مردم آمریکا در شهرهای مختلف این کشور در اعتراض به نژادپرستی و برخوردهای خشن نیروهای پلیس به خیابانها آمدهاند. حکم یک دادگاه عالی در آمریکا مبنی بر تبرئه افسر پلیسی که یک سیاهپوست را در شهر فرگوسن (از شهرهای کوچک در ایالت میسوری آمریکا است که امروز مرکز آشوب و اعتراض مردمی نسبت به رفتارهای نژادپرستانه پلیس محلی آن شده است.
بررسیهای آماری رسانههای آمریکایی نشان میدهد، اکثریت نیروی پلیس شهر فرگوسن را پلیسهای سفیدپوستی تشکیل میدهد که بسیاری از آنها سابقه «نژادپرستی»دارند، آن هم در شهری که اکثریت بالای جمعیت آن را سیاهپوستان تشکیل میدهند) خفه کرده بود، بهانهای شد تا مردم آمریکا به اعتراضات ضد نژادپرستی ادامه دهند. معترضان در شهرها، که از حکم دادگاه عالی آمریکا درخصوص خفه شدن «اریک گارنر» شهروند ۴۳ ساله سیاهپوست آمریکایی که از رأی این دادگاه به خشم آمده بودند، فریاد میزدند: «هیچ عدالت و صلحی وجود ندارد.»
اريك گارنر دستفروش سیاهپوست اواخر ماه اوت در برخورد یک افسر سفیدپوست با وی که در تلاش برای بازداشت گارنر، دست خود را به دور گردنش حلقه کرد، جان باخت. اریک گارنر که به دلیل فروش سیگار از سوی پلیس بازداشت شد و در همین حین جان خود را از دست داد، دچار بیماری تنفسی بود و در لحظات آخر زمانی که نیروهای پلیس در حال بازداشت وی بودند، میگفت: «نمیتوانم نفس بکشم.» صدور حکم برائت افسر قاتل در روز چهارشنبه۱۲آذر۱۳۹۳، موجب شد اعتراضات علیه نژادپرستی و بیعدالتی در آمریکا تشدید شود.
درخصوص موضوع نژادپرستي در آمريكا مطالب قابل توجهي وجود دارد كه به برخي از آنها اشاراتي خواهيم داشت:
۱- معترضان تهدید کردهاند که با روند کنونی، اعتراضات دهه ۶۰ میلادی بار دیگر شکل میگیرد. در جریان اعتراضات دهه ۶۰ میلادی در آمریکا، میلیونها سیاهپوست برای رسیدن به حقوق خود و پایان دادن به قوانین نژادپرستانه، به خیابانها آمدند. تظاهرات آن سالها با خشونت شدید پلیس سرکوب شد، اما نهایتاً موجب شد تا قوانین در ظاهر اصلاح شود. با این حال جامعه سیاهپوست آمریکا میگوید نژادپرستی نظاممند در آمریکا همچنان در عمل وجود دارد.
۲- خبرگزاری آناتولی ترکیه به نقل از پلیس فدرال آمریکا (افبیآی) گزارشی را منتشر کرد که نشان میدهد نیروهای پلیس آمریکا بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ نزدیک به ۲۰۰۰ نفر از مردم کشورشان را به قتل رساندهاند. گزارش افبیآی ظاهرا تنها اطلاعات محکم درباره این مسئله است.
با این حال با توجه به اینکه فقط ۷۵۰ سازمان از ۱۱۷هزار اداره پلیس محلی آمار خود را برای استفاده در این گزارش ارائه کردهاند، این اطلاعات به هیچوجه کامل نیست و تعداد قتلها به دست پلیس بسیار بیشتر است. این گزارش همچنین نشان میدهد تقریبا دو بار در هر هفته، یک مامور پلیس سفیدپوست در این دوره پنج ساله، یک فرد سیاهپوست را کشته است. آمار افبیآی از این لحاظ تکاندهنده است که این رقم بیشتر از تلفات آمریکاییها در عراق و افغانستان در طول پنج سال گذشته است.
۳- اقدامات ضد حقوق بشري دولت و پليسايالات متحده آمريکا تمامي ندارد. کشتار سياهپوستان و شهروندان آمريکايي توسط پليساين کشور روز به روز مصاديق خاص خود را دارد. در اين ميان برخي از اين حوادث در سکوت خبري و رسانهاي کامل محو ميشود و البته در برخي موارد مانند آنچه اخيرا در فرگوسن رخ داد، اقدامات رسانهاي و تبليغاتي مقامات آمريکايي نيز نميتواند مانع از پوشش اخبار و واقعيات شود. پليس آمريکا طي يک سال گذشته ۴۰۶ شهروند را کشته است که اين بدان معناست که پليس هر روز تقريبا يک نفر را کشته است. آيا مقامات قضايي و سياسي و امنيتي آمريکا توجيهي دراين خصوص دارند؟!
۴- اساسا ساختار سياسي و حقوقي آمريکا بر پايه تبعيض نژادي ساخته شده و هرگونه تبعيض و نژادپرستي را در اين خصوص توجيه ميکند. در آمريكا قانون در مورد تمامي افراد به طور يكسان اعمال نميشود و تبعيض نژادي در همه ابعاد زندگي اجتماعي گسترده است. سياهان و اقليتهاي ديگر هنوز از تبعيض و رفتارهاي نابرابر در رنجند. همچنين دستگاه قضايي آمريكا مشكلات زيادي را براي سياهپوستان آمريكايي به وجود آورده است. تبعيض نژادي و قوميتي در ايالات متحده همچنان وجود دارد و وضعيت معيشتي سياهان و رنگينپوستان در آمريكا در پايينترين سطح قرار دارد. سياهپوستها و ساير اقليتها جزء پايينترين طبقات جامعه آمريكا به حساب ميآيند.
۵- تبعيض نژادي در آمريکا موضوعي است که نه اوباما و نه هيچ يک از سياستمداران آمريکايي قدرت انکار آن را ندارند! بنابر تحقيق مشتركي كه دانشگاههاي كاروليناي شمالي و ميشيگان به انجام رساندهاند، بيشترين جوانان سياهپوست آمريكايي براين باورند كه قرباني تبعيض نژادي هستند.
اين تحقيقات در ديگر مراکز آمريکا نيز انجام شده و نتايج مشابهي حاصل شده است. حتي کودکان سياهپوست آمريکايي نيز خود را قرباني تبعيض نژادي دانسته و احساس ميکنند که از سوي جامعه پس زده مي شوند. در اين ميان برخورد و مواجهه پليس و مقامات حقوقي با سياهپوستان بر ايجاد و استمرار اين حس منزجرکننده به طور طبيعي تاثيرگذار بوده است.
۶- در دهههاي اخير دولت آمريکا سعي کرده است با قراردادن برخي از سياهپوستان در مناصب بالاي سياسي و اجتماعي، بر حقيقت تلخ تبعيض نژادي دراين کشور سرپوش بگذارد؛ حقيقتي که وقايع فرگوسن، فلوريدا و دهها منطقهاي که ساکنان آنها، در سانسور خبري شديد رسانهها، شاهد ظلم و تبعيض عليه سياهپوستان هستند، آن را روز به روز آشکارتر ميکند. با وجود انتخاب باراک اوباما، به عنوان نخستين رئيسجمهور سياهپوست ايالات متحده، سياهپوستان اين کشور هنوز هم در آرزوي رسيدن به رؤياي «مارتين لوترکينگ» براي زندگي آرام همراه با برابري در آمريکا هستند. بيش از نيم قرن از سخنراني معروف مارتين لوتركينگ تحت عنوان "من رويايي دارم" ميگذرد، اما امروز "خطر اختلاف نژادي" هنوز براي آمريكا دردسرساز است.
۷- تبعيض نژادي در آمريکا، ميراث ناميمون دوران بردهداري اين کشور است. ميراثي که تا نخستين سالهاي قرن بيستم، سياهان آمريکا را از تمامي حقوق انساني محروم کرده بود. بردهداري در آمريکا، پس از جنگهاي انفصال، رسماً ملغي شد، اما فرهنگ آن هيچگاه به طور کامل از بين نرفت.
با وجود ادعاي صيانت از حقوق بشر توسط دولت مردان آمريکايي، به خصوص در سالهاي پس از جنگ جهاني دوم، تاريخ هفتاد سال گذشته اين کشور مشحون از وقايعي است که بارزترين صحنههاي نقض حقوق بشر و تبعيض نژادي عليه نژادهاي غيرسفيد را به نمايش ميگذارد. در حالي که آمريکا بسياري از کشورهاي دنيا را به نقض حقوق بشر متهم و اهداف سياسي خود را در لفافه چنين اتهاماتي دنبال مي کند، سياهپوستان آمريکايي قرنهاست براي به دست آوردن حداقل حقوق شهروندي، هزينه سنگيني را پرداخت کرده و ميکنند. تبعيض نژادي مسئلهاي بود که از بدنه حاکميت ايالات متحده به جامعه آمريکا سرايت کرد.
۸- در مدت هفت سال از ریاست جمهوری اوباما (دورهای اول و دوم) تلاش بسیاری صورت گرفته است که «تعدیل» صورت پذیرد، اما تا امروز همچنان جامعه سیاهپوستان آمریکا از دو بحران اقتصادی، اول بیکاری و دوم رشد مرحله به مرحله «تورم» رنج میبرند. هنوز نگاه نژادپرستی در بخشهای بزرگ و کوچک تولیدی آمریکا ادامه دارد.
پیدا کردن شغل برای سیاهپوستان آمریکایی به نسبت دیگر اقشار، همچنان سخت و در برخی موارد «غیرممکن» است. این تضاد جامعه جوانان سیاهپوست آمریکا را به ستوه آورده است. از همین جا است که بحران خشونت، اعتیاد و دهها موارد از ناهنجاریهای اجتماعی از بزرگترین مشکلات برای مدیریت کلان در آمریکا و دولت اوباما شده است.
۹- از زمان ورود سیاهپوستان به آمریکا، آنان همواره به عنوان برده مورد اذیت و آزار قرار گرفته و تا به امروز که بخشی از مردم ایالات متحده آمریکا را تشکیل میدهند، از هیچ یک از حقوق اصلی شهروندی آمریکایی برخوردار نیستند،. مگر آن زمانی که به طور صد درصد مطیع نظام مملو از تبعیض سرمایهداری باشند. سیاهپوستان در این کشور از امکانات فرهنگی، ورزشی، تفریحی، آموزشی و اجتماعی کمتری نسبت به سفيدپوستان برخوردارند و یقیناً همین موارد موجب جرم خیزی و ارتکاب جرم بیشتری از سوی آنان میشود.
از سوی دیگر پلیس آمریکا با خشونت و کینه ای مضاعف با سیاهپوستان برخورد میکند و این دو عامل موجب شده روزانه شاهد سرکوب سیاهپوستان هم در سطح شهرها و هم در داخل زندانهای آمریکا باشیم به نحوی که مطابق آمارها، کشور آمریکا دارای بیشترین زندانیان در سطح جهان است که تعداد کثیری از زندانیان، سیاهپوست هستند و آزارها و شکنجه و فشارهایی که برآنان وارد میشود، به هیچوجه مستند نشده و به اطلاع عمومی نمیرسد مگر در موارد خاص.
۱۰- واقعیت این است که نژادپرستی در آمریکا نهادینه است و ریشه فرهنگی و اجتماعی عمیقی دارد. بحران آشکار امروز درآمریکا اقتصادی است. شکاف طبقاتی چنان است که فرو دستان گرفتار انواع و اقسام مشکلات در زندگی عادی و خانوادگی خود هستند.
دو بحران باهم تلاقی کرده است، بحران سر برآوردن نژادپرستی ناشی از ناهنجاریهای فرهنگی، اجتماعی و حران دیگر، اقتصادی که در رأس آن بیکاری، تورم و بهم خوردن تناسب درآمدها با هزینههای زندگی است. «اوباما»در پایان دوران ریاست جمهوری دگر بار با مشکل نژادپرستی در آمریکا مواجه شده است.