سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همیشه از سوی دشمنان به عنوان یک سد محکم مقابل توطئهها و تهدیدات آنها محسوب شده و به همین خاطر این سازمان انقلابی از سوی دشمنان انقلاب با تخریبهای گسترده داخلی و خارجی روبهرو بوده است.
عملکرد سپاه در دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی، عصبانیت آمریکا و رژیم اسرائیل را به همراه داشته، چراکه بسیاری از معادلات آنها را در منطقه برهم زده و باعث شکستهای سنگین دشمنان گشته است.
قرار دادن نام سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی از سوی آمریکا در دستور کار ایالات متحده به عنوان یک اهرم فشار قرار داشته و اکنون زمزمههایی مبنی بر این که ترامپ قصد دارد نام سپاه را در فهرست گروههای تروریستی این رژیم قرار دهد به گوش میرسد.
چرایی چنین اقدامی از سوی آمریکا روشن است، آمریکا، ایران را متهم به ایجاد نا امنی در منطقه غرب آسیا میکند، در حالی که نیروهای آمریکایی هزاران کیلومتر دورتر از خاک خود، در غرب آسیا حضور دارند.
تروریستهای حاضر در منطقه از حمایتهای آمریکا، اسرائیل و سعودیها برخوردارند، این جماعت تروریست تکفیری - وهابی بیش از ۶ سال است که در سوریه جنگی به راه انداختهاند که اکنون نه تنها از این کشور ویرانهای باقی مانده، بلکه خطری جدی برای امنیت منطقه، اروپا و بسیاری از کشورهای جهان است. عراق نیز بیش از ۳ سال است که در حال نبرد با تروریستهای تکفیری است، اگر حمایتهای جمهوری اسلامی ایران از دولت و ملت سوریه و عراق نبود، بدون شک این دو کشور هم اکنون در دست تروریستهایی بود که آمریکا حامی اصلی آنها است. تصور چنین شرایطی بسیار سخت است.
نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در راه مبارزه با تروریستهای تکفیری وهابی شهدای زیادی دادهاند تا از گسترش این پدیده پلید و شوم جلوگیری کنند، همزمانی اعلام قرار دادن نام سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی آمریکا با اعلام سردار سرلشکر سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه مبنی بر نابودی تروریستها در دو ماه آینده، نشان از توطئهای دارد که قصد آن نجات گروههای تروریستی در منطقه به دست آمریکا است.
برای اقدامی که آمریکا قرار است علیه سپاه پاسداران انجام دهد، چه واکنش و پاسخی نیاز است؟ آیا سکوت میتواند مناسب باشد یا این که در یک بیانیه رسمی در چارچوب دیپلماسی کفایت میکند؟
قطعاً و یقیناً پاسخی تند و هشداری جدی در چنین شرایطی که آمریکا تمام قد قصد دارد تا جمهوری اسلامی ایران را تضعیف کرده و نظام اسلامی را سرنگون کند، میتواند آمریکا را سر جای خود بنشاند.
اگر تاکنون آمریکاییها علیه ایران دست از پا خطا نکردهاند، تنها به خاطر وجود نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با پشتوانه قوی مردمی بوده است، باید قاطعانه گفت و همگان هم به آن اذعان دارند که اگر سایه جنگی بر سر ایران بوده، با اقتدار و قدرت نمایی نیروهای مسلح کشورمان رفع شده است.
تصور این که مذاکره و مدارا میتواند تهدیدات آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران را برچیند، تصوری اشتباه است. زبانی که باید در مقابل آمریکا به کار برد، زبان مذاکره نیست، زبان اقتدار همراه با کاربرد سیاستهای عملیاتی در قبال هر آنچه که از سوی آمریکا تهدیدآمیز است، کارساز میباشد.
اگر مذاکره در زمینه مسائل هستهای ایران که به برجام انجامید، جمهوری اسلامی را به حقوق خود رسانده است، پس در دیگر مسائل نیز میتوان با آمریکا به مذاکره نشست!
اما پاسخی که فرمانده کل سپاه به زمزمههایی که از آمریکا به گوش میرسد، قابل توجه و افتخارآمیز است. پاسخی مقتدرانه و انقلابی که شرایط را برای آمریکا در منطقه بسیار دشوارتر خواهد ساخت.
سرلشکر جعفری هشدار جدی خود را به آمریکا اینگونه مطرح کرده است؛ «کاخ سفید سپاه پاسداران را در گروه تروریستی اعلام کند، ارتش آمریکا را هم سنگ داعش در نظر میگیریم.»
چنین پاسخ قاطع و هشدار جدی، چند نکته مهم را در خود دارد، نخستین نکته مهم واکنش انقلابی فرمانده کل سپاه پاسداران هم سنگ و هم سطح دانستن ارتش آمریکا با گروه تروریستی داعش است، تروریستهای داعش هر چند از حمایتهای گسترده و بیشائبه حامیان خود برخوردار هستند، اما با اندک ظرفیتی از سوی ایران در حمایت از دولت و ملت سوریه و عراق نابودی آنها نزدیک است. در واقع سخن سردار جعفری، ضعف ارتش آمریکا را نشان میدهد که در حد و اندازه داعش قرار دارد.
نکته دیگر هشدار جدی فرمانده کل سپاه در این است که ارتش آمریکا نیز همچون گروه تروریستی داعش است و مقابله با آن در صورت اقدام دولت آمریکا، در دستور کار قرار دارد. حتی سرلشکر جعفری هشدار داده است که آمریکاییها نیروهای خود را دورتر از برد موشکهای دوربرد نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران یعنی تا شعاع ۲ هزار کیلومتری عقب ببرند.
نکته دیگر در واکنش قاطع سردار جعفری، آمادگی همه جانبه و قاطع نیروهای مسلح به ویژه سپاه پاسداران در مقابل گستاخی احتمالی آمریکا علیه ایران است. نمیتوان در سابقه تاریخی دنیا چنین موضع قاطعی را از زبان یک نظامی علیه ارتش آمریکا یافت در حالی که چنین موضعی بدون هراس و با صلابت از سوی فرمانده کل سپاه پاسداران خطاب به دولتمردان و ژنرالهای آمریکا گفته میشود.
فرماندهان ارتش آمریکا هم تاکنون با چنین فضایی روبرو نبودهاند، چراکه همواره جنگهای آنها علیه کشورها، دولت و مردم ضعیف بوده که البته شکستهای مفتضحانهای را هم برای آنها به ارمغان داشته است، نمونههای زیادی را میتوان نام برد مانند جنگ ویتنام، دخالت نظامی در افغانستان، کوبا و اکنون هم کره شمالی که عاجزانه مانده است که در مقابل کشور کوچکی همچون کره شمالی چه واکنشی از خود نشان دهد. تنها زبانی که برای آمریکا قابل فهم است زبان انقلابی و مقتدارنه است.
نویسنده: محمد صفری