدامات بسیار تند و انتحاری باشد، بستر را برای پیگیری مناسبات با اروپایی ها فراهم کنیم. چون تنها از طریق گسل در روابط قاره سبز با ایالات متحده آمریکاست که میتوان از ضرر بیشتر و بغرنج تر شدن شرایط علیه جمهوری اسلامی ایران جلوگیری کرد. همانگونه که من به آن اشاره کردم اکنون اروپاییها چهره ناجی و قهرمانی از خود درخصوص برجام نشان دادهاند و در مقابل ایالات متحده آمریکا و ایران را به نوعی تحجر و برخورد ایدئولوژیک با تلاشهای دیپلماتیک متهم میکنند. یعنی شرایط طوری رقم خورده است که گویی ایران حاضر به مذاکره، گفتوگو و تعامل با جهان نیست.